eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
135 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم می‌خواست تا یک شب بگویم “دوستت دا…” نه امان از عقل مغروری که ما را تا جنون برده ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
از دلیل رفتنت چیزی نمی‌گویم به غیر درد دل دارم ولی آیینه هم نامحرم است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
دلخوش به این‌که فاتح قلبم شدی مباش اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
فرزند آدمم که زِ سیبی گذر نکرد پس من چگونه از لبِ سرخت حذر کنم؟ ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
مرا چگونه فراموش کرده‌ای ای دوست ببین گذشته‌ات از خاطرات لبریز است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
پیش تو هرقدر از دلتنگی‌ام گفتم نشد درد دل کردم ولی از دردهایم کم نشد هیچ‌کس جای تو را در خاطراتم پر نکرد بردی از یادم ولی یادت فراموشم نشد ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت تاوان این جوانی از دست رفته را؟
نه از خندیدنم خندان نه از رنجیدنم غمگین مرا نادیده می‌گیرد چه دردی بیشتر از این؟ «خدا عمرت دهد» آهسته این را گفت و ترکم کرد نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین
گفتی به عکس های جوانی نگاه کن دیدم رفیق دیدم و دلگیرتر شدم
مرا چگونه فراموش کرده‌ای ای دوست ببین گذشته‌ات از خاطرات لبریز است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
آغوش من به داشتنت گرم می‌شود ای مرغ پر گشوده در این آشیان بمان
نه از خندیدنم خندان نه از رنجیدنم غمگین مرا نادیده می‌گیرد چه دردی بیشتر از این؟ «خدا عمرت دهد» آهسته این را گفت و ترکم کرد نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین
خواب دیدم در جهنم باز دنبال توام بر غم عشق تو حتی مرگ هم مرهم نشد
ای روزگار، از چه کسی می‌توان گرفت تاوان این جوانی از دست رفته را...
ای روزگار، از چه کسی می‌توان گرفت تاوان این جوانی از دست رفته را...
دلم می‌خواست تا یک شب بگویم "دوستت دا…" نه امان از عقل مغروری که ما را تا جنون برده
خدا عُمرت دهد آهسته این را گفت و ترکم کرد نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین
خدا عُمرت دهد آهسته این را گفت و ترکم کرد نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین
ببین که خلوت من از سکوت سرشار است سکوت ترجمه‌ای از صدای تنهایی‌ست
رضا خان هم اگر می دید با چادر چه زیبایی جهان پر می شد از قانون چادر های اجباری
تا کی به پای آمدنش صبر می‌کنی؟ دل برد و دل نبست چه باور کنی چه نه...
تقویم جنون را چه غم از غصه‌ی فرداست ؟ در هفته‌ی خود شنبه و آدینه نداریم...
دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدی، مباش اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم...!
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت تاوان این جوانی از دست رفته را؟
ای عشق! ای بزرگ‌ترین آرزویِ من فردای من بدون تو فردای کوچکی‌ست
دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدی، مباش اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم...!
سربسته گویمت سخن آن‌کس که دوست بود با دشمنت نشست، چه باور کنی چه نه
تویی همیشه‌بهار و منم که پاییزم به پای آمدنت برگ‌برگ می‌ریزم
اگر فردا همین باشد؛ که ما امروز می‌بینیم بیا این لحظه را خوش باش، فردا هرچه بادا باد ..!
اگر فردا همین باشد؛ که ما امروز می‌بینیم بیا این لحظه را خوش باش، فردا هرچه بادا باد ..!