eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
378 عکس
332 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه_حضرت_ام_البنین_س یا صاحب الزّمان،دائم غمگینی امشب عزادار امّ البنینی با آه سینه رفتی مدینه یاصاحب الزّمان آجرک الله.... یا یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... مادر ابالفضل،گشته شهیده از بس بین بقیع،ناله کشیده بین روضه ها افتاده از پا یاصاحب الزّمان آجرک الله.... روی خاک بقیع،اشکش روان شد آخر بین روضه ها نیمه جان شد در زیر آفتاب مانده چون ارباب یاصاحب الزّمان آجرک الله... شد از آهش دل هر رهگذر خون گریان شد از سوزش،مروان ملعون مانند زینب گشته جان بر لب یاصاحب الزّمان آجرک الله... باغ یاسش پرپر شد در کربلا هستی اش شد فدای خون خدا گشته او تنها با کوه غمها یاصاحب الزّمان آجرک الله... دستان عباسش از تن جدا شد تیر سه شعبه در چشمش رها شد پاره شد مشکش جاری شد اشکش یاصاحب الزّمان آجرک الله.... به یاد لبهای اصغر حزین شد با ضربه ی عمود نقش زمین شد افتاد با غربت بر روی صورت یاصاحب الزّمان آجرک الله.... صدای ناله ای در گوشش پیچید زنی قامت کمان،در مقتلش دید بین علقمه آمد فاطمه یاصاحب الزّمان آجرک الله.... آمد سویش حسین با قامت خم تیر از چشمش کشید با قلبی پرغم دیگر شد تنها بی یار و سقّا یاصاحب الزّمان آجرک الله.... وقتی دست جدای او را بوسید دشمن به ناله ی جانسوزش خندید در بین دشمن شد غرق محن یاصاحب الزّمان آجرک الله....
زبانحال حضرت ام البنین سلام ا... علیها 🎶سبک(منم باید برم آره برم سرم... عبّاسِ من بیا / که لحظه های آخره بیا عزیزِ من بیا / لحظه ی مرگِ مادره چشمم به راهِ وُ / میگَرده دل سُراغِ تو ببین که خونه مو/ ویرونه کرد، فِراقِ تو زینب میگه زَدن/ لشکَریایِ بیحَیا تنها شدی میگه/ /وَسطِ قومِ اَشقیا میگم بیا ولی / زَخمات زیاده تو نَیا امان امان امان /امان امان امان امان جان اوستیم اوغول/سنه دلبستیم اوغول چوخ اینجیدوب فلک/قلبی شکستیم اوغول قالموب داخی دوزوم/حسرت باخیر یولا گوزوم کرب و بلاده من/حیف اولسون اولمادیم اوزوم دورت اوغلومون غمی/آناوی سالدی غصّیه ایکاش اوغول صبا/حالیمی بیرسنه دیه عبّاس آنان ئولور/یتیر اوزون مدینیه امان امان امان /امان امان امان امان اشکیله گوز دولوب/خزان گلوب گولوم سولوب دیولّه قوللارون/فرات اوسته قلم اولوب غمدن اوسانموسان/مشک اوخلاناندا یانموسان آنان ئولیدی کاش/ربابیدن اوتانموسان رقیّه دن سنی/قوشون خجالت ایلیوب قولسوز گوروب سنی/نوفل شمادت ایلیوب دَمیر عمودیله /سنه جسارت ایلیوب امان امان امان /امان امان امان امان ای قامتی رشید/یخدی سنی قوم پلید ایلوبدی غیرتون/ام البنینی رو سفید ای با وفا اوغول/وار دیلده چوخ نوا اوغول شُکر اولسون،اولموسان/حسینیمه فدا اوغول عطشانیدون ولی/سو وورمادون دوداقیوه دوشنده توپراقا/زهرا گلوب سراغیوه بَند اولمییدی کاش/اوزَنگی بیر ایاقیوه امان امان امان /امان امان امان امان اورک نوالیدی/باشدان باشا خیالیدی هرکیم گلوب دیور/کیچیک قبرون صفالیدی من(بیکَسم)آقا/دردیمه ایله سن دوا بوشدور الیم ولی/وار باشدا شوق کربلا
خبر هجر تو از ماذنه تا می آید بوی اشک است که از سجده ی ما می‌آید چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را… اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند وصل دلبر فقط از راه فنا می‌آید مدعی نیست کسی که به تکامل برسد فقط از شیشه‌ی کم آب صدا می‌آید [صحبت ] یعنی چی ؟ کسی که به تکامل برسد ، فقط ازشیشه ی کم آب صدا می‌آید ما را به زیر سایه ات آقا نگه دار شر شیاطین را به دور از ما نگه دار اصلا امیدی به مسلمانی ما نیست تو پرچم اسلام را بالا نگه دار [صحبت ] خودم رو دارم میگم . مگذار تا در تور صیادی بیفتیم این بچه ماهی را در این دریا نگه دار حتی اگر دیدی که دست از تو کشیدم حتی شده با زور دستم را نگه دار ای که مرا دنیا کنارت می نشاندی روز محشر هم برایم جا نگه دار خیلی به اشک و گریه ام محتاج هستم این اشک ها را جمع کن یک جا نگه دار [ صحبت ] (اگه قرار به چشت بیام برات مادرت گریه کردم اگه قرار چیزی بهم بدی صدقه سری این گریه هاست ) با هر کسی تو هم غذایی ته مانده هایش را برای ما نگه دار مدعی نیست کسی که به تکامل برسد فقط از شیشه‌ی کم آب صدا می‌آید [صحبت ] (این بیت شامل شماست آقا جان منکه طاقت هیچی رو ندارم ) خوش‌به‌حالم که فقط ظرف مرا می‌شکند میل لیلی‌ست اگر گاه بلا می‌آید [صحبت ] اما آقا میخوای بدونی برای من بلا چیه دوری کربلای جد غریبت ما ز دست فراق خسته شدیم  یک‌نفر هم به داد ما برسد دست ما را بگیر تا شاید پاى ما هم به کربلا برسد چقدر گریه کنم تا نبری از یادم در سرازیری قبرم به شما محتاجم دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرب و بلا محتاجم که فقط ظرف مرا می‌شکند میل لیلی ست اگر گاه بلا می‌آید [صحبت ] دستت رو بالا بگیر یا اَبانا! فقط این‌بار بغل کن ما [صحبت ] شنیدم جد غریبت به حور گفت سرت رو بالا بگیر خوب دادی امتحان، رد نیستی تو، بدی کردی، ولی بد نیستی این که گردیدی به عشق ما اسیر. مادرم فرمود دستش را بگیر وا کن آغوش خودت را که گدا می آید در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست حال ما با دم یا فاطمه جا می آید [صحبت ] یه قسمم من بدم ببخشید جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد… به سر شیعه از این غُصه چه‌ها می آید بعد از آن ضربه‌ی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!… پشت در جای علی،فضه چرا می آید
۲۶ دسامبر،‏ ۲۰.۳۹​.mp3
6.61M
کریمان همه مات ام البنین اند فقیر کرامات ام البنین اند نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ اسیر مناجات ام البنین اند همه ساقیانی که صاحب سبویند دخیل خرابات ام البنین اند مریدان عباسِ او در دو عالم به دنبال خیرات ام البنین اند پسرهای او یار خون خدایند دلیل مباهات ام البنین اند پسرهای نور و تجلی نورند تجلی آیات ام البنین اند... به خورشید تابان قمرها می آید به ام البنین این پسرها می آید گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش عصایی ندارد دم پیری حالا نشانده زمانه به خاک سیاهش امان از صبوری... کشیده قبوری روی خاک و غربت گرفته نگاهش خدای ادب شد، بصیر عرب شد ولی بوده هر جا به زینب نگاهش ندیده دو عالم، کسی جز یل او که دامان زهرا شود قتلگاهش بشیر از پسرهای او دم نزن تو بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟! پسرهای او نذر راه حسین اند قمرهای او نذر راه حسین اند غرورش شکسته ولی بازویش نه دلش گرچه خون شد ولی پهلویش‌ نه کسی دیده در بین خانه بیافتد شراره به جان سر گیسویش... نه کسی دیده در بین کوچه بیافتد رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه شده شوهرش را ببیند که از غم گذارد سرش بر روی زانویش.‌‌.. نه شنیده کسی که زن پا به ماهی در سوخته بیاید سویش... نه شده زیر در مادری باشد و بعد کسی با لگد رد شود از رویش... نه بهار دل آل حیدر خزان شد قد فاطمه در جوانی کمان شد محمدجواد شیرازی
۲۶ دسامبر،‏ ۲۱.۴۸​.mp3
6.67M
امّ البنین شدم که شوم یاور حسین تاگل بیاورم بشود پرپر حسین قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین هستند دختران علی در بر حسین هستند مثل مادرشان مضطر حسین -- شد شاملم دعای سحرهای فاطمه روشن شدم به نور قمرهای فاطمه تاج سر منند گهرهای فاطمه اولاد من کجا و پسر های فاطمه هستند هر چهار پسر نوکر حسین -- شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند حالا بناست راهی دشت بلا شوند حتی اگر که تک تک شان سرجدا شوند جای گلایه نیست، فدای سر حسین -- جریان گرفته اند کنار ابوتراب از آل هاشم اند نه قوم بنی کلاب اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباس من شده به علمداری انتصاب او هست یک تنه همه ی لشکر حسین عهدی است بین ام بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته ام به دل بچه های خود اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود عباس من فدای علی اصغر حسین هرچند او دگر پسر خویش را ندید اما غمین نبود که عباس شد شهید دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید: بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب، لب انور حسین -- کارش دگر نشستن در آفتاب شد آب زلال در نظر او مذاب شد شرمنده ی نگاه غریب رباب شد از اینکه هم قبیله ی شمراست، آب شد رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین -- دیگر مدینه خنده به لب های او ندید او نیز مثل زینب کبری قدش خمید گرچه صبوربود، کم آورد تا شنید یک مرد بی حیا وسط مجلس یزید با دست اشاره کرد سوی دختر حسین
450.7K
(ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲ ام البنین دلش به شورُ شِینِ ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ می گفت به عباس پسرم ارباب تو حسینِ تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲ یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲ براش خبر آوردن از کربلا از علقمه ، از ماهِ نخلستونا از سرایی که رفت رو نیزه ها میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم میگفت به زینب عزیزم بگو کجاست حسینم (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲ با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر (غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲ پیشونیِ حسینمُ با سنگاشون شکستن... سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن ..... اِی حسین
206.2K
ای مادرم کنیز و بابای من غلامت ای مادر ابالفضل جان ها فدای نامت با اسم عباست خیلی گره وا شد تا نذر تو کردم دردم مداوا شد خالی نمیمونه هیچ سائلی دستش تا سفره ی بی بی ام البنین هستش تو دلبندی تو فرزندی داری که ماه آسمون لقب داره ماشاءالله بر تو مادر از بس که بچه شیر تو ادب داره یا سیدی ابوالفضل. یا سیدی ابوالفضل یا سیدی ابوالفضل. یا سیدی ابوالفضل ای مادرم کنیز و بابای من غلامت ای مادر ابالفضل جان ها فدای نامت عباس پهلوانت سقای کربلا شد لب تشنه در شریعه ، دست از تنش جدا شد شرمندگی میریخت از اشک عباست تا حرمله زد تیر بر مشک عباست بر فرق بشکسته وقتی عمود آمد از روی زین بر خاک با سر فرود آمد دریا دریا صحرا صحرا می آمد از شریعه عطر بوی یاس بوی زهرا در آن صحرا می آمد از کنار پیکر عباس یا سیدی ابوالفضل. یا سیدی ابوالفضل یا سیدی ابوالفضل. یا سیدی ابوالفضل
231.7K
خزان غم به باغ یاس آمد وفـات مـادر عبـاس آمد علمدار امامت سرت بادا سلامت نفس‌هـا آه آتشبـار گشته که داغ فاطمه تکرار گشته علمدار امامت سرت بادا سلامت ز گلزار جنان یا ایهاالناس به استقبال مادر آید عبّاس علمدار امامت سرت بادا سلامت بنی هاشم به نوحه دم بگیرید بـرای فاطمـه مـاتم بـگیرید علمدار امامت سرت بادا سلامت اگر چه داغ عبّاسش بـه دل بود ز اشک حضرت زهرا خجل بود علمدار امامت سرت بادا سلامت عزای همسر مولی المـوالی است امیرالمؤمنین جای تو خالی است علمدار امامت سرت بادا سلامت درود ما به داغ روی داغش سلام ما به قبر بی‌چـراغش علمدار امامت سرت بادا سلامت
162.3K
ستاره میباره قمر ندارم من به من نگید مادر پسر ندارم من ام البنینم وای.(۴) جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند به پیکر عباس نیزه فرو کردند ..... وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب ...... کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی و لالایی میخونه ..... ای کاروان با این دلم چها کردی سه ساله ی ما را چرا نیاوردی .... شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت .... شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر
273.4K
من که دلغمینم، با غصه همنشینم ای مدینه بنگر، من امّ بی بنینم غرق سوز و آهم، کمسو شده نگاهم کو ستاره هایم؟ کو ای مدینه ماهم؟ مادر شهیدم، که دیدم نخل امیدم بی ثمر حق رسد به دادم، نهادم داغ عزیزم بر جگر پاره ی دل من، گل من، شد پاره پاره پیکرش نور هر دو عینم، حسینم، آواره شد بر نی سرش ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره۲) بر جمالت عباس، قسم به خالت عباس روز و شب بگویم شیرم حلالت عباس ای همه امیدم، دلاور رشیدم پیش روی زهرا کردی تو روسفیدم فرق تو شکسته، نشسته بر آن عمود آهنین ای عزیز بی دست، تو از اسب، چگونه افتادی زمین؟ علقمه نبودم، بیایم بر پیکرت دلبند من گو چه شد که زهرا، در آنجا خوانده تو را فرزند من ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره.(۲)
593.6K
( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه محتاجِ یک نگاه شدم یابن فاطمه با دستِ خویش آبرویِ خویش بُرده ام بیچارۀ گناه شدم یابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعایِ تو هر بار رو به راه شدم یابن فاطمه عمرم به سر رسید ، ولی تو نیامدی خیره به قبلگاه شدم یابن فاطمه .. ای کاش همچنانِ شهدا وقت رفتنم بینم چو قرصِ ماه شدم یابن فاطمه هر بار وقتِ گریه به غمهای مادرت در زمرۀ سپاه شدم یابن فاطمه یادِ غریبیِ علی و بُغضِ در گلو سر در میانِ چاه شدم یابن فاطمه مادر ، میانِ کوچه صدا زد حسن بیا محتاجِ تکیه گاه شدم یابن فاطمه اما بدونِ کرب و بلا شعر ناقص است دلخون شبیهِ آه شدم یابن فاطمه با گریه بر حسین عزیزِ تو می شوم با آنکه روسیاه شدم یابن فاطمه هنگامِ روضه چشمِ مرا گریه باز کرد راهیِ قتلگاه شدم یابن فاطمه قاسم_نعمتی
یا مهدی ادرکنی سبک :: میگذرد کاروان می گذرد روزگار العجل ای تک سوار چشم زمین منتظر قلب زمان بی قرار وارث پیغمبری نور دل حیدری منتقم فاطمه ای پسر عسگری امید شیعیان العجل یا صاحب الزمان العجل عمه زینب   بین روضه   گوید بیا راس جدت   روی نیزه   گوید بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا بیا‌آقا‌۲ آبروی عالمِ شال عزای حسین افضل الاعمالمِ گریه برای حسین شاهی وبی لشکری بی کفن وبی سری نوکرتو می خری کرب وبلا می بری ذکر هر سینه زن العجل نوحه ی بی کفن العجل بارونیه   چشمای ما   تو روضه ها حسینیه  دم می گیره    مهدی بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا بیا‌آقا‌۲ ناله زده مادرت لحظه ی افتادنت داغ دل خواهرت روضه ی پیراهنت پیرهن پاره شد روضه ی اهل حرم ای به فدای حسین جانِ پدرْ مادرم ذکر سینه زن ها العجل ناله ی کربلا العجل ای جان من   جانان من   یابن الزهرا منتقمِ    کرب و بلا        مهدی بیا ابا صالح اباصالح مهدی بیا بیا‌آقا‌۲