eitaa logo
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
1.4هزار دنبال‌کننده
187 عکس
110 ویدیو
0 فایل
مینویسیم از آرزو های آرمان... _ وچه بسا آرمان هایی که عباس ، بی دست میدهد🙂 _ٺَحٺ‌ݪَۅاۍِ‌حۻڔټ‌ڦݦڔ‌🌙_ "پایان‌ماموریت‌بسیجی‌،شهادت‌است؛ اللهم الرزقنا..." ناشناس مون: https://harfeto.timefriend.net/16974525279807 کپی؟فور!🙃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگی... یادگارزیباییست ازدوست‌داشتن‌عزیزی آن‌زمان‌‌ڪہ‌یادش‌هست ولی‌خودش‌نیست..!💔 | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
دلتنگی... یادگارزیباییست ازدوست‌داشتن‌عزیزی آن‌زمان‌‌ڪہ‌یادش‌هست ولی‌خودش‌نیست..!💔 #برادر_شهیدم | #ش
یک چنین روزی، ششم آبان، توی بیمارستان یک ملاقاتی ویژه داشتی. دو روز بود که برایش انتظار می‌کشیدی. دو روز بود که تو انتظار می‌کشیدی برای آغوشش، دو روز بود که شهدا انتظار می‌کشیدند برای در آغوش گرفتن تو. شاید دور تختت حلقه زده بودند و دائم از هم می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ ما که چشم دلمان باز نشده؛ ولی شاید اهل دل اگر می‌دیدند، می‌فهمیدند که بیمارستان پر شده از ارواح شهیدان و فرشتگان. آمده بودند شهیدِ دهه هشتادی را ببینند. تو را نشان می‌دادند و می‌گفتند: همان طلبه‌ی بسیجیِ دهه هشتادی ست، همان جوان مومن متعبد حزب‌اللهی، همان که آقا نور چشمش است، همان که جان داد ولی به رهبرش توهین نکرد، همان که یک تنه جلوی هفتاد نفر ایستاد، همان که... و باز هم بی‌قرار می‌شدند و می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ روح خودت هم بی‌قرار بود. شاید تنها دلیل ماندنت این بود که می‌خواستی به پدر و مادر مهلت دل کندن بدهی. ولی آن صبح، ششم آبان، بالاخره مهمان ویژه‌ات آمد. همان که منتظرش بودی. همان که می‌خواستی جانت را تقدیمش کنی. جانت را توی دست نگه داشته بودی که بدهی به خودش. به خودِ خودش. به هرحال، او آمد. سیدالشهدا(علیه‌السلام) را می‌گویم. پای آخرین ماموریتت مهر تایید زد.🥲❤️‍🩹 در آغوشت گرفت...؟ نمی‌دانم. من فقط شنیده‌ام شهدا توی آغوشش جان می‌دهند.🥺♥️ تن ارباًاربایت را در آغوش گرفت و برد. رفتی که نفس تازه کنی برای صبح ظهور. تو شهید شدی؛ یک چنین روزی؛ ششم آبان! | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
دیگه شد یک سال.. یک ساله که تو آغوشِ امام حسینی🥺❤️‍🩹 یک ساله که پیش قمرِ بنی هاشمی🌙❤️ یک ساله که شدی رفیقِ شهیدم و هرجا گیر کردم، کمکم کردی🥲🖐 آرمان عزیز،رفتی اما آرمان های دیگری در راه اند.. رفتنت تلنگری بود برای همه ی ما.. تلنگری رفیقانه💔❤️ و رِفیق اونیه ڪه هَمه‌جورهِ مواظِبته مواظِبه‌راهُ اِشتباه نَرۍ مواظِبه‌سقوط نَڪُنۍ مواظِبه‌نَلرزِۍ رِفیق اونیه ڪه هَمه‌جوره میخاد تو از خُدادور نَشۍ🌱 و آرمان ، این رفیقِ ماست... رفت تا ما رو وصل کنه به خدا✨🙃 |
هرگاه‌شب‌جمعه شهدا‌را‌یاد‌کنید آنها‌‌نیز‌شما‌را‌نزد‌اباعبدالله‌ع یاد‌می‌کنند . . _شهید‌مهدی‌زین‌الدین | ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
هرگاه‌شب‌جمعه شهدا‌را‌یاد‌کنید آنها‌‌نیز‌شما‌را‌نزد‌اباعبدالله‌ع یاد‌می‌کنند . . _شهید‌مهدی‌زین‌الد
خوشا‌راهی‌که‌پایانش‌حسین‌(ع)است... شب‌جمعه‌و‌یاد‌کربلاست‌دعا‌مون‌کنید‌ برادر‌عاشقِ‌پر‌کشیده‌به‌آغوش‌ارباب🙃 شب جمعه تو بغل امام حسین به یاد ما باش |
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
هرگاه‌شب‌جمعه شهدا‌را‌یاد‌کنید آنها‌‌نیز‌شما‌را‌نزد‌اباعبدالله‌ع یاد‌می‌کنند . . _شهید‌مهدی‌زین‌الد
عاشقانی‌که‌مدام‌ازفرجت‌می‌گفتند عکسشان‌قاب‌شدوازتونیامدخبری:) کوچ‌کردندورفتندازاین‌شهرغبارآلود ما‌مانده‌ایم‌وقصه‌هجران‌شما.... |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 ای علی‌اکبر امام خامنه‌ای، تو بیا و این بار سلام ما را به علی‌اکبر حسین(ع) برسان... ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
رفتی ویاد تو در دل ها ماند.... آرمان عزیز امشب یک دقیقه بیشتر به یادت هستیم..... شب‌ جمعه‌ و‌یاد‌ کربلاست‌ دعا‌مون‌ کنید‌ برادر‌ عاشقِ‌ پر‌کشیده‌ به‌ آغوش‌ ارباب🙃 شما آسمونیا رو نمیدونم ولی به قول ما زمینی ها ...امشب که یه دقیقه بیشتر تو بغل امام حسین هستید، به یاد ماهم باشید😅💔 | | |
از شهیدان بطلب آنچه تمنا داری . . بخدا کارگشای هر دل سوخته‌اند ؛ 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطمئن‌باش‌ڪہ‌مهرت‌نرودازدل‌من؛ مگرآن‌روزڪہ‌درخاڪ‌‌شودمنزل‌من..!(: | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
او رفته به دیدارِ حسین شده همسایه ی دیوار به دیوارِ حسین:) چه جوری اینجا از امام حسین شهادت خواستی ؟ رازشو بهمون بگو ... | | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
دلگیریِ غروب جمعه ی هفته ی پیش ، با حرمِ امیرالمومنین رفع شد ... این هفته تنها جایی که تونستم بیام همینجا بود:) | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز کلا به یادِ داداش آرمان بودم... _دفعه ی پیش اومدی اینجا و سلام فرمانده خوندی حالا اینجا همه به یادت سلام فرمانده میخونن :) 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
امروز کلا به یادِ داداش آرمان بودم... _دفعه ی پیش اومدی اینجا و سلام فرمانده خوندی حالا اینجا همه ب
اون روز تو ورزشگاه آزادی وقتی داشتی به فرمانده ت از ته قلب ، سلام میکردی؛ فکرشو میکردی چند ماه بعد اینطوری بخرنت و اسمتو تو سلام فرماندهِ بعدی ببریم و قول بدیم مثل تو پای کار باشیم ؟! :) هیچ فکرشو میکردی دفعه ی بعد اینجا مردم به یادت سلام فرمانده بخونن؟ _آخ اون روز چیکار کردی عزیز برادرم ... چیکار کردی که محبوبِ فرمانده شدی:)🥺 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
قسم به مادری که امشب ،پسرش رو دیدی... قسم به اون خواهری که دوسش داشتی و "عبدالزینب" بودی و عشق کاری کرد که شدی "فدایی زینب" :) امشب ای تو حلقه تون ، اسمِ منم درِ گوشِ امام حسین بگو :)بگو یه روسیاه خیلی دوست داره برات شهید بشه، یه نگاهی بهش بکن ....💔 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
آرمـاݩ‌هـاۍآرمـاݩ🤍
مطمئن‌باش‌ڪہ‌مهرت‌نرودازدل‌من؛ مگرآن‌روزڪہ‌درخاڪ‌‌شودمنزل‌من..!(: #شهید_آرمان_علی_وردی | #برادر_شهید
کور خواندید، آرمان ما نمی‌میرد آرمان ما،جاودانْ ققنوسِ بیداری بر فراز قله‌ی دنیا، نمی‌میرد آرمان ما جهانی را زیر بال خویش می‌گیرد.. | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman
یک چنین روزی، ششم آبان، توی بیمارستان یک ملاقاتی ویژه داشتی. دو روز بود که برایش انتظار می‌کشیدی. دو روز بود که تو انتظار می‌کشیدی برای آغوشش، دو روز بود که شهدا انتظار می‌کشیدند برای در آغوش گرفتن تو. شاید دور تختت حلقه زده بودند و دائم از هم می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ ما که چشم دلمان باز نشده؛ ولی شاید اهل دل اگر می‌دیدند، می‌فهمیدند که بیمارستان پر شده از ارواح شهیدان و فرشتگان. آمده بودند شهیدِ دهه هشتادی را ببینند. تو را نشان می‌دادند و می‌گفتند: همان طلبه‌ی بسیجیِ دهه هشتادی ست، همان جوان مومن متعبد حزب‌اللهی، همان که آقا نور چشمش است، همان که جان داد ولی به رهبرش توهین نکرد، همان که یک تنه جلوی هفتاد نفر ایستاد، همان که... و باز هم بی‌قرار می‌شدند و می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ روح خودت هم بی‌قرار بود. شاید تنها دلیل ماندنت این بود که می‌خواستی به پدر و مادر مهلت دل کندن بدهی. ولی آن صبح، ششم آبان، بالاخره مهمان ویژه‌ات آمد. همان که منتظرش بودی. همان که می‌خواستی جانت را تقدیمش کنی. جانت را توی دست نگه داشته بودی که بدهی به خودش. به خودِ خودش. به هرحال، او آمد. سیدالشهدا(علیه‌السلام) را می‌گویم. پای آخرین ماموریتت مهر تایید زد.🥲❤️‍🩹 در آغوشت گرفت...؟ نمی‌دانم. من فقط شنیده‌ام شهدا توی آغوشش جان می‌دهند.🥺♥️ تن ارباًاربایت را در آغوش گرفت و برد. رفتی که نفس تازه کنی برای صبح ظهور. تو شهید شدی؛ یک چنین روزی؛ ششم آبان! | 「‌‌‎‌‌ʝσɨŋ↷ @Armanhayearman