🏴 نوحه اربـعـیـن حـسـیـنـی از دفترم👇 (جواب) از مزارِ حـسـیـن میرسد این پیام زیـنـبـم آمدی وَ عَلـیـک سلام یـا حـســیــن یـا حـسـیــن یـا حـسـیــن یـا حـسـیــن _________ خسته جانی چرا خواهرِ باوفا قامتِ زینبت‌ ای برادر خـمید (۲) این چِـهـل روزِ صبر خون زِ چشمم چکید ________ بی تو غم‌ها نَشد یک دَم از من جدا باوفا زیـنـبـم خواهرم آمدی بـهـرِ دیدارِ من کـربـلا آمدی یـا برادر بگو با سخن آشنا ________ بی تو در اربـعـیـن شد چـهـل سالِ غَـم تو شهیدِ جفـا من اَسیرِ ستـم من که پیمانِ خویش با تو کردم وفا ________ از شـمِ غَـم آمدم به کـربـلا یـا حـسـیـن به کـربـلا یـا حـسـیـن به کـربـلا سازمت با خبر زِ ماجرا یـا حـسـیـن زِ ماجرا یـا حـسـیـن آخی فـدای تو وُ مـزار خوش مَظهَرت آخی فـدای تو وُ غرقِ بخون پیکرت ________ *میرسد بر مشام شمیـمِ جان پرورت دمیده جان دِگر مرا به تـن یـا حـسـیـن مرا به تـن یـا حـسـیـن آخی بگویم تو را زِ ماجرا مُـو به مُـو که چه دانم تو را بُـود زِ حـالـم خبر ________ حکایتِ بی حساب شکایتِ بی ثَـمـر از این سفر باشدم زِ اَشقیا یـا حـسـیـن زِ اَسقیا یـا حـسـیـن آخی چـو گشتی شهید زِ ظلمِ قومِ کـافـر سردارِ آتش زدن مخالفین در خـیـام مخـدراتِ حرم زِ خُـوفِ آتش تمام به سوی صحرا شدند زِ خیمه ها یـا حـسیــن زِ خیمه ها یـا حـسـیـن جوانبِ شهرِ شام تمام را دیده ام ________ به معجر وُ کوچه ها تمام گردیده ام سر زنش وُ طعنه ها زِ خـلـق بِشنیده ام که تا به ویرانه شد مقامِ مـا یـا حـسـیـن مقامِ یـا حـسیــن اهـل وُ عیالت زِ شـام به نینـوا آمدن به صد نـوا آمدن به اَشک وُ آهِ نـوا به کـربـلا آمدن به آلِ اطهارِ خود نظر نِـمـا یـا حـسـیـن نظر نِـما یـا حـسـیـن از مزارِ حـسـیـن میرسد این پیام آمدی زیـنـبـم و عَلیک سلام یـا حـسـیـن یـا حـسـیـن یـا حـسـیــن یـا حـسـیـن _________ (التماس دعا)😔✋

🚩شهادت افتخار ماست امروز🌷 خوش آن روزى كه ما را سنگرى بود هواى ما هواى ديگرى بود خوش آن روزى كه دل‏ها يكصدا بود خوش آن روزى كه جبهه كربلا بود خوش آن روزى كه دل مى‏ سوخت در تب‏ و چفيه، بوى خون مى‏داد هر شب‏ و چفيه، يادگار جبهه‏ ها بود و چفيه ، رازدار جبهه‏ ها بود خوش آن روزى كه با سر مى‏ دويديم‏ به خاك پاك جبهه مى‏رسيديم‏ درون جبهه‏ ها طوفان به پا بود خدا در كنج سنگرهاى ما بود دلى بود و خدايى بود و سنگر دعا بود و شقايق‏هاى پرپر هنوز آرى بسيجى مرد جنگ است‏ و در دست تمام ما تفنگ است‏ برادرهاى ما مردان جنگ‏اند برادرهاى ما مرد تفنگ‏اند... هنوز آرى هواى جبهه داريم‏ شقايق زادگان داغداريم‏ خزان ما، بهار ماست، امروز شهادت، افتخار ماست ، امروز.. بانوای مداح اهلبیت ع🎧 #جناب_کربلایی #رضا_صمدی🎤👌  🚩 لبیک یا حسین علیه‌السلام🏴 🕊🥀🕊🥀🕊🥀

◼️انا لله و انا الیه راجعون علامه حسن زاده آملی دقایقی قبل در بیمارستان امام رضا علیه السلام آمل به رحمت ایزدی پیوست.🏴

◾نوحه‌ی سینه زنی ◾اربعین حسینی ◾بنداول کربلا شد مهیا میهمان آمد از راه ذکر طفلان همه شد ناله و غصه و آه سینه زن دم گرفته شور ماتم گرفته(۲) واحسینا حسینا(۳) ◾بنددوم عالم از غصه امشب همچو نی در نوا شد زینب از شام ویران زائر کربلا شد در دلش شور و ماتم همچو ماه محرم(۲) واحسینا حسینا(۳) ◾بندسوم اربعین شهیدان آمد و دلغمین است غصه دار ابوالفضل آسمان و زمین است تا ولایی شدم من کربلایی شدم من(۲) واحسیناحسینا(۳) ◾بندچهارم بار دیگر در اینجا تازه شد داغ زینب واحسیناحسیناگشته‌جاری به هر لب زینب از ره رسیده گشته قامت خمیده(۲) واحسینا حسینا(۳) #مرتضی_محمودپور

❣﷽❣ 🥀#زمزمه 🥀#جامانده_اربعین بی لیاقت بودم و شور و نوا قسمت نشد اربعین آمد وَ لیکن کربلا قسمت نشد علّتش را جستجو کردم میان قلبِ خود روسیاهی ام سبب شد که عطا قسمت نشد رفتن و رخصت گرفتن از علی یادش بخیر دیدی آخر گنبدِ شیرخدا قسمت نشد؟ دور ماندم از مواکب ..از هیاهوی راه چای شیرینِ عراقی ها چرا قسمت نشد یادِ دختر بچّه های سینی چایی به دست.. حیف شد حسّ ِ خوبی آن راهها قسمت نشد سفره های بی ریا یادش بخیر و لطف ها یادش بخیر نانی از نان های بینِ سفره ها قسمت نشد هرچه بود از سفره ها یک خاطره مانده بجا در نهایت... رفتن کرببلا قسمت نشد.. 🔶(#محسن_راحت_حق) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

☘ 🎥#مجموعه_کلیپ| بچه‌های حاج‌قاسم 🍃🌹🍃 🌺این قسمت: شهيد میرحسینی

☘️ 🌀خاطره گویی| خاطره‌ای از شهید نادر مهدوی 🍃🌹🍃 🌺 #راوی: حاج محمد حسین کشاورز، همرزم شهید نادر مهدوی #هفته_دفاع_مقدس

بسم الله الرحمن الرحيم #امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #امام_زمان_عج_مناجات_اربعین #محمود_ژولیده نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم کارِ ما، نالهٔ یابن الحسنِ تنها نیست آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست ما که از کشتهٔ بی غسل و کفن میگوئیم با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود «نگذاریم دگر واقعه تکرار شود» مَردِ میدان عمل، پای ولی می‌ماند در رکابِ سپهِ سید علی می‌ماند پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم «نَـه» به هر لایحهٔ بی سر و پا میگوئیم با شما دوست و با دشمن تان در حربیم آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم ما ز تو ، غیر تو را هیچ نخواهیم بیا جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا

#اربعین_حسینی مدینه خالی و حرم شلوغ است تازه کند داغ مرا اربعین علت گریه های ما اربعین وعده ما کرب و بلا اربعین نفحه صور است نه یک اجتماع قیامت خون خدا اربعین سر به بدن می رسد از راه دور صل علی ، صل علی اربعین زینب و ارباب به هم می رسند محشر کبراست به پا اربعین بوی حرم می رسد از روضه ها اقامه می شود عزا اربعین اگر نرفته ای وَ یا رفته ای رقیه را بزن صدا اربعین فرصت کم مانده برای دموع اوج عزا اوج بکا اربعین درد ، نرفتن به حرم شد ولی گریه به ما داده دوا اربعین صاحب روضه همه جا حاضری خودت بیا خودت بیا اربعین زمزم ما اشک برای حسین مشعر ما سعی و صفا اربعین سینه اگر سوخته ی زینب است سینه بزن به هر کجا اربعین مادر اصغر پی او آمده گریه بکن بر این دو تا اربعین مثل عقیله سر خاک حسین روضه بخوان ز بوریا اربعین ناله ی "ای زینب من" می رسد از سر از بدن جدا اربعین گرچه دلم پیش حسین است و بس فتاده یاد مجتبی اربعین مدینه خلوت است و بصره شلوغ تازه کند داغ مرا اربعین یابن شبیب است گریز همه رزق گرفتم از رضا اربعین #مجید_احدزاده✍ #اربعین #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

امام حسین علیه السلام روز ازل خیمه زد در دل من ماتمت تا به ابد مستم از حال و هوای غمت گریه برایت حسین نافله هر شبم عاشق و دلسوخته ی خواهر تو زینبم وقتی که دست از جانش کشید از خیمه تا مقتل می دوید پیش چشمش پیکرت شد نقش زمین ناله می زد بر سینه ی او منشین جانم حسین(۳) تا که رسیدم به تو خیره شدم لحظه ای پرسش بغض گلو گشته «أ أنتَ اخی»؟ یوسف زهرا کجا این همه نیزه کجا گشته معما تنت بس که زدی دست و پا ذبیحاً بالقفا یا حسین مقطّع الاعضاء یا حسین مزنیدم مبریدم ای نامردان چون چاره نیست خداحافظ ای حسین جان جانم حسین کشته صد پاره تن، تشنه لب بی کفن خیز و ببین یا اخا حال پریشان من بر دل من زد شرر پیکر صد پاره ات گو چه کند بعد تو زینب بیچاره ات زینب مانده با یک کاروان همسفر بی تو با ساربان من می روم از پیش تو با اشک و آه تو می مانی غرقه به خون در قتلگاه جانم حسین ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند سوختگان غمت با غم دل خرّمند هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت با خبران غمت بی خبر از عالمند کربلا، کربلا، کربلا کربلا، کربلا، کربلا کرب و بلا، کرب و بلا، کرب و بلا کرب و بلا،کرب و بلا، کرب و بلا