eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
114 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش که اندوه آدمی به عمرِ گل‌ها بود.
چیزی که میانِ من و تو نیست، غریبی‌ست صدبار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم... - فاضل نظری
من یکی کارگر بیل به دستم ، بر من نام شاعر مگذارید و حرامم مکنید
امــروز که باســـواد و عالم هستیم در سایهٔ علم شاد و سالم هستیم یــادت نَــرود ای دل، تا آخــر عــمــر مدیـون مــحــبّــت مــعــلّــم هستیم!
دنیا و آخرت همه دادم به عشق و بس شادم که این معامله یک جو ضرر نداشت ...
به جز آغوش تو هرگز، برایم نوش دارو نیست نهنگی خسته می فهمد، نوازش های ساحل را
من مال شما، شما به جای خودتان باشد ، خودتان فقط‌ برای خودتان تا حرف زدم به لهجه ام خندیدند گفتند؛ برو به روستای خودتان
میاور حرف ناسنجیده از دل بر زبان صائب که کوه از پوچ‌گویی‌ها، سبک چون کاه می‌گردد
ما خلوت رخوت زده ی مردابیم تصویر سراب تشنگی در آبیم عالم کفنی به وسعت بیخبریست ای خواب، تو بیداری و ما در خوابیم
گیرم که آب رفته به جوی آید با آبروی رفته چه باید کرد؟!
باران آمد که تو اسیرم کردی بیدِ مجنونِ سربه زیرم کردی ای عشق!مگر چه کرده بودم با تو؟ سالی دو هزار سال پیرم کردی
جا ماندنِ تصویرِ تو در سینه‌ی من، آه این آینه را ، آه، که نشکستی و رفتی
هیچکس جای مرا دیگر نمی‌داند کجاست آنقدر در عشق تو غرقم که پیدا نیستم...!
تویی در دیده‌ام چون نور و محرومم ز دیدارت نمی‌دانم ز نزدیکی کنم فریاد، یا دوری
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم دل را چگونه بُرد که چشمم خبر نداشت؟!
کوهی بودم، به پــای تو گَـرد شدم بـــازیچه ی بـــادهای ولگرد شدم تـــا در دل من حلول کردی ای ماه انگشت نمای مرد و نـــامرد شدم 
یک روز از این کویر برمی گردم یک روز اگر چه دیر بر می گردم ای ماه ، مرا ببخش اگر منتظری دندان به جگر بگیر بر می گردم
بگذار در آغوش تو آرام بگیرم دلچسب‌ترین شیوه‌ی جان باختن است این!
شب به تنهایی خودش، مأمور بر آزارِ ماست وای از آن ساعت که با غَم هم تبانی میکند
«ای دل به صبر کوش که هر چیز بگذرد» - ملک‌الشعرای بهار
«ترا چه غم که شب ما دراز می‌گذرد؟» - صائب تبریزی
«والله که هیچ مرگ بتر ز انتظار نیست» - مولانا
بر سردرِ بازارچهٔ عمر نوشتند اینجا خبری نیست، اگر هست هیاهوست. - فاضل نظری
چیزی که میانِ من و تو نیست، غریبی‌ست صدبار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم... - فاضل نظری
«با مردم بی‌غم، نتوان گفت غم دل» - هلالی جغتایی