چون تیشه مباش و جمله بر خود متَراش
چون رَنده ز کار خویش بیبهره مباش
تعلیم ز ارّه گیر در امر معاش
نیمی سوی خود میکش و نیمی میپاش
#ابوسعید_ابوالخیر
ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد
که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام...
#پروین_اعتصامی
به هَر نِظاره شَوم تِشنهتر تو را به تَماشا
اگر چو آینه صَد سال روبهروی تو باشَم
#آتش_اصفهانی
ز جُرمِ بی عددِ خویش غم مخور صائب
که ابرِ رحمتِ حق بی شمار می بارد
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
زبان تا چند دست و پا کند در عرض مطلبها؟
خوشا محشر که میآید ز دست و پا سخن گفتن
#تنهای_قمی
لبخند و اشک ، شادی و غم ، رنج و آرزو
از ما به دل مگیر ، همین است زندگی...
#فاضل_نظری
با رفتن تو رفت دلم باز نشد
پایان من آن بود که آغاز نشد
وآن مختصری که"دوستتدارم" بود
رفتی و نرفت و ماند و ابراز نشد
#زهیر_توکلی
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست
چشم و دل هر دو به رخسار تو آشفته و مست
#امیرخسرو_دهلوی
صبر تا کی ماهی افتاده در مرداب خویش ؟
گاه آزادی بهایش در عبور از زندگیست!
#امید_صفریان
آشفتگان عشقت، گیرم که جمع گردند
جمع از کجا توان کرد دل های پاره پاره؟
#فروغی_بسطامی
جدا افتادن از ساحل برای موج ممکن نیست
که دلتنگی دلیل بازگشتن های صدبارهست
#محمد_عزیزی
تاب گیسوی تو آنقدر به هم بافت گِرِه
تا کمندی شد و در حلقه زنجیرم کرد
#امید_صفریان
راهت چرا همیشه به دل ختم میشود؟
دلگیر و دلشکسته و دلتنگ و دلخوری..
#سجاد_رشیدیپور