#نوحه
#زنجیرزنی
#اربعین_حسینی
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
ای حسین زینبم که گشته ام دلغمین
شده ام زایرت برادرم اربعین
ای گل باغ دین
کشته ی راه دین
یا حسین جان۲
در کنار تو اشک دیده ام جاری است
بعد یک اربعین وقت عزاداری است
دل من خون شده
گریه افزون شده
یا حسین جان۲
بنگر یا حسین به خواهر خونجگر
آمدم تا بگویم به تو شرح سفر
ای گل فاطمه
ای امید همه
یا حسین جان۲
بعد تو دشمنان آتش به خیمه زدند
پیکرت بر زمین سرت به نیزه زدند
بر زمین پیکرت
روی نیزه سرت
یا حسین جان۲
بعد تو یا حسین بر ما شبانه زدند
بر یتیمان تو با تازیانه زدند
ره شده با تو طی
سر تو روی نی
یا حسین جان۲
ای برادر به شهر کوفه و شهر شام
روز ما را نموده دشمنت همچو شام
همره کاروان
اشک ما شد روان
یا حسین جان۲
یا حسین خواهر مظلومه شرمنده است
طفل تو شهیده زینب تو زنده است
یاد شام خراب
همه دل ها کباب
یا حسین جان۲
کنج یک خرابه رقیه جان داده است
در رهت رقیه تاب و توان داده است
روح صبر و ادب
دفن او نیمه شب
یا حسین جان۲
#اربعین
الله اکبر به دشت کربلا .... آمده خواهر از شام بلا
یا حسین بن علی .... یاحسین بن علی
آمدم از شام ویران دیدنت ، تاج سرم
من ز راه کوفه و شام آمدم، مسافرم
من چهل روزه ندیدم روی تو ،هم سفرم
گر چه بودی نوک نی در کاروان، برابرم
همرهم در کاروان ، ای شه تشنگان لبان
با دلی خون نوحه خوان ....
یا حسین بن علی .... یا حسین بن علی
الله اکبر به دشت کربلا .... آمده خواهر از شام بلا
کند و زنجیرم نمودند، یا حسین این کوفیان
رنج و محنتها کشیدم در اسارت بی امان
آتش افکندند به قلب اهل بیت و کودکان
با جسارت می زدند آل نبی با خیزران
این گروه اشقیا، خون نمودند قلب ما
یا حسین بن علی .... یا حسین بن علی
الله اکبر به دشت کربلا ....آمده خواهر از شام بلا
یا حسین بن علی .... یا حسین بن علی
خطبه ای خواندم در آنجا با نوای حیدری
من نمودم بر علیه ظلم و کین افشاگری
تا که بر چینم بساط ستم و ستمگری
ریختم در هم نظام ظلم و ظالم پروری
من به کاخ دشمنان، درس دادم به جهان
بر همه حق پیشگان ....
یا حسین بن علی .... یاحسین بن علی
الله اکبر به دشت کربلا ....آمده خواهر از شام بلا
یا حسین بن علی .... یا حسین بن علی
نزارقطری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آمدم! زانو زدم گریان؛ کنار پیکرت
تازه شد داغ بلایایی که آمد بر سرت
ردّی از خونِ تو بر خاک و هنوز افتاده است؛
نیزه هایی سرشکسته...سنگ ها...دور و برت
مانده حسرت بر دلم ای کاش برمی داشتم
از قفایت نیز چندین بوسه مثلِ حنجرت
می سپردی کاش با دستِ خودت دستِ رباب...
تا نمی افتاد دستِ دیگری انگشترت
آتشی در سینه دارم بس که هنگام وداع
حالت بغضِ حسن را داشت بغضِ آخرت
راستی دروازهٔ ساعات خیلی بد گذشت
بیشتر آن جا که رقصیدند پیشِ خواهرت
شد سرازیر از نگاهم اشک، تا جریان گرفت-
قطره اشکی بر ستونِ نیزه از چشم ترت
هیچ از حال پسرهایم نپرسیدم، تو هم
شک ندارم که نمی گیری سراغ از دخترت!
مرضیه_عاطفی
#اربعین_حسینی
#جامانده
رفته از دست..قرارِ من و تو ..زائرِ عشق
فصلِ گریه ست ..بهارِ من و تو زائرِ عشق
اربعین آمد و دوریم ز فیضِ حرمش..
گره افتاده به کارِ من و تو..زائرِ عشق
خاطرت هست نجف در دل مان عشقِ علی
شده بود عینِ حصارِ من و تو زائرِ عشق
پشت مان گرم به الطافِ شهنشاهِ نجف
فاطمه بود کنارِ من و تو زائرِ عشق
راهی جاده شدیم و به تمّنا رفتیم..
وَ هدف بود نگارِ من و تو زائرِ عشق
(همگی گم شده بودیم در آنجمعِ کثیر )
(روی دلها همه حک بود حسین نعم الامیر)
واردِ راه شدیم و دلِ آگاه شکست..
هرچه اوهام و خطا بود در این راه شکست
در صراطی که فقط موج زند لطفِ خدا
دیدم انگار که کج فکری گمراه شکست
خاطرت هست عَلَم های به دوشِ من وتو
وَ دلِ هر دو که با نغمه ی ای شاه شکست
در شلوغی چه صفا داشت کمی سینه زنی
وَ غرورِ من و تو رفت سپس جاه شکست
خاطرت هست پسربچه به سر داشت رطب
هر دو خوردیم در این راه..ز ما آه شکست
(جاده ای بود پر از شور و نوا عشق و صفا)
(همه بودند روان با هیجان ..کرببلا)
چه بگویم ز مواکب که همه خاطره است
ز عنایات و مواهب که همه خاطره است
چای شیرینِ عراقی به دهان معجزه کرد
چه بگویم ز عجایب که همه خاطره است
هلبیکم..هلبیکم..چه نواهای خوشی
دیدنِ لطفِ غرایب که همه خاطره است
صاحبِ عصر و زمان هست حضورش قطعی
هر قدم رویتِ غائب که همه خاطره است
چه مسیری که صراط است صراطی به بهشت
منظره ها همه جالب که همه خاطره است
(،اربعین آمد و این خاطره ها مانده فقط)
(داغِ یک تذکره ی کرببلا مانده فقط..،)
محسن راحت حق
سبک با نوای کاروان
میرسد بوی حسین میروم سوی حسین(2)
زوار کوی تو شور و نوا دارد
این کاروان عزم کرب و بلا دارد
یابن الزهرا یا حسین(2)
با همه شور و نوا از نجف تا کربلا(2)
موکب به موکب ما سوی تومی آئیم
پای پیاده تا کوی تو می آئیم
یابن الزهرا یا حسین(2)
بر لب ما زمزمه یا حسین فاطمه (2)
در راه تو مولا ما جان به کف داریم
اذن دخولت را ما از نجف داریم
یابن الزهرا یا حسین(2)
حج ما کویت بود قبله ام سویت بود(2)
حجاج این وادی خونین پر و بال است
حاجی این صحـرا بی سر به گودال است
یابن الزهرا یا حسین (2)
جان به قربانت کنم یاد طفلانت کنم(2)
مولا نظر کن بر این آه سرد من
ای خاک زوارت درمان درد من
یابن الزهرا یا حسین (2)
یوسف حق پرست(غریب)
#زمینه
#اربعین
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
مولای من
فدای آن حریم با اجلال
اگر نشد بیام حرم امسال
گریه کنم برات به شور و حال
بایاد داغت همنشین منم
یاد زینب دل غمین منم
ای نور دیدگان فاطمه
هر دم گریان اربعین منم
مظلوم عالم یا امام حسین(۴)
مولای من
ز کودکی عاشق تو هستم
ز جام عشق تو حسین مستم
دلتنگ کربلای تو هستم
ای نوردیدگان مومنین
هستم یاد حرم تو غمین
سوزم و گریم یاد تو حسین
نشد گردم مهمانت اربعین
مظلوم عالم یا امام حسین
مولای من
در اربعین دلم هوایی شد
هر جا به پا بزم عزایی شد
محفل ما کرب و بلایی شد
تنها بر تو دلبستگی ماست
با مهرت عجین زندگی ماست
از لطف خاص حی کبریا
گریه ی بر تو ویژگی ماست
مظلوم عالم یا امام حسین
مولای من
مولا منم دراختیار تو
در اربعینم بیقرار تو
کاشکی بودم من در کنار تو
جان ناقابلم فدای تو
قسمتم نشد کربلای تو
با یاد سوز و داغ اربعین
گریه می کنم از برای تو
مظلوم عالم یا امام حسین
#نوحه_اربعین
#مشهد_مقدس
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا
موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا
با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین
شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا
بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع)
چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا
یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان
بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا
تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او
با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا
یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان
بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا
هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر
از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا
از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود-
غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا
بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب
با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا!
شاعر: #مرضیه_عاطفی