eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
308 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
به امام رضا میگم حرفامو آخه بهتر می‌دونه دردامو اربعین نزدیکه و آشوبم میشه آقا بزنی امضامو اگه مُردم چی؟؟؟ اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟؟؟ اگه مُردم چی؟؟؟ همه رفتن پس من که دلشکسته ام چی؟ اشکامو ببین من فقط یه کربلا ازت می‌خوام همین اشکامو ببین نکنه دوباره جا بمونم اربعین «یه حرم فقط رفیق با معرفت» به رقیه میگم از جامونده آخه جاموندنو درکش کرده کاش منو تو کربلا خاک کنن حیفه آدم از حرم برگرده دل وا موندم بیقراره از همون سالی که جاموندم اگه دل خونم خسته ام بس که یه کنج از حرم و خوندم یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت بریم کربلا بجای بهشت «یه حرم فقط رفیق با معرفت» .
میانِ این همه نوکر به فکر من هم باش منی که از همه جز تو، عجیب خسته شدم ...
گاه حیران گاه گریان می‌شوم گاه گریان گاه حیران می‌شوم پیش تو لالم کَرَم کورم گُمم هر چه را تو خواستی، آن می‌شوم من گناهم، تو ثوابم میکنی کُفرم و در صحن، ایمان می‌شوم از همه بر تو پناه آورده‌ام از همه جز تو گریزان می‌شوم دور زائرای تو می‌گردم و در حرم، کَلبِ نگهبان می‌شوم جای مُهرِ خویش هنگام نماز خیره بر آیینه‌ بندان می‌شوم آب و نان مال بقیه، من فقط کاسه لیس ظرفِ سلطان می‌شوم من ز قم سوی تو می‌آیم رضا تلخم و پیش تو سوهان می‌شوم کعبه جایش بر سَر اما بیشتر من هوایی خراسان می‌شوم ای خدا شکرت فقیرم، چون فقط راهی حجِّ فقیران می‌شوم آنقَدَر گفتم رضاجانم رضا تا که سرمستِ حسین‌ جان می‌شوم
اونقدر خوب ‌باش‌ که وقتی‌ شیطان دیدت بگه: گمراه ‌کردن این‌ از ‌عهده‌ ی من بر ‌نمیاد...!!
در جوار یکدیگر زندگی می کنیم، پس اولین مقصود ما در زندگی این است که به یکدیگر محبت کنیم و اگر نمی توانیم دست کم دیگران را آزار ندهیم
سراغ پرچمت را از شمیم باد می‌گیرم نشان رود را، از ماهی آزاد می‌گیرم شَفا یعنی نخ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد می‌گیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشانی تو را از کور مادرزاد می‌گیرم به غیر از دیدنت، هرحاجتی آورده‌ام؛ رد کن پس از دیدار، هرچیزی که لطفت داد؛ می‌گیرم من از گرد‌ و غبار زیر جاروهای خُدّامت پس از افتادگی، پرواز را هم یاد می‌گیرم نشستن با کبوترهای دست‌آموز تو، درس است برای جَلد بودن، رخصت از استاد می‌گیرم غم تو، گوهری نایاب در دنیای شادی‌هاست من این‌ دَم را میان صحن گوهرشاد می‌گیرم
. برای کشف اقیانوس های جدید باید جرات ترک ساحل را داشت این دنیا دنیای تغییر است نه تقدیر .
آسمان است و خسوف قمرش معلوم است غربت بی‌حد او از سفرش معلوم است کوله‌بار سفر آخرتش را بسته از مناجات و نمازِ سحرش، معلوم است *امام رضا فرمود: ابا صلت اگر آمدم عبا به سر کشیدم دیگه با من حرف نزن، فقط در حجره رو ببند....* موی آشفته و اوضاع به‌ هم‌ ریخته‌اش با عبایی که کشیده به سرش، معلوم است *مسیر خونه نزدیک بود ابا صلت میگه دیدم آقا هی رو زمین مینشینه، هی با کمک دیوار بلند میشه، هی میگه وای مادر..‌.یکی از نشانه های غربت دوری از مادره...* دو قدم راه نرفته، چِقدر می‌افتد ناتوان‌ بودنش از زخم پَرش، معلوم است به زمین‌خوردن او ارثیه‌ی مادری است دردِ پیچیده به پهلو؛ اثرش معلوم است وسط حجره‌ی دربسته به خود می‌پیچد اثر زهر به روی جگرش، معلوم است خواهرش نیست ببیند چه سرش آمده است ولی از حالت بغض پسرش، معلوم است لبِ او سرخ شد امّا به‌ خدا چوب نخورد مجلس شام به چَشمان ترش، معلوم است روی خاک است ولی زیر سمِ اسب نرفت روضه‌ی عصر دهم در نظرش، معلوم است نعل‌ها بود که محکم روی پیکر می‌رفت یک‌ نفر در طلب جایزه با سر می‌رفت *ابا صلت میگه دیدم امام رضا داره میاد چند قدم که راه میاد هی روی زمین میشینه گریه می کنه. عبا رو سر کشیده. صورت مبارکشون رو‌کسی نمی دید اما اباصلت میدونست که امام رضاست داره میاد دوید زیر بغل آقا رو بگیره..... دلها رفت تو ی یه کوچه. وقتی به علی خبر دادن فاطمه ات از دنیا رفت .تو‌مسجد بود حسنین آمدن‌ مسجد رو ورانداز کردن، بابا کجاست؟ گفتن بابا! مادراز دنیا رفت. یه مرتبه علی با صورت به زمین افتاد.... لنگر زمین و آسمان، ستون اسلام و مسلمین، شمشیر خدا و شیر خدا، پشت وپناه پیغمبر، کَنندهٔ در خیبر، فاتح بدر وحُنین، علی داره به طرف خونه میاد.. مسیر خونه نزدیک بود دیدن فاتح خیبر هی زمین میخورد بلند میشد می گفت: یا زهرا! به حجره رسید دیدن دیگه رو زانو‌ داره راه میاد بچه ها دارن میبینن اینم یه زمین‌خوردن. بازم بگم ....* «از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین‌» *اما همه ی این زمین‌خوردنها معلولِ یک زمین خوردنه. یا دوتا یا سه تا..اولیش مادر بین در ودیوار زمین خورد.دویش اونجا که کمربند علی رو‌گرفته بود با ضرب غلاف وتازیانه ولگد زمین‌خورد. یکیشم اون جا بود که امام‌حسن‌ میگه من دستم‌ تو‌ دست مادرم بود، چنان مادرم به دیوار خورد... بمیرم برا مادر پهلو شکسته ات آقاجان..*