🌹#از_شهدا_به_شما
الو...
صدامونو میشنوید!؟
قرارمون این نبود....
قرارمون #بی_حجابی نبود...
#بی_غیرتی نبود....
.
چه خبرِ دلا دوباره شده آئینه بندون
چه خبرِ که آسمون شده ستاره بارون
از سوی عرش نویدِ سر مستی میدن به عُشّاق
چه خبرِ تو هر دلی شادی شده فراوون
مژده بدید که داره بارون میباره
مژده بدید که خدا مهمونی داره
مولا مولا، اَبَا الزَّهرا، اَبَا الزَّهرا...
شده شبِ ولادتِ عشقِ تمومِ عالم
سر زده از تو آسمون نورِ نبیِ خاتم
شبِ لطف و عنایتِ ایزدِ منّان شده
فرشته ها سرود مستی میخونن دمادم
بیاید بریم به سوی خونه ی مولا
عیدی میده به همه حضرت زهرا
مولا مولا، اَبَا الزَّهرا، اَبَا الزَّهرا...
کارِ منه نوکری و کارِ شما سروری
با افتخار میگم که من حیدری ام حیدری
سائلم و گدایِ پشتِ درِ این خونه ام
شکر خدا مفتخرم به مذهبِ جعفری
زمزمه ی تک تکِ دلایِ عاشق
مولانا مددی حضرتِ صادق
مولانا مددی حضرتِ صادق...
#مدح_خوانی ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری
روئید چو عِطر گُل حیاتی دیگر
در مکه و یثرب، برکاتی دیگر
بر خاتم انبیا محمد صلوات
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
#شاعر میثم مومنی نژاد
امروز نوشتند کبوتر شدنم را
پرواز کنان راهی دلبر شدنم را
چشمان من از شوق مهیای شراب است
مدیون توام لذت ساغر شدنم را
آنقدر نرفتم زدر خانه گرفتم
تا روز ابد سائل این در شدنم را
گفتند برو نوکر صاحب کرمی باش
دادم به شما نامه ی قنبر شدنم را
یک عمر به دور سرتو گرم طوافم
امضا بزن از اهل جهان سرشدنم را
باید که به گوش همه حالا برسانم
فورا خبر مستِ پیمبر شدنم را
خوبست بدانید به دربار رسیدم
تا پشت در احمد مختار رسیدم
روزی که تو از راه رسیدی دل ما ریخت
خیر قدمت وِلوله در ارض و سما ریخت
کفار هم از بودن تو بهره گرفتند
بارانِ کرامات تو آقا همه جا ریخت
مکه زنفسهای تو توحید سرا شد
از بس که به هرجا گذرت عطر خدا ریخت
دیدند به ایوان مدائن تَرَک افتاد
از هیبت سبحانی تو بتکده ها ریخت
پیچید درعالم خبر آمدن تو
تا صبح درخانه تو خیل گدا ریخت
گراهل مناجات شدیم علتش این بود
الطاف تو درکاسه ی ما شوق دعا ریخت
با امر شما ساعت خورشید عوض شد
حتی جهت حرکت خورشید عوض شد
تا هست خدا نام تو برجاست یقیناً
بردامن تو دست گداهاست یقیناً
درکشور ما اسم تو درصدر اسامی است
چون نام محمد شرف ماست یقیناً
فهمیدم ازین بوسه هرروزه بدستش
آرامش تو حضرت زهراست یقیناً
وقتی همه جا ورد زبان تو علی بود
یعنی که وصی حضرت مولاست یقیناً
هربار که در جنگ به کارتو گره خورد
شمشیر علی حل معماست یقیناً
با تیغ کج آورده به حیرت همگان را
خم کرده قدوقامت شمشاد قدان را
ما تا به ابد دست به دامان شماییم
خاریم ولی جزوِ گلستان شماییم
خشکیم کویریم ولی شکرگزاریم
صد شکر که لب تشنه باران شماییم
ای کاش که مارا به غلامی بپذیرید
تا فخر کنیم اینکه غلامان شماییم
ما شیعه شدیم از کَرَمِ حضرت صادق
مومن به تعالیم و مسلمان شماییم
ارث از تو گرفتیم که بی تاب حسینیم
دلسوخته ی دیده گریان شماییم
از یمن روایات شما روضه نشینیم
در بند حسینیم و گرفتار ترینیم..
#شاعر سید پوریا هاشمی
بیا بیا زیرِ بارونِ رحمتِ الهی
بیا بیا میدونم محتاجِ یه نیم نگاهی
مستِ مولا میشی خواهی نخواهی
بیا که تو دنیا حوصلت سر میره
بیا که تو بارون دعاهات میگیره
گُلِ گلدونِ عالم اومده، ماشاءالله
رسول اللهِ خاتم اومده، ماشاءالله
شبِ شادیِ کوثر اومده، ماشاءالله
همه ی عشقِ حیدر اومده، ماشاءالله
یا اَبَا الزَّهرا، ماشاءالله...
برو برو عیدیتُ جبرائیل برات آوُرده
برو برو عیدی هارو دستِ علی سِپُرده
بُرده اونکه حیدر دلش رو بُرده
صدایِ محمد تو عالم پیچیده
قشنگ تر از این نور تا حالا کی دیده
همه جا لبریز از عطرِ خدا
خدا هم محوِ رویِ مصطفی
صدا از عرشِ اعلی میرسه
یه علی واسه مصطفی بسه
یا اَبَا الزَّهرا، ماشاءالله...
ببین ببین برکت میباره رو سر مدینه
ببین ببین سایه ی مولا رو سر زمینه
جعفرِ صادق که میگن همینه
ملائک میانو کنارش میشینن
تو چشماش جمالِ حسین و می بینن
برا شبهامون مهتاب اومده، ماشاءالله
گُلی از نسلِ ارباب اومده، ماشاءالله
این آقایی که از راه رسیده
به همه رزقِ کربلا میده
جونِ جونُم ای آقا
دردت به جونُم ای آقا
یا امامِ صادق، ماشاءالله...
بگو بگو با جرأت توصیفِ شیرِ خدارو
بگو بگو توصیفِ شأنِ تیغِ ذوالفقارو
دنیا باید بشناسه مرتضی رو
یه عُمرِ با عشقش شبیه مجنونم
که با هر زبون و لهجه ای میخونم
میخونم مثل لُرهای غیور، ای جونُم
از مُحبِ حیدر بلا به دور، ای جونُم
بذارید مست بشم این یه دفعه، ای جونُم
بارون بارون بارونِ نجفه، ای جونُم
علی علی، علی علی، علی علی، یا مولا...
یا رسول الله یا محمد
یا نبی الله یا محمد
یا حبیب الله یا محمد
یا اَبَا الزَّهرا یا محمد
دلبر و دلداری و دلداده ی داداری
سیدِ مَکی مَدنی شاهِ جهانداری
محور اَدواری، مرکزِ اَسراری
سَیِّدُ الاَبراری، احمدِ مختاری
تو مقتدایِ حیدرِ کرّاری
بَلَغَ العُلی بِکَمالِه ی، کَشَفَ الدُّجی بِجَمالِه ی
حَسُنَت جَمیعُ خِصالِه ی، صَلّوا عَلَیهِ وَ آلِه ی
یا رسول الله یا محمد
یا نبی الله یا محمد
یا حبیب الله یا محمد
یا اَبَا الزَّهرا یا محمد
اومدی و رحمت آوُردی
با حُسینت دلهارو بُردی
فکرِ فردای شیعه بودی
مارو دستِ حیدر سِپُردی
صاحبِ لَولاکی، فَلَک خاکِ قدم هاته
جَنَّتُ الاَعلی بخدا خنده ی زهراته
چِشَم کَفِ پاته، رویِ سَرَم جاته
علی که همراته، حق رویِ دستاته
دلم اسیرِ گنبدِ خضراته
بَلَغَ العُلی بِکَمالِه ی، کَشَفَ الدُّجی بِجَمالِه ی
حَسُنَت جَمیعُ خِصالِه ی، صَلّوا عَلَیهِ وَ آلِه ی
یا رسول الله یا محمد
یا نبی الله یا محمد
یا حبیب الله یا محمد
یا اَبَا الزَّهرا یا محمد
همراهِ خورشید ماه رسیده
مالکِ دل از راه رسیده
باز مدینه غرقِ صفا شد
صادقِ آلُ الله رسیده
منبعِ فیضی، پسرِ خورشید و مهتابی
شیخُ الاَئمه صاحبِ اَشرفِ اَلقابی
مِهر جهان تابی، گوهرِ نایابی
اُستادِ اَحبابی، عالمِ آدابی
طلایه دارِ روضه ی اربابی
بَلَغَ العُلی بِکَمالِه ی، کَشَفَ الدُّجی بِجَمالِه ی
حَسُنَت جَمیعُ خِصالِه ی، صَلّوا عَلَیهِ وَ آلِه ی
یا رسول الله یا محمد
یا نبی الله یا محمد
یا حبیب الله یا محمد
یا اَبَا الزَّهرا یا محمد
اومده زینتِ عرشِ بَرین
اومده قبله ی اهلِ یقین
همه درهای رحمت وا شده
اومده رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِین
دلِ ما و دلبریش
سَرِ ما و سروریش
عالمی دیوونه ی
نوه های دختریش
یا اَبَا الزَّهرا مدد، یا اَبَا الزَّهرا مدد
گنبدِ خضراش دل رو میبَره
شافعِ اُمت روزِ محشرِ
به بزرگیِ پیغمبر همین
که علمدارش آقام حیدرِ
جانم به قربانِ تو
کتابم قرآنِ تو
اهلِ ایرانیم همه
از نسلِ سلمانِ تو
دلِ ما و دلبریش
سَرِ ما و سروریش
عالمی دیوونه ی
نوه های دختریش
یا اَبَا الزَّهرا مدد، یا اَبَا الزَّهرا مدد
نمی اُفته اِسمت از رو لبم
سَرِ سفره ی لطفت امشبم
حق بده خیلی سرمستی کنم
که اومده رئیسِ مذهبم
کاش قلبم مجنون بشه
بی سر و سامون بشه
مثلِ یه همچین شبی
بقیعِ چراغون بشه
صادقِ آلِ عَبا، صادقِ آلِ عَبا