eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
381 عکس
349 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjo مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
سلاله ی نور زمین قم پُر انوار آسمانی توست شکوفه زار ولایت زباغبانی توست تو از سلاله ی نور از تبار خورشیدی چراغ صبح به دستان آسمانی توست کریمه ای و به قدر وفضیلتت گفتند شرافت وکرم ومعرفت معانی توست رئوفه ای و هرآن کس که زائرت گردد اسیر مرحمت و جود و مهربانی توست جلیله ای و به مدحت ،فرشته ی رحمت به نغمه های روان گرم نغمه خوانی توست قسم به جلوه ی محراب و نور بیت النور که راه روشن ما سیر زندگانی توست جوانی تو به پیروجوان کرامت داد جلال ومنزلت خلق از جوانی توست نوشته اند که این بارگاه هستی بخش حدیث روشنی از عمر جاودانی توست اگر چه نیست نشانی ز تربت زهرا بهشت و روضه ی قم بهترین نشانی توست کسی که مثل «وفایی» شده است مهمانت همیشه غرق عنایت زمیزبانی توست
شهادت حضرت معصومه(س) میدونی سخته غم دوری سخته واسه من غم غربت دیدی آخرش رضا جانم دیدارت برام شده حسرت داداش مثل ابر بهارم رضاجان شده این روزا گریه کارم رضاجان برادر تورو کاش میدیدم ،یه بارم،رضاجان ای وای وای ز دوری، خمیدم تورو من، ندیدم ببین چی، کشیدم ای وای ای وای برادر، بادوری بسازم، چه جوری صبوری، صبوری ای وای ای وای رضاجانم رضاجانم دیگه خواهرت زپا افتاد داره میسوزه تنم از تب این ساعات آخر عمرم ذکر لبهام شده یا زینب توو این راه نرفتم اسارت برادر نرفت خیمه هامون به غارت برادر زنامحرمی هم ندیدم ،جسارت،برادر ای وای ای وای ندیدم، توو گودال زنی تو، پرو بال بشی تو، لگد مال ای وای ای وای نه دیدم، طنابی نه حال، خرابی نه بزم، شرابی ای وای ای وای حسین جانم حسین جانم ابوذر رییس میرزایی
حضرت معصومه (س).mp3
2.41M
علیهاالسلام 🔹صدای غربت برادر🔹 باید شبیه مادرم باشم منم مدافع حرم باشم وقتشه حامی ولی باشم وقتشه یاور علی باشم رفتی و قلبم کم‌طاقته بی‌تاب غربته، برادرم رفتی و من هم آماده‌ام راهی جاده‌ام، برادرم توی دلم غوغاییه بی‌تو سخته ببینم من غریبی‌تو من راهی خاک خراسانم جانم رضا جانم رضا جانم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای من تو یار و یاور باش صدای غربت برادر با‌ش بیا که راوی غمم باشی تُو غصه‌ها تو همدمم باشی از غمم غرق تاب و تبی واسه من زینبی، خواهرم هستم از اندوهت با خبر از رنج این سفر، خواهرم آخر تو هم می‌شی مثه مادر می‌شی شهید غربتم خواهر ای خواهر مظلومه‌ام ای وای معصومه‌ام معصومه‌ام ای وای شاعر: نغمه‌پرداز:
نوحه وفات حضرت معصومه(س) گشته ام ازفراقت پریشان نورچشمان من ای رضاجان دردلم آتش و برلبم آه ای برادر زغم میدهم جان آه.گشته ام ناتوان آه.آمده برلب جان آه.گریه کن آسمان یا.حضرت معصومه اهل قم اهل تقوا عبادت من ندیدم دراینجا اهانت ای رضا جان خیال تو راحت درغریبی نرفتم اسارت آه.زینب و کربلا آه.کوفه شام بلا آه.چوب و طشت طلا یا.حضرت معصومه نورچشمان موسی ابن جعفر ثانی فاطمه نور کوثر ای کریمه به نوکر نگاهی ای شفیعه به صحرای محشر تو.قبله ی طاعاتی تو.باب هر حاجاتی تو.عمه ی ساداتی یا.حضرت معصومه شاعر:ابوذر رییس میرزایی(بهار)
hazrat-masoome-dame-nohe.mp3
873.7K
▪️نوحه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها حضرت معصومه دخت پیمبر گل ریحانه ی موسی بن جعفر روح مناجات، قبله ی حاجات جانم فدایت ای عمه ی سادات واویلا واویلا آه و واویلا... حسرت دیدار دلبر بر دلت غم هجران او شده قاتلت ای غصّه دیده، بنت الشّهیده قدّت زیر بار غصّه خمیده واویلا واویلا آه و واویلا... شکر خدا نشد بر تو جسارت امان از سیلی و هجوم و غارت پاهای خسته، دستان بسته یک سر، بریده و یک سر شکسته واویلا واویلا آه و واویلا... ✍امیر عباسی
dokht.mp3
1.42M
▪️نوحه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دخت پیغمبر،آیه ی کوثر،نور دو چشم ِ موسی بن جعفر مهر هدایت جانم فدایت... دلخوشی ما لطف و احسانت،بابایت گفته جان به قربانت عمه ی سادات بِنما دعایم،قبر تو در قم دار الشفایم ای تولای تو بی قرینه،مرقدت دارد عطر مدینه این اعتقاد نوکر ها باشد،یا معصومه چون یا زهرا باشد درگاه لطفت که بس رفیع است،عاشقان را چون خاک بقیع است آمدی بهر دیدن دلبر،ولی ندیدی روی برادر محملت در قم گشته گلباران،اما این باشد ناله ی یاران عمّه ات زینب با چشمان تر،دیده بر نیزه رأس برادر آه و واویلا آه و واویلا... امیرعباسی
یا (س) آسمان گشته سیه پوش و مَلَک در زمزمه باز مانده در غریبی یک علی بی فاطمه باز از آه کسی عرش خدا لرزیده است حضرت سلطان ایران داغ خواهر دیده است دختری شد زود راهی مثل مادر ، آه آه خواهری آمد به جان ، دور از برادر آه آه باز هم یک فاطمه از دست دنیا سیر شد آیه های غربت آل علی تفسیر شد فاطمه ها آن قَدَر مهمان دنیا نیستند فاطمه ها رو به روی فتنه ها می ایستند فاطمه ها را غم مظلوم دوران می کشد فاطمه ها را غریبی علی جان می کشد مثل هم بودند اگر چه فاطمه های خدا داشت اما قم فراوان با مدینه فرق ها شهر قم با یا علی گویان سر ِ دعوا نداشت شهر قم بر آبرویش چون مدینه پا نذاشت با ستمکاران عالم قم ید ِ واحد نداشت کوچه های تنگش اصلا قنفذ و خالد نداشت شکر حق این فاطمه دیگر شبیه مادرش قاتلانش را ندیده در کنار بسترش روی او نیلوفری و چادرش خاکی نشد هیچ کس از گریه ی روز و شبش شاکی نشد کینه های بدر ، آتش در گلستانش نشد ریسمانی مزد دستان ِ علی جانش نشد ماه قم را کس ندیده در خسوف و در هلال نیست در حالاتش اصلا حرف ِ "صارَت کَالخیال" حضرت معصومه جز هجران ، غمی در دل نداشت حضرت معصومه مردم چل نفر قاتل نداشت....
اگر داری هزاران درد بی‌درمان بیا اینجا که با اذن خدا باشد طبیب دردها اینجا اگرچه هست پنهان مرقد خیرالنسا، اما به‌شوق مرقد آن بانوی عظما، بیا اینجا مزار حضرت معصومه‌ی قم را زیارت کن که باشد جلوه‌ای از مرقد خیرالنسا اینجا دعاهایت اجابت می‌شود در این حرم زیرا که خفته اخت سلطان سریر ارتضا اینجا دلِ درمانده و غمدیده‌ی خود را مداوا کن که بی‌شک هست هم دارو و هم دارالشفا اینجا بنوش از آب سقاخانه‌‌اش در صحن آیینه که می‌باشد یقیناً چشمه‌ی آب بقا اینجا ببوس این بارگاه و رفعت آن را تماشا کن که باشد بوسه‌گاه مرتضی و مصطفی اینجا دلِ خود را گرهْ زن بر ضریح این حرم با عشق که دل را می‌کُند از بند این دنیا، رها اینجا دو رکعت با خلوص دل نماز عشق برپا کن به بالاسر، که تا بینی به چشم دل، خدا اینجا نمی‌ماند به‌جا کاخی همیشه جاودان اما بقا را می‌توان بینی در این دارِ فنا، اینجا مِس زنگاری دل را جلا، نَه!... بل طلا دارد به اکسیری که بر دل می‌زند این کیمیا اینجا مشو غرّه به مال و جاه و... قلبت را مصفا کن ندارد فرق زیرا در نظر، شاه و گدا اینجا نه تنها این حرم در قم ندارد مثل و همتایی که هم شأن است حتی با مقام اولیا اینجا به غیر از شهر خود، هر آشنا باشد غریب اما تفاوت نیست بین هر غریب و آشنا اینجا چنانکه شهر قم را عُشّ آل مصطفی خوانند بنازد شیعه بر این بارگاهِ باصفا، اینجا خوشا چشمی که دل بندد به دیدار حریم او چو اهل قم، که گردیده به گنبد، مبتلا اینجا خوشا آنکس که عادت کرده تا آید به‌گوش او مناجات و اذان از مأذنِ گلدسته‌ها اینجا خوشا آنکس که سر را می‌گذارد بر حریم او بدون ادعا و عاری از روی و ریا اینجا چو می‌بوسد ضریح باصفایش را به صدق دل زیارت کرده گویی مرقد شمس الضحا اینجا شفاعت می‌کند چون شیعیان را در صف محشر چگونه می‌توان دل کَنًد از صحن و سرا اینجا اگر گم کرده‌ای راه خودت را از سر غفلت بیا در این حرم، زیرا که باشد رهنما اینجا گنهکاری اگر حتی دمی آید به این درگاه شود شرمنده‌ی کردار، بی‌چون و چرا اینجا دخیل مِهر می‌بندد ضریح زرنگارش را که بخشیده شود از جرم و عِصیان و خطا اینجا خلاصه دست خالی رد نمی‌گردیم ازین درگاه "اگر از صدق‌ِ دل‌ آریم‌ روی‌ التجا اینجا"* دل زنگاری‌ات را پهن کن در این حرم زیرا که پای زائرانش می‌دهد آن را جلا اینجا مَشام جان معطر کن به عشق (ساقیِ) کوثر اگر خواهی شوی مست از شراب جانفزا اینجا ✍ *محمدعلی‌مجاهدی
🔰 اشعار شاعر جوان وآئینی اهل بیت جناب آقای بمناسبت وفات اخت الرضا حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها آیه‌ی انتظار معصومه عزت پایدار معصومه مایه‌ی افتخار معصومه همه جا سفره‌دار معصومه دختر و خواهر امامت بود خانه‌اش معدن کرامت بود چه قَدَر حامیِ ولایت بود از پدر یادگار معصومه دستهای گره‌گشایی داشت تا سحر ذکر ربنایی داشت سجده می‌کرد و های‌هایی داشت عبد شب زنده‌دار معصومه روضه می‌خواند با خودش هرشب اینچنین بود روضه‌اش بر لب السلام علیک یا زینب عاشق بی‌قرار معصومه نیمه شب ناقه را سوار شد و مثل زینب چه باوقار شد و به بلا هم کمی دچار شد و غربت بی‌شمار معصومه در دلش عکس ماه افتاده از مدینه به راه افتاده در پیِ سر پناه افتاده دل برید از دیار معصومه بین راه از دلش هوار کشید ناله از دل بی‌اختیار کشید آه، از هجر روی یار کشید بارها زد هوار معصومه غربتش داشت بیشتر می‌شد لشکر کفر حمله‌ور می‌شد و به زینب شبیه‌تر می‌شد زینب روزگار معصومه لشکرش روی خاک افتادند با تن چاک چاک افتادند بی‌نشان و پلاک افتادند شد به غم‌ها دچار معصومه چشم‌هایش هماره دریا شد شاهد جسم ارباً اربا شد کربلایی دوباره بر پا شد اشک بی‌اختیار معصومه حاجتش دیدن امامش بود یارضا یارضا کلامش بود خنده این روزها حرامش بود خواهر غمگسار معصومه حیف حاجت روا نشد خانم دردهایش دوا نشد خانم از روی خاک پا نشد خانم به رضا جان‌نثار معصومه بین بستر دلش قرار نداشت غیر اوضاع سوگوار نداشت غیر یک نامه یادگار نداشت هست ابر بهار معصومه حال که من نیامدم، تو بیا نصفی از راه آمدم، تو بیا من زمین‌گیرتر شدم، تو بیا قلب او گشته زار معصومه گرچه در غربتی رضاجانم! من هم از راه دور گریانم! پس به فکر غریب عطشانم روضه‌ی آشکار معصومه بدنت زیر و رو نشد هرگز با سنان روبرو نشد هرگز نیزه سهم گلو نشد هرگز هست در احتضار معصومه ✍
خدارا شکر طشت زر ندیدی بردار را بدون سر ندیدی اگر چه در فراقش گریه کردی ولی بر حنجرش خنجر ندیدی
غوغای اجابت ، حرم معصومه است هر گوشه سخن از کرم معصومه است در روز جزا قبول پرونده ی ما وابسته به ( لا و نَعَم ) معصومه است