#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او، به قبر بیچراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
✍ #غلامرضا_سازگار
(نوحه حضرت ام البنین س)
تو ام البنینی ای بانو
تو حامی دینی ای بانو
رفتی و مدینه شد غوغا
آه و واویلتا واویلا۳
ای که بوده ای بی قرینه
نشسته در غمت مدینه
بزم عزای تو شد برپا
آه و واویلتا واویلا۳
همنشین گل های یاسی
فاطمه تو ام العباسی
در جنان گرفتی تو مأوا
آه و واویلتا واویلا۳
نزد زهرا تو روسپیدی
چون که تو مادر شهیدی
شفیع محشری تو فردا
آه و واویلتا واویلا۳
شده معنا همه غربتت
ندارد زایری تربتت
خون بگرید به جنت زهرا
آه و واویلتا واویلا۳
شنیدی دست او جدا شد
جان عباس تو فدا شد
فرقش از عمودی شد دو تا
آه و واویلتا واویلا۳
شنیدی فرق او بشکستند
به تیر ستم چشمش بستند
جز حسین نبوده کس آن جا
آه و واویلتا واویلا۳
گرچه تو یاد نور عینی
بسوزی و یاد حسینی
گریه بنموده ای تو هر جا
آه و واویلتا واویلا۳
به یاد حسینت دلخونی
یاد قتلگاهش محزونی
بوده ای به یاد عاشورا
آه و واویلتا واویلا۳
سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
حضرت_ام_البنین_س
(نوحه حضرت ام البنین س)ـ۱۴۰۳
تویی حبل المتین،تویی حصن حصین
بر تو نازد علی،امیرالمؤمنین
تویی ام البنین۲
ای صفای حرم،همسر حیدری
همچو عباس خود،در کرم محشری
تویی ام البنین۲
همسر مرتضی،تویی ام البنین
چار فرزند تو،شد فدایی دین
تویی ام البنین۲
همچنان فاطمه،تویی ام الشهید
تویی ام البنین،در جزا روسپید
تویی ام البنین۲
جان فدای تو و،روح حساس تو
به فدای حسین،گشته عباس تو
تویی ام البنین۲
ندیدی کربلا،شد فدا هست تو
ساقی خیمه ها،شد جدا دست او
تویی ام البنین۲
شده عباس تو،جانفدای حسین
شد علمداری اش،از برای حسین
تویی ام البنین۲
همچنان فاطمه،تویی ام الشهید
تویی ام البنین،در جزا روسپید
تویی ام البنین۲
بهر داغ حسین،غرق ماتم شدی
عاقبت رفتی و،راحت از غم شدی
تویی ام البنین۲
در همه عالم است،جاه و قدرت رفیع
در غریبی بود،قبر تو در بقیع
تویی ام البنین۲
/حاج آرمین غلامی
سبک_همه_جا_کربلاست
حضرت_ام_البنین_س
نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها
غامیـ /۱۴۰۳
تسلیت بر آل خیرالمرسلین
رفتـه از دار جهان امالبنین
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
حضرت عبـاس، ماه علقمه
دستهگـل آرد برای فاطمه
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
مـادر پـاک شهـیدان حسین
در جنان گردیده مهمان حسین
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
ای مدینه آن بهشت یاس کو؟
وامصیبت مـادر عبــاس کو؟
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
روز یاران زین غم عظما شب است
این همـان تکرار داغ زینب است
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
او بـه یـاد حضـرت عبـاس بود
اشک چشمش وقف خیرالناس بود
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
عون و جعفر! دیده از خون تر کنید
امشب استقبــال از مـادر کنید
باز، داغ فاطمه تازه شد بهر همه
21.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 هشدار حاج قاسم درباره برجام ۲
🔻برجام سه ضلعی: به خطر افتادن منافع ملی و غارت منابع ملی ایران و شکست جبهه مقاومت
نوحه_حضرت_ام_البنین_س
یا صاحب الزّمان،دائم غمگینی
امشب عزادار امّ البنینی
با آه سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
یا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
مادر ابالفضل،گشته شهیده
از بس بین بقیع،ناله کشیده
بین روضه ها
افتاده از پا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
روی خاک بقیع،اشکش روان شد
آخر بین روضه ها نیمه جان شد
در زیر آفتاب
مانده چون ارباب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
شد از آهش دل هر رهگذر خون
گریان شد از سوزش،مروان ملعون
مانند زینب
گشته جان بر لب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
باغ یاسش پرپر شد در کربلا
هستی اش شد فدای خون خدا
گشته او تنها
با کوه غمها
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
دستان عباسش از تن جدا شد
تیر سه شعبه در چشمش رها شد
پاره شد مشکش
جاری شد اشکش
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
به یاد لبهای اصغر حزین شد
با ضربه ی عمود نقش زمین شد
افتاد با غربت
بر روی صورت
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
صدای ناله ای در گوشش پیچید
زنی قامت کمان،در مقتلش دید
بین علقمه
آمد فاطمه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
آمد سویش حسین با قامت خم
تیر از چشمش کشید با قلبی پرغم
دیگر شد تنها
بی یار و سقّا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
وقتی دست جدای او را بوسید
دشمن به ناله ی جانسوزش خندید
در بین دشمن
شد غرق محن
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
زبانحال حضرت ام البنین سلام ا... علیها
🎶سبک(منم باید برم آره برم سرم...
عبّاسِ من بیا / که لحظه های آخره
بیا عزیزِ من بیا / لحظه ی مرگِ مادره
چشمم به راهِ وُ / میگَرده دل سُراغِ تو
ببین که خونه مو/ ویرونه کرد، فِراقِ تو
زینب میگه زَدن/ لشکَریایِ بیحَیا
تنها شدی میگه/ /وَسطِ قومِ اَشقیا
میگم بیا ولی / زَخمات زیاده تو نَیا
امان امان امان /امان امان امان امان
جان اوستیم اوغول/سنه دلبستیم اوغول
چوخ اینجیدوب فلک/قلبی شکستیم اوغول
قالموب داخی دوزوم/حسرت باخیر یولا گوزوم
کرب و بلاده من/حیف اولسون اولمادیم اوزوم
دورت اوغلومون غمی/آناوی سالدی غصّیه
ایکاش اوغول صبا/حالیمی بیرسنه دیه
عبّاس آنان ئولور/یتیر اوزون مدینیه
امان امان امان /امان امان امان امان
اشکیله گوز دولوب/خزان گلوب گولوم سولوب
دیولّه قوللارون/فرات اوسته قلم اولوب
غمدن اوسانموسان/مشک اوخلاناندا یانموسان
آنان ئولیدی کاش/ربابیدن اوتانموسان
رقیّه دن سنی/قوشون خجالت ایلیوب
قولسوز گوروب سنی/نوفل شمادت ایلیوب
دَمیر عمودیله /سنه جسارت ایلیوب
امان امان امان /امان امان امان امان
ای قامتی رشید/یخدی سنی قوم پلید
ایلوبدی غیرتون/ام البنینی رو سفید
ای با وفا اوغول/وار دیلده چوخ نوا اوغول
شُکر اولسون،اولموسان/حسینیمه فدا اوغول
عطشانیدون ولی/سو وورمادون دوداقیوه
دوشنده توپراقا/زهرا گلوب سراغیوه
بَند اولمییدی کاش/اوزَنگی بیر ایاقیوه
امان امان امان /امان امان امان امان
اورک نوالیدی/باشدان باشا خیالیدی
هرکیم گلوب دیور/کیچیک قبرون صفالیدی
من(بیکَسم)آقا/دردیمه ایله سن دوا
بوشدور الیم ولی/وار باشدا شوق کربلا
خبر هجر تو از ماذنه تا می آید
بوی اشک است که از سجده ی ما میآید
چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را…
اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید
تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند
وصل دلبر فقط از راه فنا میآید
مدعی نیست کسی که به تکامل برسد
فقط از شیشهی کم آب صدا میآید
[صحبت ]
یعنی چی ؟
کسی که به تکامل برسد ، فقط ازشیشه ی کم آب صدا میآید
ما را به زیر سایه ات آقا نگه دار
شر شیاطین را به دور از ما نگه دار
اصلا امیدی به مسلمانی ما نیست
تو پرچم اسلام را بالا نگه دار
[صحبت ] خودم رو دارم میگم .
مگذار تا در تور صیادی بیفتیم
این بچه ماهی را در این دریا نگه دار
حتی اگر دیدی که دست از تو کشیدم
حتی شده با زور دستم را نگه دار
ای که مرا دنیا کنارت می نشاندی
روز محشر هم برایم جا نگه دار
خیلی به اشک و گریه ام محتاج هستم
این اشک ها را جمع کن یک جا نگه دار
[ صحبت ]
(اگه قرار به چشت بیام برات مادرت گریه کردم
اگه قرار چیزی بهم بدی صدقه سری این گریه هاست )
با هر کسی تو هم غذایی
ته مانده هایش را برای ما نگه دار
مدعی نیست کسی که به تکامل برسد
فقط از شیشهی کم آب صدا میآید
[صحبت ]
(این بیت شامل شماست آقا جان منکه طاقت هیچی رو ندارم )
خوشبهحالم که فقط ظرف مرا میشکند
میل لیلیست اگر گاه بلا میآید
[صحبت ]
اما آقا میخوای بدونی برای من بلا چیه دوری کربلای جد غریبت
ما ز دست فراق خسته شدیم
یکنفر هم به داد ما برسد
دست ما را بگیر تا شاید
پاى ما هم به کربلا برسد
چقدر گریه کنم تا نبری از یادم
در سرازیری قبرم به شما محتاجم
دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب و بلا محتاجم
که فقط ظرف مرا میشکند
میل لیلی ست اگر گاه بلا میآید
[صحبت ] دستت رو بالا بگیر
یا اَبانا! فقط اینبار بغل کن ما
[صحبت ] شنیدم جد غریبت به حور گفت سرت رو بالا بگیر
خوب دادی امتحان، رد نیستی تو، بدی کردی، ولی بد نیستی
این که گردیدی به عشق ما اسیر. مادرم فرمود دستش را بگیر
وا کن آغوش خودت را که گدا می آید
در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست
حال ما با دم یا فاطمه جا می آید
[صحبت ] یه قسمم من بدم ببخشید
جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد…
به سر شیعه از این غُصه چهها می آید
بعد از آن ضربهی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!…
پشت در جای علی،فضه چرا می آید
۲۶ دسامبر، ۲۰.۳۹.mp3
6.61M
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_خانگی_
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند...
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غربت گرفته نگاهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
پسرهای او نذر راه حسین اند
قمرهای او نذر راه حسین اند
غرورش شکسته ولی بازویش نه
دلش گرچه خون شد ولی پهلویش نه
کسی دیده در بین خانه بیافتد
شراره به جان سر گیسویش... نه
کسی دیده در بین کوچه بیافتد
رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه
شده شوهرش را ببیند که از غم
گذارد سرش بر روی زانویش... نه
شنیده کسی که زن پا به ماهی
در سوخته بیاید سویش... نه
شده زیر در مادری باشد و بعد
کسی با لگد رد شود از رویش... نه
بهار دل آل حیدر خزان شد
قد فاطمه در جوانی کمان شد
محمدجواد شیرازی