eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان‌ چشم گشاده، تا از انوار الهی معصومه اهلبیت نورانی شود وظرف دلش‌را پر از پرواز فرشتگان سازد. زمین دل گشوده، تا همه‌ عطشش را با کرامت‌کریمه اهلبیت سیراب‌سازد زمان هروله می‏ کند تا هلال ذیقعده را در آغوش‌ کشد و از خبر ولادتِ نوری‌از انوار ولایت‌ در مهد امامت سرشار شور و مستی شود. سلام بر دیده معصومی، که عصمت‌ ناخدای دریای نگاهش بود. سلام بر کریمه آل‌ طاها فاطمه معصومه ... .
شهادت ۵ مرزبان در سراوان 🔹۵ تن از ماموران مرزبانی سراوان شب گذشته در درگیری با گروهک معاند کوردل به شهادت رسیدند. اخبار تکمیلی بزودی....
💢به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا؛ در پی حمله تروریستی ناجوانمردانه اشرار و معاندان در شب گذشته و تلاش برای ورود به کشور با مقاومت مرزبانان دلیر برجک مرزبانی "مزه سر" هنگ مرزی سراوان روبه رو شدند که در این درگیری متاسفانه ۶ نفر از مرزبانان دلیر، به درجه شهادت نائل و تروریست ها با تحمل تلفات  از صحنه درگیری متواری شدند. 🔹"این اقدام ناجوانمردانه حتما بی پاسخ نخواهد ماند". 🔹شایان ذکر است؛ سردار "قاسم رضایی" جانشین فرمانده کل انتظامی کشور به همراه سردار "احمدعلی گودرزی" فرمانده مرزبانی فراجا برای بررسی موضوع از ساعاتی پیش در منطقه درگیری حضور پیدا کردند. 🔹براساس این گزارش اسامی شهدا عبارتند از: گروهبانیکم شهید "حسین بادامکی" گروهبانیکم شهید "علی غنی با تدبیر" گروهبانیکم شهید "رضا برجی" سرباز وظیفه شهید "محمد جمالزاده" سرباز وظیفه شهید "یونس سیفی نژاد" سرباز وظیفه شهید "ناصر حیدری" 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
🔷 اولین تصاویر از شهدای مرزی فراجا 🔹‌ سلبریتی ها اجاره ای.. اینها پدر و مادر ندارند؟ یا فقط وقتی قاتل هاشون رو گرفتن براشون هشتگ اعدام نکنید می زنید؟
با سلام و احترام خدمت دوستان عزیز.. متن اشعار و مولودی های ولادت امام رضا علیه السلام.. تقدیم حضور شما ذاکرین عزیز آل الله 👇👇👇👇👇 از همه ی دوستان التماس دعای ویژه دارم... با تشکر... خادم ذاکرین عزیز... سالار
آقا امام صادق عليه‌السلام فرمودند: خدا حرمى دارد مكّه است ، پيامبر حرمى دارد مدينه است ، علی علیه السلام حرمى دارد كوفه است، حرم ما اهلبیت قم است. به زودى ، بانويى از فرزند من آنجا دفن میشود كه نامش فاطمه است، و هركس او را زيارت كند بهشت بر او واجب مى شود. راوى می‌گوید: آقا امام صادق عليه السلام هنگامى اين جمله را فرمود، كه هنوز فرزند امام موسى‌بن جعفر علیه السلام به دنیا نیامده بود. بحارالانوار ، جلد ۹۹ ، صفحه ۲۶۷
هم اکنون 💢 گزارش تصویری از وداع تلخ خانواده‌های شهدای مظلوم مرزبانی حادثه تروریستی هنگ مرزی سراوان در "زاهدان" 🥀 قیمت این لحظه‌ها چند؟!
مدح_خوانی و توسل به ساحت مقدس حضرت امام رضا علیه السلام به نام قبلۀ ایرانیان به نام حرم به نام خادم و جاروکش و غلام حرم به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش به نام این همه خیر علی الدوام حرم به نام هر که حسادت کند به اقبال ِ کبوتران بهشتی روی بام حرم کسی نبود که ما را دهد پناه اما هزار مرتبه قربان این مرام حرم فدای میکده ی ما تمام میکده ها هزار سال گذشت و پر است جام حرم هزار رنگ عوض کرد روزگار اما حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را به روی هر کس و ناکس در حرم باز است نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را سلام بر حرمی که میان خود جا داد میان آن همه مومن ، گناهکاران را سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد سلام بر تو عوض کرد حال انسان را به جز هوای حرم که به ما نمی سازد به عالمی نفروشیم زیر ایوان را برای عرض ارادت به ما وجود بده برات مشهد ما را تو زود به زود بده حرم پناه امیر و رعییت است آقا همیشه دور و بر تو قیامت است آقا پی علاج به جایی به جز حرم نروم دوای هر غم و دردی زیارت است آقا کنار پنجره فولاد تو همه دیدند رسیدن به محالات ، راحت است آقا میان آن حرمی که پر از ملائکه هست نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم که روبروی ضریح تو خلوت است آقا کسی شبیه تو با من نکرد همراهی همیشه از حرمت دست پر شدم راهی منم امام رضایی منم خراب شما نیازمند دعاهای مستجاب شما منم همان که شب و روز می خورد غبطه به سنگ های کف صحن انقلاب شما خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم شبیه حضرت معصومه در رکاب شما سلام داده ام آقا به سویتان هر شب چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما میان چاه زمانه نشسته ام عمری خدا کند که به دادم رسد طناب شما چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری دلم خوش است همیشه تو دوستم داری ندیده ایم کسی را به مهربانی تو فدای این همه الطاف آسمانی تو چشیده آهوی آواره هم مرامت را بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو بگیر تا به ابد دست آن جماعت که نداده اند به ما یاد جز نشانی تو بیا و قسمت ما کن لیاقت ریان شویم محرم اسرار روضه خوانی تو شکسته ایم و زمین گیر ،بال می خواهیم دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم شاعر : محمد حسین رحیمیان
أَنَّا قَد طَهُرنا بِوِلايَتِهِم یادِ شما، دل ما را پاک میکند، کارهای ما، دل شما را غمگین... 💔 .
|⇦•آمده چشم روشنی دیگر.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام آمده چشم روشنی دیگر می‌برم چشم روشنی دیگر باز کن در که شعر آورده ام بیت‌هایی نگفتنی دیگر به رسول خدا خبر بدهید آمده پارۀ تنی دیگر مادر یک امام شد نجمه باب حاجات شد زنی دیگر ماه ذالقعده‌اش خدا بخشید عرش خود را به دامنی دیگر ای بیچارگان کجا ماندید که بنا گشته مأمنی دیگر پره دلشوره‌ام امام رضا در صف حشر با منی دیگر از دل نور نور امده است باز موسی به طور امده است هرچه که شُبه ها فراوان شد پرسش سخت با تو آسان شد عاقبت هم به دست بد خواهت قلۀ علم تو نمایان شد هر که با علم تو جدل کرده آخرش از کرده اش پشیمان شد کافری در مناظره با تو زود با یک نظر مسلمان شد با نگاه تو مرد سلمانی فیض منا گرفت و سلمان شد و خدا مدح خاندانت را انقدر گفت و گفت قرآن شد خواست مامون که پادشاه شود تویی اما کسی که سلطان شد عرش در شأن بارگاهت بود افتخارش نصیب ایران شد عالم آل احمدی آقا به خراسان خوش آمدی آقا با همه عاشقان یک دله ات ما دویدیم پشت قافله ات نسل در نسل ما همه هستند بند در بند اسیر سلسله ات از نشابور رد شدی و هنوز در دل سنگ هاست ولوله ات هر کجای جهان اگر باشم از دلم دور نیست فاصله ات گاه هم ما گناهکاران را یاد کن در قنوت نافله‌ات از تو تنها عبا نمیخواهم که بهشت است کمترین صله ات وقت اذن دخول میمانم و برای تو شعر میخوانم در کنارت کلام یادم رفت بار دیگر دعام یادم رفت بیت دوم مرا ببخش آقا هول بودم سلام یادم رفت امدم پیش تو که درمانی دردهایم تمام یادم رفت نه فقط درد من خودم را هم بین آن ازدحام یادم رفت در حریمت به سجده افتادم در نمازم قیام یادم رفت خیره بودم به نور گنبد تو گردش صبح و شام یادم رفت تو به قولت وفا کن آخر کار من که عهدم مدام یادم رفت کار قبر و قیامتم با توست قول دادی شفاعتم با توست بر سرم منت امام رضا |ما همه رعیت امام رضا ضامن آبرویِ کشور ما کیست جز رأفت امام رضا! باز وا می کتد گره ها را نفس قدرتِ امام رضا ما همه ملت امام حسین ما همه ملت امام رضا رای ما خون حاج قاسم بود رای ما رائت امام رضا کاش از این بعد دولت ما بشود دولت امام رضا بر نگشتند مردم از این راه نوبت دولت است بسم الله
|⇦•ای حرم ، گوشه‌ای از ایوانت.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام . ای حرم ، گوشه‌ای از ایوانت ای بهشت خدا خراسانت ای تمامِ وجود ، سفرۀ جود مَلک و جن و انس ، مهمانت دین و ایمانِ من ولایت توست هرچه داریم از عنایت توست ای ولایت کمالِ ایمانم کلِ توحید و کل و قرآنم «اَکرمو الضَیف»را شما گفتید در به رویم نبند ، مهمانم تو رئوفِ همه رئوفانی هیچ‌کس را زِ در نمی‌رانی دردجان را طبیب کیست؟تویی فقرا را حبیب کیست؟ تویی پدر و مادرم به قربانت آشنای غریب کیست؟تویی که به زوّار خود سلام کند؟ پیش پای گدا قیام کند؟ به حریمِ مطهرت سوگند به قم و صحن خواهرت سوگند به حسین و به عمه‌ات سوگند به جواد و به مادرت سوگند دستِ حاجت به دامن تو زدم تو به رویم نیاوری که بدم مظهرِ رحمتِ خداوندی آرزوی هر آرزومندی دشمنت هم اگر ز در آید به خدا در براو نمی‌بندی همه را زائرت خطاب کنی کی گنهکار را جواب کنی کاهم و کوهِ معصیت بارم روسیاهم بدم گنهکارم آبروی مرا مبر مولا به همه گفته‌ام رضا دارم گرچه بی‌قیمتم اگر چه بدم هیچکس جزشما نمی‌خردم ای دو عالم حریمِ محترمت من و لطف و عنایتُ کرمت بس که آقا و مهربان هستی دلِ آلوده ام شده حرمَت جز تو اُلفت به کس نمی گیرم دلِ خود از تو پس نمی گیرم .
|⇦•سر مستی دل گذشت... بسیار زیبا ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام سر مستی دل گذشت از حد ساقیِ دلِ خراب اومد امشب شب اینجا موندن نیست پاشو دلتو ببر مشهد بگو که حرم امام رضا دلت میخواد؟ آره چرا که نه قرامون باشه ورودی باب الجواد؟ آره چرا که نه مگه مقام خادمیش مقام شاهی نیست؟ آره چرا که نه لباس پادشاهی می پوشم بهم میاد؟ آره چرا که نه باز این دل دیونه پر زد بازم پریده سمت گنبد دل دیوونه رو بردار بریم مشهد یامولا علی علی علی یامولا علی مولا علی مولا... با کاسه طلایی آب خوردم انگار تو حرم شراب خوردم از سفره ی با کرامت تو من روزیِ بی حساب خوردم بذار دل من باشه یه گوشه از حرم، آقام امام رضا نگو سرم رو از رو دامن تو بردارم، آقام امام رضا منی که رو سیاهم میشه تو ضامنم بشی، آقام امام رضا یعنی میخوای بگی من از یه آهو کمترم، آقام امام رضا دیوونه بودن عشقِ لبخند تو برام عشقِ اگر سلطان تویی نوکر شدن عشقِ انگیزه ی نوکریم مشهد ای خونه ی مادریم مشهد یه ماهی فقط تو آب زنده است میمیریم اگه نریم مشهد ره علاج مشکلاتمون به سادگی سفرِ مشهده خدایی خاطرات خوب و خانوادگی سفر مشهده راه فرار از گناه به سمت بندگی سفر مشهده زیباترین سفر برای شروع زندگی سفر مشهده پس راهی شو بگو یاسلطان راهی نیست از اینجا تا سلطان بگو کاری اگه داری تو با سلطان کارِت رو بذار زمین ای دل بارت رو بذار زمین ای دل به کنج حرم بشین ای دل از گنبد و از ضریح رد شو صاحب خونه رو ببین ای دل بگو میخوای همش دور و بر حرم باشی؟ آره چرا که نه چشماتو واکنی جلو در حرم باشی آره؟ چرا که نه رها شی از حرم بری تو آغوشِ خودش؟ آره چرا که نه میخواهی بهتر از کبوتر حرم باشی؟ آره چرا کنه پا رو دلت بذار و پاشو در بستِ خونه ی مولا شو مطیع و نوکر محض این آقاشو یامولا علی علی علی یامولا علی ملا علی مولا... .
حماسی ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام از او گرفتم حس و حال معنوی را شور مُصَمّت را غزل را مثنوی را توصیف حُسنِ بیشمارش بر سر ذوق میآورد یک باره صدها مُنزوی را آوازه ی شَمسُ الشُّموسِ شیعه عُمری انداخته از سکه شمسِ مولوی را باید بیاموزیم از امثال اباصلت آداب خدمت را طریقِ پیروی را هر کاری از دستان بازش برمیاید وا میکند این شاه مرزِ خسروی را مولا دعایش میکند هر کس که فردا یاری نماید انقلابِ مهدوی را ما رعیتِ سلطان زخود چیزی نداریم مدیونه او هستیم ایرانِ قوی را ما ریزه خواره خانِ پُربارِ رضائیم در عُمر خود تنها بدهکارِ رضائیم این خاک اگر که بیمه ی سلطان نباشد بر روی نقشه نامی از سلطان نباشد روزی شود محتاج نامردان عالم هر کس گدای سفره ی سلطان نباشد با حِجرت او ما سر و سامان گرفتیم آمد که ایران بی سر و سامان نباشد ما غرق حیرت او ولی بیدارمان کرد حیران او در فتنه ها حیران نباشد آقا شدم از برکتش دورش بگردم سرگشته ی مولا که سرگردان نباشد غیر از امیرالمؤمنین منت کشیدن این در مرام وارث سلمان نباشد بی واهمه روشن سخن گفتم همیشه حتی غزل هم موضعش پنهان نباشد طعم سیاست دارد اما هیچ دردی از دیدگاه شیعه بی درمان نباشد مظنون قدیمی، البته شعرم جدیداست هر مصرعی سرشار از حسن امید است از جنس سرویم استوار و پایداریم دیدند بدخواهان کماکان پای کاریم خاری به چشم لشکر ابن زیادیم کوریِ چشمان خوارج جان دادیم در مکتب ما درس دین درس نخست است سربازِ خط رهبری کارش درست است جز در کلام رهبری خیری ندیدیم با همرهی او حماسه آفریدیم دامان ملت از پلیدی ها تمیزاست جمهوری اسلامی ایران عزیز است باید بگویم بارِ دیگر بی تکلف هم بی تکلف گویم و هم بی تعارف نسبت به مکتب هر کسی ذهنش خراب است از ناکثین یا قاسطینِ انقلاب است با مردم آزاد ما در یک مسیریم چیزی نمانده تا قدس را هم پس بگیریم بیش از چهل سال گذشته پایِ کاریم وقتی که خرمشهرها درپیش داریم تا لشکر اسلاممان دارد اُسامِ فتح الفتوحِ مسلمین دارد ادامه فتح الفتوح ازنسل سلمان برمیآید این کارها از مردمیدان بر میآید تعریف ما از مرد میدان حاج قاسم آیینه ی عباسِ دوران حاج قاسم بعد از شهادت هم سلیمانی حسینی است این خصلت زیبایِ ابناء خمینی است با خون خود طاغوت را بی آبرو کرد دست منافق هایمان را نیز رو کرد امروزه وقتی صحبت از جنگِ اِراد است واجب ترینِ واجباتِ ما جهاد است ما هم همانند ذبح فاطمیون هستیم خار دیگری در چشم صیهون هم خواب را از چشم آمریکا بگیریم هم انتقام حاج قاسم را بگیریم این هم از اعجازِ صراط المستقیم است اسلام فردا پایگاهش اورشلیم است مغلوب قرآن میشود روزی تلاویو با خاک یکسان میشود روزی تلاویو ایران که جای کودتای مخملی نیست از ما نباشد هر که با سید علی نیست .
. قبل از شهادتش نوشته بود: "ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم" و چون عاشق یار بود، ثامن الحجج بار دیگه او را طلبید. پیکر مطهرش را به جای خرم آباد به فرستادند و در حرم عشق طوافی نمود.💔 .
عشق می کنم با صحن گوهرشادت عشق می کنم با پنجره فولادت گدای تو منم از همون قدیم منو ببر به روزای بچگیم تو رو می خوام کِس و کار زندگیم یا امام رضا... با کبوترای تو آقا خیلی ساله مأنوسم تو رو که ندیدمت هیچ وقت عوضش ضریحو می بوسم عشق می کنم با صحن گوهرشادت عشق می کنم با پنجره فولادت عشق می کنم با هر کی شد همنامت عشق می کنم با چوب پَرِ خُدّامت کجا داره سحرای صحنِ تو خدا بخواد می بینم بازم تو رو تو به کسی ندیدم بگی برو یا امام رضا... هیچکس و ندیدم که بره دست خالی از این در یه روزی به خادمات گفتم مگه داریم از تو آقاتر عشق می کنم با صحن گوهرشادت عشق می کنم با پنجره فولادت کِیف میکنم تو لحظه ی دیدارت کِیف میکنم کنار این زُوّارت دیگه نذار نوکرت تَلَف بشه زندگیمون بِره بی هدف بشه کاش روزیمون کربلا نجف بشه یا امام رضا... عاشقِ اباالفضلم سَرِ سفره ی اباالفضلم مادرم یه روز بهم گفته گِره خورده ی اباالفضلم عشق می کنم با صحن گوهرشادت عشق می کنم با پنجره فولادت
این جلوۀ توحید در آیینه اسماست این شعلۀ طور است که در خانۀ موسی است این روح خدایی است که هم صحبت عیسی است این معجزه دیگری از حضرت زهراست امروز به شیطان اثرِ هجمه نباشد در دهر کسی چون پسرِ نجمه نباشد سرمستم از آوای مُؤذن روی بامش از زائر دلخسته و آهنگ سلامش از کعبۀ دلدادگی و رُکن و مقامش از صحن گوهرشاد و شبستان امامش با این همه مستیِ من از شور ضریح است از تابشِ فیروزه ای نورِ ضریح است صدشکر که پر شور شده روز و شب ما آواز شُکوه است دَمادم به لب ما این نیز نشانیست ز مِهر و ادب ما شد خادمِ درگاهِ رضا منتخب ما هر کس که به جایی برسد از کَرَم اوست این لهجه ی شیرین ز نباتِ حَرَمِ اوست الطاف رضا را به چه صورت بشماریم ما هر چه که داریم از این طایفه داریم گفتیم اگر در پی خشنودی یاریم این بار فقط روی به سادات بیاریم آمد ز پیِ خدمتِ جمهور رئیسی از مشهد مولاست چه سوغاتِ نفیسی دیدید که مردم همه حاضر شده بودند دیدید که شعر شرف و شور سرودند لب در پی لبیک به رهبر چو گشودند کوی از کفِ احزاب فرو مایه ربودند دیدید رقیب آبرویش در خطر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد پس ماه مُحرم که همه ما به فدایش پر شور تر از سال گذشته است عزایش سالم شده اوضاع در این جشن کرامت ای طرحِ سلامت، به سلامت به سلامت در مجلس و دولت، رؤسا اهل خراسان هم رهبر فرزانۀ ما اهل خراسان فرمانده قدس است خدا اهل خراسان پس لشکر عُشاق رضا اهل خراسان شد روز یَمانی و خراسانی این راه هنگام ظهور است مگر یا ولی الله؟
مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی دلیل هجرت به قم و اقامت در این شهر را چنین بیان می فرمود: پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زُهّاد و عابدان روزگار بود ختم مجربی را انتخاب و چهل شب بر خواندن ختم مداومت نمود تا شاید خداوند به طریقی قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها را به وی نشان دهد در عالم رؤیا به محضر امام صادق علیه السلام و یا امام باقر علیه السلام مشرف شد از او می‌ پرسند: چه می‌خواهی؟ عرض می کند می‌ خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا سلام الله علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم حضرت می فرمایند: نمی‌ توانم بر خلاف وصیّت قبرش را آشکار کنم ، علیک بکریمة اهل‌ البیت: به دامن کریمه‌ ی اهل‌ بیت چنگ بزن ، زیرا خدادند جلال و جبروت حضرت فاطمه سلام الله علیها را به حضرت معصومه عنایت فرموده. هر کس که میخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا سلام الله‌ علیها را درک کند به زیارت فاطمه معصومه سلام‌ الله علیها برود آیت اللّه مرعشی فرمود: پدرم من را سفارش می کرد: من که قادر به زیارت ایشان نیستم امّا تو این کار را انجام بده. به همین دلیل من برای زیارت امام هشتم و حضرت معصومه از نجف آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علمیه قم آیت اللّه حائری یزدی در قم ماندگار شدم .
سبک:صل الله علی محمد به لهجه زیبای آذری 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ای امیرملک ایران ضامن آهورضا جان سنون تک شاهه قربان ضامن آهورضا مرحباای شاه عالم خوش گلوبسن عالمه مقدمون اولسون مبارک ای عزیزفاطمه 🌸🌸 میروسلطان خراسان سنسن ای زهراگلی افتخارنسل انسان سنسن ای زهراگلی گنج رحمت بحراحسان سنسن ای زهراگلی گل آدوندی درده درمان ضامن آهورضا مرحباای شاه عالم..... 🌹🌹 ای شرافت کشورینده گل یوزی شمس الهدا ای گل موسی بن جعفرجانوه جانلارفدا آستانونده رضاجان بنده دی شاه وگدا فخرائدردنیایه ایران ضامن آهورضا مرحباای شاه عالم..... 🌼🌼 وئرموسن قیمت رضاجان بوشرفلی تپراقا قبروه ماه صفرده کعبه رشک ایلرآقا زائرون گلمزشماره ای امیرمه لقا ای اولان حج فقیران ضامن آهورضا مرحباای شاه عالم..... 🌸🌸 صحن وایوانون گوزلدی جنت ورضوانیدن قبروه هرآن نظروارحضرت جانانیدن عاجزانه ایستورم من خالق سبحانیدن تااولام جانانه مهمان ضامن آهو رضا مرحباای شاه عالم..... 🌺🌺 قبله گاه جان دی الحق بوحرم اهل دله یوزقویاربوآستانه دوشسه هرکس مشکله یالوارارتاکه مرامی عاقبت گلسون اله مشکلاتی ایلرآسان ضامن آهورضا مرحباای شاه عالم..... .
|⇦•کبوترونه دلِ من... و شور ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام کبوترونه دلِ من، پر میزنه تا به شما دلم میخواد باز بخونم، این دو بیتُ واسه رضا مستی شبِ میلادِ تو ایراد نداره برقِ چشاتو تیشۀ فرهاد نداره هرکه همه حکام جهان را که بگرده دربارِ کسی پنجره فولاد نداره نشسته دلم در حریمِ رضا که سایۀ بالا سریمه رضا خدا نونِ سفرۀ مارو فقط سپرده به دستِ کریمِ رضا اَلسُّلطٰانْ اَبَالْحَسَن... منم تویِ راهِ رضا، آهویِ پَناهِ رضا شاهیِ تو جای خودش، خادمتم شاهِ رضا رنگی بزن امشب به شبِ تیره ام ای ماه تا بلکه مشخص بشود راه زبیراه جارو زده ام با مژه چشمانِ خودم را چشمم شود از یُمنِ قدومِ تو قدمگاه خاکِ پات میشم با عزت میخرم میشینم تو صحنت فرصت میخرم این دفعه قسمت شه کربلا برم واسه حرم مُهر تربت میخرم اَلسُّلطٰانْ اَبَالْحَسَن... سرنوشتمُ تا ابد، خدا گره زد با رضا شوقِ پابوسی با منُ، برات مشهد با رضا او ضامن آهوست که گیسوش کمند است در محضر این شاه، گدا شاه پسند است افتادگی آموز اگر طالبِ فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است آمدم ای شاهم پناهم بده خط امانی به گناهم بده هر چه صله دادی قبوله ولی به ما براتِ کرب و بلا هم بده کربلامون دستِ دخترِ، حضرتِ موسی بن جعفرِ از همون ایونِ آینه اش، کربلا میبره یٰا اَبٰاعَبدِاللهِ الْحُسین... .
خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشی خانۀ موسی ابن‌جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین الله های ما سلام الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گره گر راه های ما سر سال است دور تو بگردد ماه های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست می داری دعای آذری ها را کنار کفشداری ها مقام پادری ها را به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش شاعر : .