eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
117 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه مکه رفتی، حاجی اصلی منم بانو تو دور سنگ می گردی ومن دور تو می گردم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
چه جایگاه قشنگیست جای خال لبت چو نقطه ای که نشسته به زیر بسم الله
صبح یعنی روی تو ؛ خیر فقط چشمان تو ای همه جان و جهانم ، صبح زیبایت بخیر
لِذتَش چیست اگر درد نباشد در عِشق؟ همه  آلام  در  این  غائِله  حکمَت  دارد
دور اهداف مهم و سخت خط باید کشید این وظیفه گردن خط لبت افتاده است
تا دست من به حلقه‌ی زلفت مزین است انگار داده است سلیمان نگین به من
حق به حق دار رسد روزی و سهم دل من از جهان یک تو و یک بوسه و یک آغوش است
محدوده‌ی قلمرو من چین زلف توست از عرش تا به فرش رسیده ست این به من
اگر شکسته دلت حکمتی در کار است غمت مباد!شکستن ؛ نشانِ دفع بلاست
گر چه در دور و برم این همه شیطان دارم من بـه شیطان دو چشمان تو ایمان دارم
‍ بیقراری سهم من شد بیخیالی کار او عاشقان! اینگونه آیا عشق قسمت می‌کنید..؟!
گر به کیش تو گناه است محبت ، ترسم که جهان را به صف حشر گنهکار آرند...
اسم حرمت آمد و بی‌تاب شدم از شوق زیارت تو بی‌خواب شدم حرف از عطش دیدن شش‌گوشه که شد با یاد لبان خشک تو آب شدم
به امّید جفا بودیم با هم بر سر راهش من و دل را ز هم شرمنده کرد از مهربانی‌ها
اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا
ز دوری تو نمُردم! چه لاف مِهر زنم؟ که خاک بر سر من باد و مهربانی من
کنون که گردش ایام را ثباتی نیست ‏همان‌ خوش است که در عشق بگذرد ایام ‌
من آن مورم که انبوه گناهان است بر دوشم از این بسیار کم بگذر، که من بسیار ناچیزم
دلخوش نشسته‌ام که تو شاید گذر کنی لعنت به شایدی که مهیا نمی‌شود
گفتی به داغِ هجر بسوزانمت جگر صد داغ بر دل است مرا، این یکی دگر
بگذار،كه دشمن به من آزار کند انگشت نمای سر بازار کند با گوشه ی چشمی که به من دارد دوست هرگز نتواند که مرا خوار کند (فریاد)
تلخ است که راهِ خویش را گم کردی تاریکی و ماهِ خویش را گم کردی وقت است به آغوشِ خدا برگردی ای دل که پناهِ خویش را گم کردی
به تقوی دست ده از نفسِ ظالم تا شوی ایمن ز سگ آزارها بیند گدا چون بی عصا گردد
مُفتِ شیطانَند غفلت پیشگانِ روزگار سگ به آسانی توانَد صیدِ غافل را گرفت
ای بار خدای پاک و دانای قدیر دارم به تو حاجتی، به فضلت بپذیر آن را که به لطف خویش عزت دادی تا زنده بُوَد، به خواریَش باز مگیر  
در زندگی مطالعهٔ دل غنیمت است خواهی بخوان و خواه مخوان! ما نوشته‌ایم
چگونه‌ مار نپیچد ز گردنت فردا؟! تو را که طول امل کرده در مهار اینجا
در اوج ناامیدی امّید می توان جست موسی کلیم گردید در اوج ناامیدی
تنم از ضعف چنان شد که اجل جُست و نیافت ناله هرچند نشان داد که در پیرهن است
یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی یــادت بخیــر یار فراموشــکار من