eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم مستند مردان مردان مرد روایت خانواده دارای ۹ شهید در جزیره هرمز - ۵ آذر ۱۴۰۲ از شبکه قرآن را در تلوبیون ببینید خانواده معزز شهیدانی که رهبرمعظم انقلاب در بندرعباس با آنان ملاقات و برایشان دعا کرد . کاری از :موسسه فرهنگی رهروان شهدای گمنام. تهیه کننده و کارگردان :سیدجوادمیری http://www.telewebion.com/episode/0x9ea6e57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(س) (سبک:یاحسین یاحسین گفتن ومُردن خوش است) فاطمیه  آمد  ،  دل   همه   غم   گرفت جِن و اِنس و مَلَک شیون و ماتم گرفت به یاد مدینه  ،  بزنید به سینه فاطمه جان (۴) در عزای زهرا  به سینه  و  سر  زنید ناله  در   روضه ی  گل   پیمبر   زنید بیقرار حیدر  ،  جان نثار حیدر فاطمه جان دشمنان شکستند حُرمت  مصطفی را از  غضب داده اند  پاداش مرتضی را غنچه در خون نشست  ،  محسنش رفت ز دست فاطمه جان صبر شیر خدا  رشته ی او  پاره  شد از  غم و  فِراق  فاطمه  بی چاره شد یاس مولا شکست  ،  حیدر از پا نشست فاطمه جان
پرسیدی از علت چادری شدنم سربند یازهرایم را نشانت دادم پرسیدی از علت خاکی شدن چادرم گفتم من کنیز زینبم گفتم چادرانه از عشیره ی عشقِ... ‌اَللّهُــمَّ‌عَجـِــل‌لِوَلیِّــکَ‌الفَــرَج حجاب‌ زهرایۍ🧕🏻 🌱 اللهم عجــل‌لِوَلیِّــکَ‌الفَــرَج
🕊️💔 👌سخن شهدا👇 مــــــادرم ! خــواهرم ! هــــمسرم! دخــــترم ! سرم رفـــت ؛ مـــــبادا ... روســری ات بـرود !!!         🌹🌹🌹          🌹🌹🌹🌹        🌹🌹🌹🌹🌹    🌹🌹🌹🌹🌹🌹    🌹🌹🌹🌹🌹🌹    🌹🌹🌹🌹🌹🌹       🌹🌹🌹🌹🌹          🌿🌹🌹🌿               🌿🌿                  🌿                     🌿                   🌿               🌿🌿                  🌿           🌿🌿🌿                 🌿      🌿🌿🌿🌿                🌿    🌿🌿🌿🌿               🌿 🌿🌿🌿🌿                🌿 🌿🌿🌿                  🌿                   🌿                    🌿                     🌿                     🌿                   🌿
اگرچه شمع وجود تو گرم سوختن است بخند..،خنده ی تو التیام دردِ من است منم، عمیق‌ترین زخمِ پایدار ؛ علی منم، غریب‌ترین مردِ روزگار ؛ علی پُر است غربت من از همین تَجَلّی ها چِقَدر بی‌مَحَلی دیدم از مَحَلّی ها به رغمِ بی رَمَقی ، عزمِ همکلامی کن تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن دلیل شادی من! همنشین غم شده ای شبیه پیرزنِ سالخورده خم شده ای مرا به ماتم دستاس‌ها دچار نکن خودم برای تو نان می پَزَم..،تو کار نکن تنورِ گرم ، برای پرت خطر دارد برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر تو آب رفته ای..،از شرم آب شد حیدر غروب آمد و خورشیدوار دور شدی رشید بودی و یک دفعه جمع و جور شدی بیا به خواهش من گوش کن..،بلند نشو به التماس حسن گوش کن..،بلند نشو هنوز چشم حسن مثل ابر می بارد هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد میان کوچه..،همین اوج ماجرایش بود: تمام صورت تو نصفِ دست‌هایش بود چه ضربه ای به تو زد آن حرام‌زاده‌ی پست سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست سه ماه می شود این صحن ، بی رواق شده سه ماه می شود این خانه ، بی چـراغ شده ببخش فاطمه جان..،پشت در تک افتادی تمام هستی خود را برای من دادی یکی نگفت به دیوار..،بی‌پناهی تو یکی نگفت به مسمار..،پابه‌ماهی تو شکست آینه ات..،سنگ شد مصمم تر اشاره کرد به قنفذ..،مغیره! محکم تر حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد برای ماندن تو التماس خواهم کرد قسم به خشکی هر لحظه ی زبانِ حسین نمی شود که بمانی..،تو را به جان حسین! تو را به جان حسینی که بعد چندین‌ سال کشان،کشان بدنش می رسد تهِ گودال زمان غارت او ، احترام می میرد یکی لباس تنش را به زور می گیرد خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد غروب روز دهم..،ساربان چه خواهد کرد 🔸شاعر: ========================= 🔹
استعانت گر کند ما را خدای فاطمه سر می اندازیم محشر زیر پای فاطمه گریه کن های حسینش را شفاعت میکند دست عباس است روی دست های فاطمه یک گلوبندش سه تا بدبخت را خوشبخت کرد هر که عاقل بود رفت و شد گدای فاطمه بر مقامش هر که سر خم کرد شد پیغامبر انبیا را پس بخوانید انبیای فاطمه تا رسول الله در شأنش فِداها گفته است کیست دیگر لایقش گردد فدای فاطمه؟ رو زد اما هيچ كس حاضر به همراهى نشد دارد از انصار پيغمبر گلايه فاطمه او بلای سیزده معصوم‌ را یکجا خرید کربلا شد جلوه ای از این بلای فاطمه مستجاب الدعوه حالا مرگ خود را خواسته بی اجابت باشد ای کاش این دعای فاطمه میخ ِ در از سینه بیرون آمد و خون گریه کرد با خبر شد از دلِ درد آشنای فاطمه کار دنیا را ببین در سن هجده سالگی شانه های کودکانش شد عصای فاطمه آب می ریزد برای بچه هق هق می کند ای به قربان حسین سر جدای فاطمه 🔸شاعر: =========================
📲 🏴 ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
زنی از خاک ، ‌از خورشید ، از دریا قدیمی‌ تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌ تر . زنی از خویشتن حتی از أعطینا قدیمی‌ تر زنی از نیّت پیدایش دنیا قدیمی‌ تر . که قبل از قصه ی قالوا بلی این زن بلی گفته‌ ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ ست . ملائک در طواف چادرش ، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌ رود سلّانه سلّانه . شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه . نشاند آن دانه را در آسمان ، با گریه آبش داد زمین خاکستری بود اشک او رنگ و لعابش داد . زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می ستاید در تواشیحش . جهان آرایه دارد از شگفتی های تلمیحش جهان این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش . ابد حیران فردایش ازل مبهوت دیروزش ندانم های عالم ثبت شد در لوح محفوظش . چه بنویسم از آن بی‌ ابتدا ، بی‌ انتها ، زهرا زمین زهرا ، زمان زهرا ، قدر زهرا ، قضا زهرا . شگفتا فاطمه ! یا للعجب ! واحیرتا ! زهرا چه می‌ فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا ! . مرا در سایه ی خود برد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم . مدام او وصله می‌ زد، وصله ی دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌ بندد دخیل پَر بر آن چادر . ستون آسمان‌ ها می‌ گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌ کند هر روز پیغمبر بر آن چادر . همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ ها بوده‌ ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ ست .
مرغ دل یک بام دارد دو هوا    گه مدینه می رود گه نینوا این اسیر بند قاف و شین و عین گاه می گوید حسن گاهی حسین می پرد گاهی به گلزار بقیع می نشیند پشت دیوار بقیع می نهد سر بر سر زانوی دین اشک ریزان در غم بانوی دین عرضه می دارد که ای شهر رسول در کجا مخفی بود قبر بتول از تمام نخلها پرسیده ام آری اما پاسخی نشنیده ام یا امیر المومنین روحی فداک آسمان را دفن کردی زیر خاک؟ آه را در دل نهان کردی چرا؟ ماه را در گل نهان کری چرا؟ یا علی جان تربت زهرا کجاست یادگار غربت زهرا کجاست؟ تا ز نورش دیده را روشن کنم بر مزارش شعله ها بر تن کنم آه از آن ساعت که آتش در گرفت جام را از ساقی کوثر گرفت یاد پهلویش نمازم را شکست فرصت راز و نیازم را شکست آه زهرا تا ابد جاری بود دست مولا تشنه ی یاری بود چون علی شد بی کس و بی هم نفس گفت یا زینب به فریادم برس ____________        فاطمه پشت در افتاد لگد سنگین بود        تلخی کام علی بر چه کسی شیرین بود؟