eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
121 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد آن عهدی که در کوی تو از افتادگی خاک ره بودیم اما اعتباری داشتیم
گاهی قناریها اگر در باغ هم باشند مانند مرغان قفس دلتنگ می‌خوانند
خواب دیدم روزگارم مثلِ مـوهایت شـده ازهمان روزی که رفتی خواب هایم درهم است
دلم گرفته و کاری نمیکُند باران چقدر حال و هوایم شبیه اهواز است
گرچه در چشمِ تمامِ شهر، "آدم" بوده‌اَم "دوستت دارم"‌هایِ تو، آخر مرا خَر می‌کند
سالها غیر از خدا در قلب من چیزی نبود حالیا اما "پری رویی" خدایی میکند
عجب پر پیچم‌و‌خم افتاده زلفِ همچو زنجیرش مگر دست قضا لرزیده در هنگام تحریرش؟
بزن چنگی به گندمزار گیسویت مگر قدری زکاتِ خونِ دل‌هایِ فقیران را بپردازی
روزگــارى را بـرايــش دلربــايـى كـرده‌ام ناگهان دلداده‌ىِ چشمِ رقيبان گشت و رفت!!
زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی
ماه رویی دل من برده و ترسم این است سرمه بر چشم کشد زیره به کرمان ببرد
فدای آن کمان های به هم پیوسته ات،هریک جدا دخل مرا می آورد ،پیوند لازم نیست
دیده بست و پلک هم حتی نزد گفت بی یوسف تماشایی ندارد مصر جان
بعد من تنها نخواهی ماند،اما بعد تو بر من تنها نمیدانی چه ها خواهد گذشت
گیسوی پریشانِ بلندم به چه آید؟ وقتی که توبااین منِ دل خسته غریبی @nabestaan
تو بدون من مرا کم داری من ولی بی تو جهانم خالیست
تنهایی و رسوایی،بی مهری و آزار ای عشق ببین من چه کشیدم تو چه کردی
اگر سنجاق مویت واشود از دست خواهم رفت که سربازی چه خواهد کرد با انبوه جنگاور
تلخیِ عمر به شیرینیِ عشق آکنده است چه سرانجامِ خوشی گردشِ دنیا دارد
گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو ای دوست مگر چشم بدت من بودم؟ @nabestaan
صد بار به من گفت که ‌دوری کنم از تو عقلی که نمی خواست دلم را بفریبم
چه جایگاه قشنگیست جای خال لبت چو نقطه ایی که نشسته به‌زیر بسم الله
ندهم خشتی از این خانهٔ ویران به بهشت گر تو را باز در این کلبهٔ احزان بینم @nabestaan
من دل‌ْآشفته و حیران شدم از آن دم که موی تو با نفس باد صبا ریخت به هم
مهتاب تویی، برکه منم، فاصله را باش دیدارِ تو هرشب شده با حسرت و ای کاش
نسیم صبح!اگر پیش طبیب من گذریابی بگو آخر گذاری کن، که بد حالند بیماران
نزدیکی ام آموخت که از دیده معشوق هر قدر شوی دور، همان‌قدر عزیزی
شیرین من ای تلخ ترین حسرت فرهاد هر کوه که کندم شده از دوری تو گور
شیرین من ای تلخ ترین حسرت فرهاد هر کوه که کندم شده از دوری تو گور
چشم مستت با نگاهی فتنه برپا می کند دیده ی سرمست تو کار مسیحا می کند