eitaa logo
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
1.4هزار دنبال‌کننده
198 عکس
119 ویدیو
0 فایل
مینویسیم از آرزو های آرمان... _ وچه بسا آرمان هایی که عباس ، بی دست میدهد🙂 _ٺَحٺ‌ݪَۅاۍِ‌حۻڔټ‌ڦݦڔ‌🌙_ "پایان‌ماموریت‌بسیجی‌،شهادت‌است؛ اللهم الرزقنا..." ناشناس مون: https://harfeto.timefriend.net/16974525279807 کپی؟فور!🙃
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب دیگه روضه دَرودیوار،سیلی و کوچه کارساز نیست... امشب شب آخره مادرمونِ.. 💔 امشب فقط باید از غربت امیرالمومنین حال و هوای خونه مولا بگیم..😭😭 | |
باران ضرر دارد برای یاس ِ سالم ، اینها چگونه یاس ِ پرپر را بشویند . . !💔 | |
خداحافظ ای داغ ت شرح کامل نهج البلاغه:)🥲🖤
Shab1Fatemieh2-1402[04] (1).mp3
19.83M
دیگر باید چه کنم نَرَوی؟ می‌خواهی گریه کنم نَرَوی؟ _باید جون بدیم با این مداحی ...💔 | | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
دو دقیقه دلتون و بدید به این چیزایی که میگم... متحول شدید و اشکی جاری شد ، منم دعا کنید :)🥲💔
۱۸ ساله بود که چشماش نمی‌دید..!:)💔 ۱۸ سالش بود که شبها از درد خوابش نمی‌برد..!)💔
۱۸ساله بود که قدش خمیده شد..💔 ۱۸ساله بود که برای دلگیر نشدن علی میخندید اما زخم دستش خون ریزی داشت..💔
۱۸سالش بود که برای آخرین بار برای حسین تشنه لب زار زد...💔
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
۱۸سالش بود که برای آخرین بار برای حسین تشنه لب زار زد...💔
۱۸ سالش بود که با دستای شکسته و پر از درد موهای زینب شو شونه زد..🙂💔
کاش چند روزی میموندی . ‌. .🙃 چیزی تا تولد ۱۹ سالگیت نمونده بود:)💔
دیدی مادرم.. رقیه سه سالت مثل تو آتیش گرفت؟ دیدی مادرم رقیه سه سالت مثل تو کمرش شکست؟ دیدی مادرم... چه ها که میدونستی و براش زار زدی بانو..
مادر رو تو کوچه چهل نفر زدن.. ولی رقیه رو توی شام هرکسی از راه میومد میزد..😭 دختر سه ساله مگه چقدر تحمل داره.. میگه خواب بود تو صحرا زجر اومد...💔اومد و از موهام گرفت بلند کرد🙂💔بابا حسین از اون موقع لکنت گرفتم!:)🙂💔