۳۳
(حضرت زینب س)
امشب همه عالم ز غم ماتمسرا شد
بزم عزای زینب کبری به پا شد
شدی تو بانو،راحت ز غم ها
رفتی ز دنیا،به سوی زهرا
مظلومه زینب۲
دخت امیرالمؤمنین رفته ز دنیا
گشته به گلزار جنان مهمان زهرا
آن نور دیده،جز غم ندیده
قامت زینب،از غم خمیده
مظلومه زینب۲
ساعات آخر بوده یاد نور عینش
بوده به یاد کربلا داغ حسینش
در بین گودال،آن روح امداد
از ظلم دشمن،از نفس افتاد
مظلومه زینب۲
بودی به یاد آن دمی خنجر کشیدند
رأس حسین فاطمه از کین بریدند
زد دشمن دین،آتش به خیمه
تن بر زمین و،سر روی نیزه
مظلومه زینب۲
داری به بر پیراهن برادرت را
دیدی به صحرا بی کفن برادرت را
فرزند زهرا،افتاده بر خاک
غرق به خون و،با تن صد چاک
مظلومه زینب۲
بعد از برادر بوده ای زینب تو غمگین
بودی به یاد غنچه های پرپر دین
بر کودکان،او بی بهانه
زد دشمن دین،با تازیانه
مظلومه زینب۲
۳۵
(حضرت زینب س)
شب رحلت حضرت زینب باشد
جان شیعه ی مرتضی بر لب باشد
بهر زینب بزم غم گردیده برپا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
در کودکی دید سوی خانه آمدند
مادر مظلومه را از کینه زدند
پشت در افتاده بود مادرش زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
زینب دیده فرق بابایش شکسته
با شمشیر دشمنش در خون نشسته
در راه دین خدا جانش شد فدا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
زینب دیده با اشک و ناله در لگن
خون های جگر برادرش حسن
راحت از غم ها شد امام مجتبی
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
زینب دیده به همراه خون خدا
سوز و ناله ها و داغ کرب و بلا
خون شد دلش از آن همه رنج و غم ها
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
زینب دیده در کربلا گل لیلا
علی اکبر گردیده اربا اربا
در کنار پیکرش خون دل بابا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
بر دست برادر دیده علی اصغر
با تیر کین گردیده همچون گل پرپر
خون از این غم دل سید الشهدا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
غربت برادر را کرده او احساس
تا افتاد از بدنش دستان عباس
خمیده دیده قامت خون خدا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
او دیده برادر را غریب و تنها
غرق به خون پیکرش بین دشمن ها
خون شد دل زینب در روز عاشورا
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
او دیده دشمن سوی مقتل دویده
رأس حسینش از قفا شد بریده
رأس پاکش را زدند روی نیزه ها
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
۳۶
(حضرت زینب س)
زینب ای دخت علی نور دل حضرت زهرایی
در آسمان ولا نور هدی ماه دلارایی
از تبار پیمبری
در کرامت چو مادری
تو نور ایمانی
آرامش جانی
یا زینب کبری۲
امشب راحت شده ای از ستم دشمن دین زینب
شیعه از سوز غمت دخت علی گشته غمین زینب
از غمت غوغا شده است
خونجگر زهرا شده است
ای دختر زهرا
رفتی تو از دنیا
یا زینب کبری۲
بودی همراه حسین بن علی به کربلا زینب
دیدی از دشمن دین کرب و بلا رنج و بلا زینب
بودی همراه نور عین
خونجگر گشتی با حسین
دیدی به چشم تر
چیده گل پرپر
یا زینب کبری۲
دیدی در کرب و بلا نقش زمین شده علی اکبر
اربا اربا بدنش گشته و چون گل بشده پرپر
غرق خون گشته بدنش
پاره پاره شده تنش
جان حسین بر لب
خون شد دلت زینب
یا زینب کبری۲
دیدی بر دست برادر پسرش علی اصغر را
دیدی زینب ز ستم طفل صغیر صد پاره حنجر را
درد اصغر چاره شده
حنجر او پاره شده
برادرت دلخون
زینب شدی محزون
یا زینب کبری۲
ای نور چشم علی غربت خود نموده ای احساس
تا دیدی نقش زمین غرق به خون برادرت عباس
دیده ای دست او جداست
در ره دین حق فداست
از روی زین افتاد
او تشنه لب جان داد
یا زینب کبری۲
دیدی در گوشه ی میدان بلا حسین شده تنها
تنها گردیده حسین بن علی در بین دشمن ها
شمر بی دین سویش دوید
خنجرش از کینه کشید
قلبش دریده شد
سرش بریده شد
یا زینب کبری۲
۳۹
(حضرت زینب س)
می رود از این جهان
عمه ی صاحب زمان
اخت الحسین امشب،رود سوی عقبی
مهمان شود زینب،بر حضرت زهرا
یا زینب کبری۲
این گل زهرا نشان
می رود سوی جنان
بانوی بی همتا،رود از این دنیا
راحت شود امشب،از رنج و از غم ها
یا زینب کبری۲
او که با عزت بود
عازم جنت بود
در لحظه ی آخر،یاد حسین افتاد
با اشک و با ناله،سر بر زمین بنهاد
یا زینب کبری۲
باشد او در شور و شین
یاد غم های حسین
بود گل زهرا،غم مبتلا امشب
افتاده او یاد،کرب و بلا امشب
یا زینب کبری۲
این گل زهرا نما
بوده یاد کربلا
افتاده او یاد،پیکر روی خاک
گرید گل زهرا،بر آن تن صد چاک
یا زینب کبری۲
او غمین و خسته است
قلب او بشکسته است
به یاد غم های،کرب و بلا گرید
بهر حسین ماه،بر نیزه ها گرید
یا زینب کبری۲
دیده جسم بی کفن
پیکری صد پاره تن
دیده که دشمن زد،شرر به هر خیمه
تن بر روی خاک و،سر بر روی نیزه
یا زینب کبری۲
۴۱
(حضرت زینب س)
رحلت دخت علی زینب بود
جان تمام شیعه بر لب بود
گل زهرا نشان
رفته از این جهان
آجرک الله
بقیه الله
دخت علی راحت شود ز غم ها
رود از این جهان به سوی عقبی
بر علی نور عین
بود یاد حسین
آجرک الله
بقیه الله
یاد تن بی کفن حسینش
دارد به بر پیرهن حسینش
می زند ناله ها
به یاد کربلا
آجرک الله
بقیه الله
دارد گل فاطمه ی حزینه
داغ حسین فاطمه به سینه
یاد ظلم و ستم
بریزد اشک غم
آجرک الله
بقیه الله
یاد زمانی که سویش دویدند
سر حسینش از قفا بریدند
زان گلان چیده
قامتش خمیده
آجرک الله
بقیه الله
افتاده یاد نور هر دو عینش
یاد سر بریده ی حسینش
به یاد خیمه ها
سر بر نیزه ها
آجرک الله
بقیه الله
یاد گلان پرپر کربلا
سوز غم پر شرر کربلا
یاد پیکر چاک
که مانده روی خاک
آجرک الله
بقیه الله
هادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
سبک_زمزمه
روز ازل شد اینگونه قسمت
حسین شهادت زینب اسارت
آه یا حجت الله بقیه الله آجرک الله
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
محراب خونین مسمار خونین
طشتی پر از خون طشتی سر دین
آه جان آمد بر لب گریم روز و شب
بر دل زینب
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فلک تو بستی دستان دین را
بردی به بازار پرده نشین را
آه از کوفه و شام از ملأ عام
از سنگ و دشنام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نا محرمی را ندیده این زن
چه شد به گودال رو زد به دشمن
آه تشنه برادر در زیر خنجر
میزند پرپر
مداح حاج خلیل زارع