🍁نوحه_سنتی
🔳نوحه_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
👌😭
✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀✿༻⃕❀
از غمت دل گشته محزون
ای قتیل زهر هارون
کاظمین گشته کرببلایت
ای گل فاطمه جان فدایت
🔳یابن حیدر یا موسی بن جعفر...
بهر تو هر دیده گریان
کنج زندان داده اي جان
روزه بودی و شد بی بهانه
نان و خرمای تو تازیانه
🔳یابن حیدر یا موسی بن جعفر...
غربت تو بی قرین است
داغ مشتاقان همین است
روز آزادي اَت ای مُطهّر
پیکرت بوده بر تختهٔ در
🔳یابن حیدر یا موسی بن جعفر...
داغ تو بر هر دل افتاد
پیکرت بر جِسرِ بغداد
که رَهِ جنّتِ عالَمین است
مَعبَرِ زائرانِ حسین است
🔳یا حسین یا حسین یابن الزهرا...
❀✿༻⃕❀
.
نوحه_سنتی
واحد
شهادت_امام_کاظم
سبک_سالار_زینب
سوره ی نور است در کنج زندان
بسته در زنجیر شد دست قرآن
باب الحوائج موسی ابن جعفر
سجاده ی او از خاک نمناک
در ظلمت محبوس شد ماه افلاک
باب الحوائج..........
به ملاقاتش چه ظالمانه
دشمن می آمد با تازیانه
............
نوحه خوان گشته زهرای اطهر
زینت عرش است بر تخته ی در
.............
یوسف زهرا افتاده در چاه
حضرت رضا آجرک الله
#روضه_موسی_ابن_جعفر_ع
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
از آتش دل من صحبتی نکن نامرد
سکوت صبر مرا غیرتی نکن نامرد
بزن ، بزن ، تمام تنم را کبود کن ،اما
به نام فاطمه بی حرمتی نکن نامرد …
خبر پیچید ، گفتن آقا موسی ابن جعفر و آزاد میکنن...
مردم همه مقابل زندان جمع شدن...
پیر و جوان...
یکی میگه اگه آقا رو ببینم دستش و می بوسم...
یکی میگه اگه آقا رو ببینم میگم آقا دلم برات تنگ شده بود …
یکی میگه آگه آقا رو ببینم میگم آقا تو کودکی کس و کارم می گفتن موسی ابن جعفر....
چشم به راحت بودم الحمدالله زیارتت کردم....
هر کسی با یه آرزویی....
یکی می گفت آقا جان...
آگه آقا رو ببینم میگم آقا ترسم این بود بمیرم و نبینمت …
یه مرتبه دیدن آروم آروم لنگه های در باز شد...
جمعیت بلند شدن...
گفتن الان آقا رو آزاد میکنن...
همه آماده بودن گل بریزن …
یه وقت دیدن آقا رو گذاشتن رو لنگه ی در دارن میارن…
در زیارت آقا موسی ابن جعفر اومده...
میگه سلام من بر اون بدنی که سرش از لنگه در آویزان بود …
“هذا امام الرافضة”
مردم اومدن زیر بدن آقا رو گرفتن..
آقا چهارده سال زندان بوده...
لاغر و ضعیف شده ، پس چرا سنگینی میکنه؟!!
همچین که عبا رو کنار زدن....
بمیرم...
دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسی ابن جعفره...
گریه کن ها بسم الله …
چقدر جمعیت اومدن برا تشیع جنازه آقا موسی ابن جعفر...
پسر عزیزش امام رضا اومد …
اما نمیدونم خبر داری یا نه...
این همه جمعیت اومدن...
اما دخترش بی بی معصومه نبود…
گریه کن بابا دختره …
دختر نبود برا بابا گریه کنه...
اما یادت باشه تاریخ نشون داده اگه دختر نره...
بابا میاد …دلت و ببر گوشه خرابه شام...
نیمه ی شب صدا زد عمه ...
دلم برا بابام تنگ شده …
سر بریده ی حسین …
اما این دختر سرو بغل گرفت...
صدا زد...
“مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی”
بابا.....کدوم نانجیبی چوب به لب و دندانت زده....
بابا کدوم نانجیبی رگهای گردنت و بریده …
بابا بابا....
کی منو تو این سن کمم یتیم کرده...
خرابه بودو شب وسینه ای که پر درد است
به عکس روز گذشته هواعجب سرد است
ستاره ها همه از حال من خبر دارن
به قلب کوچک من آسمانی از درد است
نسیم میوزد صورتم چه میسوزد
خدا کند که بمیرم ،سرم چه آوردن
صل علیک یا اهل بیت النبوة
#روضه_دفتری
.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم
خیز بر گلشن سزسبز ولا سر بزنیم
ساغر از چشمه ی جوشنده ی کوثر بزنیم
خیز تا آن که به پای دل غمدیده ی خویش
قدمی درحرم موسی جعفر بزنیم
شرط آزادگی آن است که با پیرویش
تیشه بر ریشه ی بیداد ستمگر بزنیم
به حضورش ز ره صدق سلامی ببریم
به هوای سرکویش ز وفا پر بزنیم
گرچه دوریم ز درگاه شریفش ،اما
خیز تا حلقه ای از اشک برآن در بزنیم
جای دارد به سرافرازی خود ناز کنیم
گر به خاک حرمش بوسه مکرر بزنیم
سزد ازماتم او در شب یلدایی غم
با دل غمزده بر سینه و برسربزنیم
به جگر گوشه ی او تسلیتی برگوئیم
ناله ها با پسرش از دل مضطر بزنیم
غم او چون غم زهراست سزد درغم او
حرفی از ماتم زهرای مطهر بزنیم
گر«وفایی» طلبی خیر دو دنیا، باید
دست بردامن اولاد پیمبر بزنیم
#سیدهاشم_وفایی
✍
.
.
#امام_کاظم
از بس تنت کاهیده از جور وجفا بود
گویی که بر سجاده، جای تو عبا بود
یک لحظه غافل از خدای خود نگشتی
لب های تو مشغول ذکر ربنا بود
موسی شدی و طور تو شد کنج زندان
موسی، همه شب، مات این طور وفا شد
برغُربتت زنجیرها خون گریه کردند
خوناب غم هایت روان، از ساق پا بود
هر روز روزه بودی و هنگام مغرب
با تازیانه وقت افطار شما بود
در زیر زنجیر گران، خون گلویت
یادآور خون شهید کربلا بود
از معنی «قعرالسجون» گودال پیداست
گودال سرخی که برایت آشنا بود
چون فاطمه تو مستجاب الدعوه بودی
عجل وفاتی آرزویت از خدا بود
بی حُرمتی کردند بر جسم شریفت
جسمت به روی تخته ای از در چرا بود
هرجا «وفایی» با دل خونین نظر کرد
شیعه به پاس این مصیبت، در عزا بود
#سیدهاشم_وفایی ✍
#شهادت_امام_کاظم
.
سینه زنی امام کاظم ع
سبک:
(گهواره خالی قنداقه خونین..)
ریزد ستاره...
از هر دو عینم
با پای دل من زائری در کاظمینم ۲
امشب به یاد..
باب المرادم
زیارتِ نورانی اش آید به یادم ۲
باب الحوائج
موسی ابن جعفر ۲
حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲
آنجا که دارد...
زیبا دو گنبد
باشد مزارِ پاکِ دو گل از محمد ۲
دل برده از من....
صحن و رواقش
کبوتر دل پر زده کنج اتاقش ۲
باب الحوائج
موسی ابن جعفر ۲
حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲
ای دل بیا تا...
با هم بگرییم
یاری کن ای اشک عزا از غم بگرییم ۲
اشکم ز دیده...
باشد روانه
تیر غمش بر زارم زد قلبم نشانه ۲
باب الحوائج
موسی ابن جعفر ۲
حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲
امام هفتم...
مسموم کین شد
خزان بهارِ...
گلزار دین شد
داغش شرر زد بر تمامِ جسم و جانم ۲
از کف ربوده...
تاب و توانم
رفته زِ دستِ من امامِ مهربانم ۲
باب الحوائج
موسی ابن جعفر ۲
حاجت روا شد از جفا، الله اکبر ۲
از غصه پر خون....
قلب رضا شد
مهدیِ زهرا ای خدا صاحب عزا شد
ای داد از این غم...
فریاد ازاین غم
نجوا فشاند از دو دیده اش چو شبنم
باب الحوائج
موسی ابن جعفر ۲
حاجت روا شد از جفا الله اکبر ۲
🌷دوشنبه های امام حسنی🌷
توسل به امام حسن مجتبی (ع)
تو ای عزیز فـاطـمـه ، درد مـنـو دوا بکــن
امـیـد شیعیـان هـمـه ، رهایـم از بـلا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تو را قسـم به مادرت،به تشـنه لب برادرت
بـه قـاســم دلاورت، چاره ی غصه ها بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
ببـین که بی بال و پـرم، اسـیـر درد پیـکـرم
مـونده بـه در چشـم ترم، در امـید و وا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـویی امام مجـتـبـی ، وصـی پـاک مـرتـضی
عـزیـز دخت مصطفی ، نظـر به این گدا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را بـه حرمـت علـی، هـمـون امـام اولــی
خـالیـه دسـت مـن ولـی، شفـاعـت مـرا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را به بانگ یاربت، به ناله های هر شبت
بـه اشـک پـاک زیـنـبت، از آتـشـم رهـا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
نوحه امام کاظم علیه السلام
از غمت دل گشته محزون
ای قتیل زهر هارون
کاظمین گشته کرببلایت
ای گل فاطمه جان فدایت
یابن حیدر یا موسی بن جعفر
بهر تو هر دیده گریان
کنج زندان داده اي جان
روزه بودی و شد بی بهانه
نان و خرمای تو تازیانه
یابن حیدر یا موسی بن جعفر
غربت تو بی قرین است
داغ مشتاقان همین است
روز آزادي اَت ای مُطهّر
پیکرت بوده بر تختهٔ در
یابن حیدر یا موسی بن جعفر
داغ تو بر هر دل افتاد
پیکرت بر جِسرِ بغداد
که رَهِ جنّتِ عالَمین است
مَعبَرِ زائرانِ حسین است
یا حسین یا حسین یابن الزهرا
موضوع: #امام_کاظم علیه السلام
سبک: #کوفه_را_ماتم_گرفته
شاعر: #امیر_عباسی
زمزمه موسی ابن جعفر ع
سبک:میگذرد کاروان
میون زندونمو نفس بُریدم خدا
لحظه های آخرم برس به دادم رضا
توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم
یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم
روزه ام و وای از غصه ها
افطارم شد تازیوونه ها
وای غریبم
آه غریبم
خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام
برای معصومه ام دیده به راهه چشام
سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه
با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه
بین غربت قلبم خون شده
حال و احوالم محزوون شده
وای غریبم
آه غریبم
توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام
تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام
شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها
افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها
این دَم آخر با شور و شین
گریونم واسه جدّم حسین
وای حسینم
آه حسینم
شاعر #عباس_قلعه
❣﷽❣
⚫️ #سینه_زنی_امام_کاظم_ع
⚫️ #ساده_خوانی
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر
کنج زندان ای خدا
جان رسیده بر لبم
می دهم لب تشنه جان
همچو جد اطهرم
این دم آخر رضا
بهر دیدارم بیا
بارالها زهر کین
زد شرر بر سینه ام
من که یاد مادر و
روی سیلی خورده ام
⚫️این دم آخر رضا
بهر دیدارم بیا
سندی بن شاهک آن
مرد بی شرم و حیا
می زند بر روی من
سیلی از راه جفا
دخترم معصومه را
ای صبا برگو بیا
تا که دیدارش کنم
کنج زندان بلا
⚫️این دم آخر رضا
بهر دیدارم بیا