eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
120 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
به من صبح بخیر نگو ..فقط لبخند بزن لبخندت ،تمام عمرم را بخیر می‌کند
هزاران جانِ ما و بهتر از ما فدای تو که جانِ جانِ جانی
بس‌ که شیرینی تو را در صِنفِ شیرینی پزان برتر از قند و نبات و هل تصور میکنند
پلک بگشا و  به رویم خنده ای مستانه کن ای همه جان وجهانم صبح ِ زیبایت  بخیر
روزی که می‌رفتی نفهمیدی که من با بغض پشتِ سرت «فَالله ُ خیرٌ حافظاً» خواندم
عهد بستم نفسم باشی و من باشم و تو ای که بی‌ تو نفسم تنگ و دلم تنگ ترست
گفتم که دل نسپاٰرم به هیچکس اکنون که می بری دل ماٰ احتیٖاط کن شکستنیست
از آن فراز و این فرود غم مخور زمانه بر بلند و پست می رود
بار دیگر هم شبم با نور چشمت صبح شد اۍ یگانہ آفتاب شهر دل صبحت بخیر
عُمرِ‌ اَبد‌ کم‌ است‌ مرا‌ در‌ کنارِ‌ تو از بس‌ که‌ انتظارِ‌ وصالت‌ کشیده‌ام!
یارای بی‌تو زیستنم نیست بیش از این تابِ غمِ تو بیشتر است از تَوانِ من
پلک بگشا و  به رویم خنده ای مستانه کن ای همه جان وجهانم صبح ِ زیبایت  بخیر
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی
بعضـى از درس‌هاي زندگی را نمیتـوان بدونِ درد آموخـت . ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خدایا شکرت که با این انتخابات ذات کثیف یسریا برامون رو شد 🤲🏻 . ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
به قلبِ شکستـت بگو مُـحرم نزدیکه :)) ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
متأسفـم! بخاطـر اینکه غمگینـی و من ، دستانم دور اسـت . ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
این غم‌انگیزترین شعرِ جهان خواهد شد شاعری واژه به سر دارد و معشوقی نه ! ...
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را - وحشی بافقی
از بهرِ گرفتاریِ ما زُلف مَیآرای ما بستهٔ دامیم، تو فكرِ دگری كُن
دستِ تقدیر نبوده‌ست پریشانیِ ما عشق هرجا برسد بذرِ جنون می‌کارد
یک تن نیافتیم که فهمد زبان ما هم‌شهری‌اند مردم و ما در میان غریب‌!
به چشم خویشتن آموختم رسم‌ رفاقت را که هرعضوی به درد آید به حالش دیده می‌گرید - رنجی
خوب‌ها را مشتری بسیار باشد در جهان آن‌که درهم می‌خرد تنها حسین‌بن‌علی است ..
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش چاره معشوق اگر عاشق از او دل‌کند، چیست ‌‌‌‌
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد
داغش نشود یک نفس از سینه گریزان خون‌گرمی یاران وفادار ببینید
مده ای رفیق پندم، که بر او نظر فکندم تو میان ما ندانی که چه می‌رود نهانی ...!
اینجا دل سفره ها پر از نان و زر است آنجا جگر گرسنه ها، شعله ور است ای وای بر این شهر که در غربت آن همسایه ز همسایه ی خود بی خبر است