میان هرم آغوشت مرا محصور کن یک شب
که این زندان شدن ارزد به صدها سال آزادی
#مهناز_نجفی
تا که آن چشمانِ لیلا پیشه، رادیدم به خواب
تازه فهمیدم چرا مجنون بیابانگرد شد
#مهناز_نجفی
@nabestaan
جمعه تعطیل است بازار محبت یا که تو
گشته ای بیگانه وکردی زما آن رادریغ؟
#مهناز_نجفی
@nabestaan
قامتت مثنویِ سبز بهار است ولی
هیچ فصلی به غزل خیزیِ چشمانِ تو نیست
#مهناز_نجفی
@nabestaan
به یغما برده آغوشت سرمای زمستان را
#مهناز_نجفی
@nabestaan
من زاده شدم تا که به دور تو بگردم
تو قبله ی عشقی ،که چنین سوی تو باشم
#مهناز_نجفی
@nabestaan
در خطوط چشم شب در التهاب بی کسی
پشت کوهی از فراقت ماندہ ام بی دادرس
#مهناز_نجفی
@nabestaan
هر زمان دیده تو را دید ز خود بیخود شد
دلرباییِ تو کی حدّ و حدودی دارد؟!
#مهناز_نجفی
@nabestaan