#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
#امام_کاظم_شهادت
#دو_بیتی
غریبی گوشۀ زندان بغداد
(خلاصم کن خدایا) گفت و جان داد
چرا بال کبوتر را شکستی
الهی بشکنه دست تو صیاد
.....
غريبي کنج تاریکِ مطامير
سرش بر دامن کُند است و زنجیر
دل سنگ آب شد از ناله اش لیک
ندارد در دل صیاد تأثیر
.....
به زندان بلا سیلی که خوردم
غم دل را به دوش صبر بردم
کبود از تازیانه شد تن من
ز زهرا مادر خود ارث بردم
.....
رسیده موسم داغ جدایی
ندارم غیر غربت آشنایی
کجایی دخترم معصومه بابا
رضا ای راحت جانم کجایی ؟
#کمیل_کاشانی
هر روز غروب؛ شد وجودش جنجال
در روضهٔ آهستهٔ خود رفت از حال
لب-تشنه به روی خاک، گریان میشد
در عمقِ سیاهچال یادِ گودال!
#مرضیه_عاطفی
#شهادت حضرت موسی ابن
جعفر علیه السّلام:
#نوحه:
🏴
کنج سیه چال جفا بوده ای، ای ماه من
گرم مناجات و دعا بوده ای، ای ماه من
جور و جفا کشیده ای، از چه تو ای ماه من
زخم زبان شنیده ای، بسکه تو ای ماه من
یا باب الحوائج، یا موسی ابن جعفر (۲)
🏴🏴
گرم مناجات و دعا تا سحر
ورد لبت بوده کجایی پسر
یاد غریبی رضا کرده ای
با جگر شیعه چها کرده ای
بین دعاها که را خوانده ای
یاد غم و غصه ی معصومه ای
🏴🏴🏴
لطف تو شد شامل این سرزمین
خواسته قطعا خدا این چنین
تا حرم فاطمه در قم بود
راه تولای تو کی گم بود
شاه چراغ تو به ما نور داد
بین حسینیه به ما شور داد
کاظمی و امام کاظمینی
حماسه ساز علم حسینی
🏴🏴🏴🏴
روزی شعرم شده مدح شما
دم نزنم جز ز آل عبا
ای نفسم بسته به ذکر شما
حال خوشم بسته به مهر شما
یوسف زندانی آل عبا
پور علی شیر خدا مرتضی
🏴🏴🏴🏴🏴
مرغ دلم راهی طورت شده
پر زده و مست حضورت شده
کاش شبی زائر کویت شوم
لایق دیدار رویت شوم
#علی_کاشانی _صادق
۱۴٠٠_۱۲_٠۲
628.6K
نوحه:
یا باب الحوائج، یا موسی ابن جعفر (ع)
4_5812341591993486497.mp3
5.96M
#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
جناب آقای کربلایی
#محمد_حسین_پویانفر
گِره گشای عالمینی آقا
به فاطمه تو نور عینی آقا
امام آسمون امام دریا
غریب شهر کاظمینی اقا
دارم به سر هوای کاظمین
تنگ دلم برای کاظمین
تو ایوونت دوباره این شبا
میدم سلام اقای کاظمین
وای ... ( غریب آقا ) 3
مریض دارا گرفتارا بسم الله
تموم حاجت دارا بسم الله
سجیتکم الکرم این آقا
باب الحوائج بیا بسم الله
تا بزم روضه تو پا گرفت
چقدر مریض اومد شفا گرفت
مادر من حاجت سالشو
تو روضه ابالرضا گرفت
وای ... ( غریب آقا ) 3
#شهادت_امام_کاظم
1. دارم آب میشم.mp3
6.32M
#نوحه
#امام_کاظم( علیه السلام )
#حاج_سید_رضا_نریمانی✍
دارم آروم آروم آب میشم
آخه اجلم نزدیکه
شب و روزا بیتاب میشم
شب و روز من تاریکه
#ملودی_دوم
باهر آهِ من ، مهتاب
ناله میزنه
به حال دلم ، دل سیر
گریه میکنه
شبایی که من دارم
سجده میکنم
روی گردنم زنجیر
گریه میکنه ...
#ملودی_سوم
دیگه نفسم ، بند اومد
آخه جیگر من ، خونه
توی نفسای آخر
قتلگاه من ، زندونه
( وای از غربت ... ) تکرار
#بند_دوم
چهجوری بگم دردامو
به خدا سراپا دردم
با چشای تارم دارم
دنبال عصا میگردم
#ملودی_دوم
تازیونه وقتی رو
بال من نشست
فهمیدم چرا دستِ
مادرم شکست
سرخه گونههام ، مثلِ
مادرم شدم
آخه دست سنگینی
چشم من رو بست
#ملودی_سوم
دمِ آخری دلتنگم
حال و روز من معلومه
چی میشه دم جون دادن
باشه کنارم معصومه
( وای از غربت ... ) تکرار
#بند_سوم
صورتمو که ، میذارم
غریبونه روی خاکا
غروبا میخونم من از
دم غروب عاشورا
#ملودی_دوم
ذکر عمه جانم شد وامحمدا
وقتی بچهها بودن
زیر دست و پا ...
من فدای اون شاهِ
بیسپاهی که
رأسشو زده دشمن
روی نیزهها
#ملودی_سوم
چهجوری بگم میبردن
سرِ آقا رو نامردا
جلوی چشای زینب
کوچه به کوچه واویلا
دیگه نفسم ، بند اومد
آخه جیگر من ، خونه
توی نفسای آخر
قتلگاه من ، زندونه
( وای از غربت ... ) تکرار
#شهادت_امام_کاظم
5. تو نور.mp3
5.6M
#نوحه
#امام_کاظم( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی🎤
تو نور حی سرمدی
زِ سروَران سرآمدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
ای حجتِ ، حق بر همه
جان علی و فاطمه
ای سایه ی لطفت بر سرم
دلگرمی روز محشرم
مسکین و محتاج این درم
گل پیمبر ، یاسیدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
زندانیِ ، ظلم و جفا
شهید جور اشقیا
آه از خزان نگاه تو
فدای آن سوز و آه تو
زندان شده قتلگاه تو
ای یاس پرپر ، یاسیدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
گفتی به سوز و چشم تر
که یا مُخَلِّصَ الشَّجَر
بده نجاتم ز حبس غم
سِندی زند ، من را دم به دم
از کینه و از سرِ ستم
ای حیِ داور ، یاسیدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
ای عشق تو ، هویتم
ای کاظمینت ، جنتم
خاک مزار تو کیمیا
بر درد دلهای ما دوا
حریم قدست ، دارالشفا
مهِ منور ، یاسیدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
باید که زائرت شوم
بلکه مجاورت شوم
ای گل و باغ و بهار من
طاقت و صبر و قرار من
تمام دار و ندار من
مولا و سروَر ، یا سیدی
موسیَ بنِ جعفر یاسیدی
#شهادت_امام_کاظم
.
2. ای پناه همه.mp3
1.34M
#نوحه
#امام_کاظم( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی🎤
ای پناهِ همه ، موسیَ بنِ جعفر
پسر فاطمه ، موسیَ بنِ جعفر
ما گدایانِ ، سرای تو هستیم
وَ بر تو دل بستیم
بابَ الحوائج
سائلانه بر، بابُ المراد تو
ببین که بِنشَستیم
بابَ الحوائج
#ملودی_دوم
دست ما و عنایت تو مولا
کرمِ بی نهایت تو مولا
( یا مولا ، مدد ... ) تکرار
با تو دل نوری از خدا گرفته
کاظمین عطر کربلا گرفته
قعرِ زندانِ،
هارون بی وُجدان،
چون جنّت و رضوان
شد از دُعایت
کُشته گشتی در،
راه خدا و دین،
ای دلبر دیرین
جانم فدایت
#ملودی_دوم
مرثیه خوان شدم
با دیده ی تر
گشته تابوت تو
یک تخته ی در
( یا مولا ، مدد ... ) تکرار
ای گل فاطمه ما را دعا کن
دل ما را به عشقت آشنا کن
کن دعا تا که،
چون شهدا گردد
هستیِ ما قربان
در راهِ اسلام
وَ شَویم مثلِ،
خوبانِ این عالَم
در آسمان مَشهور
در اَرض گمنام
#ملودی_دوم
وَ کنیم خدمت و همّتِ والا
در مسیرِ رضای حق تعالی
( یا مولا ، مدد ... ) تکرار
#شهادت_امام_کاظم
3. توو کاظمین.mp3
7.28M
#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
توو كاظمین ، آقا
حاجتمو داده
چقدر دلم تنگه
پنجره فولاده ...
#ملودی_دوم
چه حرمی ، چه گنبدی
حس می كنی، توو مشهدی
زهرا میگه ،خوش اومدی
#ملودی_سوم
كرَمش، كرم امام رضاست
حرمش ،حرم امام رضاست
( یا بابَ الحوائج ،
یا موسیَ بنِ جعفر ) تکرار
« تکرار بند اول »
#بند_دوم
تویی كه بابایه
حضرت سلطانی
تموم هستیه، شاه خراسانی
#ملودی_دوم
آقا امامِ هفتمی
تنها امیدِ مردمی
عشق مَلیكه ی قمی
#ملودی_سوم
می خونن همه ی مریض دارا
می خونن همه ی گرفتارا
( یا بابَ الحوائج ،
یا موسیَ بنِ جعفر ) تکرار
« تکرار بند اول »
#بند_سوم
شده توی زندون
زهرا عزادارت
زبونِ روزه ، آه
سیلی ه افطارت ...
#ملودی_دوم
دلِ تو ، پُر شراره شد
آسمون بی ستاره شد
اومدن، عاشقای كاظمین
بمیرم ، برای آقام حسین
#شهادت_امام_کاظم
#حرکت_کاروان_امام_حسین
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتی میان تشت،یحیی گریه میکرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقّا گریه میکرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را
در زیر چـادر،امّ لیلا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت لالا گریه میکرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه
با گـفتن بابا،بابا گـریه میکـرد
در زیر پای محمل مستوره عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد
وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد
علی اکبر لطیفیان
زمینه-موسی بن جعفر علیه السلام
(باز شبِ حاجت اومد
دوباره با اشک و ناله ها
زائر جنت میشم
با دعای خیر آقام
کاظمین میرم یا باز
توی حرم امام رضا) ۲
(پا گذاشتم تو کاظمین
دوباره گریم اومده) ۲
نمی دونم چه سریه
حرمش عین مشهده
(عجب صفایی داره اینجا
آدم دلش میخواد بشینه) ۲
یه صبح تا شب با اشک چشماش
همین دو گنبدو ببینه آه
یا ابا الرضا مدد
(گوشه ی سرد زندون
بال و پرِ رفتن می گیری
آخر عمره اما
گوشه ی سیه چال اسیری
آرزوت تنها اینه رضا رو ببینی و بری) ۲
(لاغر و خسته بی رمق
بدنت رویِ زمینه) ۲
خوبه معصومه دخترت
تو رو اینجور نمی بینه
(یه تخته چوب برات آوردن
از بس شدی نحیف و لاغر) ۲
از این بدن چیزی نمونده
دیگه شدی شبیه مادر
یا ابا الرضا مدد
(لحظه های آخر شد
نفس منم که سالمه
لاغر و خستم اما
پیرهن تنم که سالمه
زخمی نیستم با نیزه
اخه بدنم که سالمه) ۲
(تا غم حسین یادم میاد
غم دل خسته خوب میشه) ۲
آخه نصیب کدوم نبی
ضرب سنگین چوب میشه
(حسین یه بین الحرمین شد
برای گریه های زینب) ۲
سرش به روی نیزه رفت و
تنش به زیر سم مرکب
آه واویلا حسین