صدا ۰۰۲-۴۰.m4a
2.36M
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
زمزمه با امام حسین علیه السلام فراق کربلا
نشد دیگه آقا قراره مون نبود
فراق کربلا تو کارمون نبود
کجا باید برم به کی باید بگم
تنگه دلم برا زیارت حرم
حبیبی یا حسین. گوشوراه
قرارمون چی شد که زائرت بشم
مگه قرار نبود مسافرت بشم
آرامشم فقط تو روضه های توست
چشم دلم همش به کربلای توست
خرابه حالم و یه کربلا می خوام
هر سال یکی دوبار حق منه بیام
چند وقته که هوا دل من ابریه
کارم دور از حرم فقط بی صبریه
داشتیم با کربلات قرار زود به زود
اینقدر جدایی رو گمونمون نبود
مثله کبوتره هوایی حرم
خیال کربلات نمیره از سرم
حسن_کردی
صدا ۰۰۲-۴۴.m4a
2.6M
شور. و.زمینه. ابا عبدالله...........
دوباره دلِ.ـــــــ صبورم شکســــــت
غلط رفتم و.ــــــ غرورم شکســــت
به غیر از تو روـــــــ زدن ذِلتـــــــه
فقط بخشــــــشِ تو بی منتــــــه
تو آبرو دادی و من. آبرو بردم
یه اشتباهی کردم و چوبشم خوردم
خودت یه کاری کن برام من کم آوردم
جایی نمیرم از درِ خــــــــونت
من به جدایی ندارم عـــــادت
نوکرتم به حضرت زهــــــــرا
نوکرتم خیالمه راـــــــــحت
اُنظُر الینا ابی عبدــــــــالله
اُنظُر الینا ابی عبدـــــــالله
اُنظُر الینا ابی عبدـــــــالله
منو از خودمـــــــــ نجاتم بده.ـــــــ
تو این نوکری.ــــــــ ثُباتم بده.ـــــــ
دوباره خودــــــــت هوامو بگیــــــر
امیری حسیــــــن و نعم الامیــــــر
نزاری سینه زدنم. واسم عادت شه
روضه بیام ولی دلم کم ارادت شه
میخوام که زندگیم برام. درس عبرت شه
تا هستم از عشق تو میخـــــــونم
هجر تو درده روضه درمـــــــونم
جوونیمو نذر غمت کــــــــــردم
نوکرتم پای تو میمــــــــــــونم
اُنظُر الینا ابی عبــــــــدالله
اُنظُر الینا ابی عبـــــــــدالله
اُنظُر الینا ابی عبــــــــدالله
یه کنج از حرم بهم جا بده
دلم تنگته خدا شاهده
هوای حرم هوای بهشت
بریم کربلا به جای بهشت
بهشت ما سینه زنا حرم یاره
اجر تموم نوکرا با علمداره
مطمئنم برای ما کم نمیزاره
صاحب قلب ما اباالفضله
یار گره گشا اباالفضله
چاره ی کار ما فقط دست
ساقی کربلا اباالفضله
اُنظُر الینا ابی عبدالله
اُنظُر الینا ابی عبدالله
اُنظُر الینا ابی عبدالله
صدا ۰۰۲-۴۶.m4a
4.58M
اربعین به صورت واحد سنگین
چهل روزه تو نیستی پیش زینب
چشش خونه، دلش آتیشه زینب
چهل روزه سرم بیسایبونه
سرت رو نی برام روضه میخونه
چهل روزه عطش دارم بیادت
شبیه ابر میبارم بیادت
چهل روزه که تاج سر ندارم
کنار خود علی اکبر ندارم
چهل روزه تنم جانی نداره
حرم دیگه نگهبانی نداره
چهل روزه دلم پیش ربابه
به یادت زیر نور آفتابه
همینجا خصم بیبالوپرش کرد
کمان حرمله بیاصغرش کرد
همینجا از فرس افتاد جسمت
همینجا از نفس افتاد جسمت
همینجا از اراذل تیر خوردی
عمود و نیزه و شمشیر خوردی
همینجا پیکرت سنگجفا خورد
تنت از پیرمردی هم عصا خورد
همینجا بود بد شرّی بپا شد
به دست شمر جسمت جابهجا شد
همینجا پنجه در گیسوت انداخت
جسورانه بزاقی روت انداخت
تو رو وقتی ذبیحاً بالقفا کرد
سرت رو از تنت وقتی جدا کرد
تنت وقتی که غارت شد سرت رفت
به دست ساربان انگشترت رفت
حرم تنها شد و شد وقت غارت
جسارت، هیجسارت، هیجسارت
هجوم از دشمن تو، زیور از من
عمامه از تو بردن، معجر از من
دلم خیلی برای دخترت سوخت
موهای اون مثِ موی سرت سوخت
سر تو توی آغوشش نمیرفت
دیگه گوشواره تو گوشش نمیرفت
امیر عظیمی
صدا ۰۰۲-۴۳.m4a
1.93M
زبانحال زمزمه ای
.بی بی حضرت زینب.سلام الله اربعین حسینی
آمدم به سویت ، به شوق و آرزویت
تا مگر بیفتم ، به روی خاک کویت ) ۲
دلبرم الهی ، نگاهی ، ببین تو قد و قامتم
شرح این سفر را ، بخوان با ، نظر به رنگ و حالتم
آمدم در این جا ، که دل ها ، همه شده اسیر آن
تو که قبله گاهی، پناهی ، به همرهان کاروان
زینبم دل غمین
زائر اربعین
ای برادر خیز از جا ۲
بند ۲
( روی نیزه بودی ، چه جلوه ها نمودی
آیه های عشقت ، برای من سرودی ) ۲
ای گل نکویم ، چه گویم ، که بوده ای همراه من
من میان محمل ، چه بی دل ، تو روی نیزه ماه من
ما و دیده ی غیر ، تو در دِیر ، و یا تنور و تشت زر
این سفر شد آخر ، برادر ، ولی رسید عمرم به سر
رفتی ای همسفر
زینبت را ببر
ای عزیز جان زهرا ۲
بند ۳
( خود ببین که یارت ، نشسته بر مزارت
هر امانتت را ، رسانده ام کنارت ) ۲
شور نهضتت را ، به هر جا ، ببردم ای برادرم
سوز غربتت را ، به دنیا ، رساندم ای تاج سرم
لیکن ای برادر ، ز خواهر ، مپرس از آن سه ساله ماه
در خسوف خونین ، چه غمگین ، بمانده جا میان راه
مانده دردانه ای
کنج ویرانه ای
شد فدای عشق بابا ۲
بند ۴
( برده ام پیامت ، رسانده ام کلامت
تازیانه خوردم ، به جرم ذکر نامت )۲
زین سفر برادر ، چو مادر ، شده همه وجود من
ای عزیز خواهر ، تو بنگر ، به پیکر کبود من
تا که زنده مانم ، بخوانم، پیام عشقت به همه
تا جهان شود پُر ، از این دُر ، ای یادگار فاطمه
نهضت خون فشان
راه تو جاودان
تا ابد باشد به دنیا ۲
محمد مبشری
صدا ۰۰۲-۴۷.m4a
3.07M
حضرت_زینب. اربعین_حسینی
چهل روز ،یادِ تنت سوختم
به یادِ زمین خوردنت سوختم
ز داغِ به نی رفتنت سوختم
وَ با کهنه پیراهنت سوختم
همین که دلم سمتِ گودال رفت
دوباره ز غم زینب از حال رفت
خبر داری اصلاً که حیران شدم؟
چو مویِ تو بر نی پریشان شدم؟
پدر مادر این یتیمان شدم
به من شِمر خندید گریان شدم
قَدَم از فراقِ تو خم شد حسین
لباسِ اسارت تنم شد حسین
چه آمد سرِ خواهرت بین راه
نشستم به پایِ سرت بین راه
شدم یک تنه لشگرت بین راه
دویدم پی دخترت بین راه
زمین خورد و از قافله باز ماند
زِ سنگینیِ سلسله باز ماند
نبودی و اشکم سرازیر شد
پر و بال من گیر زنجیر شد
حرم ،کوچه در کوچه تحقیر شد
ازین غصه ها خواهرت پیر شد
غریبانه ماه شبت سنگ خورد
به پیشانی زینبت سنگ خورد
من از شهرِ کوفه چه ها دیده ام
غمی بدتر از کربلا دیده ام
عجب لطفی از آشنا دیده ام
بگوشت رسیده که را دیده ام
کنیز قدیمیِّ من ایستاد
به من نان و خرمایِ خیرات داد
سید پوریا هاشمی
#امام_زمان_عج........
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم
آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم
سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما
از گناهان زیادم بخدا خسته شدم
خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد
دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم
اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش
یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم
ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری
وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم
شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من
دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم
تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم
یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم
باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم
پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم
این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و
راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم
روح الله پیدایی
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
◼️انا لله و انا الیه راجعون علامه حسن زاده آملی دقایقی قبل در بیمارستان امام رضا علیه السلام آمل به
◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️
خوبه که بارها و بارها این مطلب خوانده شود.تذکر وتلنگری است به همه ما که چقدر از وجود و حضور بزرگان خود غافلیم !!!
یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می کرد:
قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن. وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست. به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمی کنن.
رفتم پیشش نشستم بهش گفتم حاج آقا اشتباه سوار شدید مکه نمیره گفت: می دانم، گفتم حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی شما اشتباهی نیاین، گفت: می دانم دیدم کم نمیاره...
جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید. اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.
از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه می نویسه
گفتم حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.
دوباره خوابیدم.
بیدار که شدم دیگه نمی نوشت گفتم چی شد؟
برگه رو بهم داد و گفت: سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل رو نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.
شوکه شده بودم
ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی!
من #حسن_زاده_آملی هستم از قم...
بعدها فهمیدم که به ایشون لقب #ذوالفنون را دادند و ایشان در #تمامی_علوم صاحب نظر بود.
تا جایی که دورانی که پا به سن نگذاشته بودند در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.
♥️ روح بزرگشون شاد
❀ ❀
#دوبیتی
#اربعین
برادرجان! برادر! ای برادر!
که با جانی برابر ای برادر
سر از بالینِ غم بردار و بازآ!
به استقبالِ خواهر ای برادر!
برادر ای عزیزِ مادرِ من
چراغِ لاله ی چشمِ ترِ من
دوباره زیرِ هُرمِ داغِ خورشید
بیا سایه بیفکن بر سرِ من
غریبانه دمادم گریه کردم
به بزمِ شادی و غم گریه کردم
ولی با این همه غم در شگفتم
که از داغت چرا کم گریه کردم
مگو از پا فتادم ای برادر!
نشستم، ایستادم ای برادر!
به پاسِ خونِ سرخت خطبه خواندم
به هر جا پا نهادم ای برادر!
سرودم خطبه ها در اوجِ گفتار
نمودم روز را بر هر شبِ تار
برآوردم چنان از سینه فریاد
که شد از خوابِ غفلت شام، بیدار
برادرجان فدای خاکِ راهت
که می بُردی دلم را با نگاهت
به جز سر باختن در راهِ اسلام
چه بود ای سرورِ عالم گناهت؟
#محمدعلی_صفری
#روضه_ اربعین
خوش به حال اونایی که الان کربلان" خوش به حال اونایی که با پای پیاده رسیدن کربلا"خوش به حال اونا که حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه رو پیاده رفتن کربلا،نوبت ما هم میرسه*
خواستم این اربعین را کربلا باشم،نشد
از نجف پای پیاده کربلا باشم،نشد
رفقا ما جا موندیم اونایی که باید اربعین برن کربلا رفتن،امشب به حال خودمون گریه کنیم،چاره چیه؟باید چی کار کنیم؟
میروم مشهد وبا آقام درد و دل کنم
میرم به امام رضا میگم؛چی میگی به آقا؟
خواستم این اربعین را کربلا باشم
حسین*
*شب اربعین رسید،از دهه محرم که شبا التماست میکردم ما رو ببر کربلا از همین امشب میترسیدم،همه رفقام رفتند کربلا، عجب غوغاییه،من که به این نتیجه رسیدم غیر کربلا خبری نیست،کربلا نری باختی...ولی امشب به ماهم یه نگاهی کن...تو که ملیون ملیون زائر رو راه دادی،مارم زائر اربعینت محسوب کن*
ای کاش میشد من همین شب ها
در گوشه ای دنج از حرم باشم
یا نوحه ای پرشور باشم
یا ترکیب بند محتشم باشم
*بودند دیو و دد همه سیراب و
زینب آمده کربلا،حسین جان*
میشد شبیه پرچم سرخی برروی بیرق ها رهابودم
دردسته های سینه زن گاهی درهیات زنجیرها بودم
میشد که تامرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده
*ناشکریه ها ولی ای کاش کربلاتو نمیدیدم حسین جان،این زائرا چشمشون که به گنبد میفته چه حالی دارن من با خودم میگفتم اگر پیاده برم این بیت رو میخونم:
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
آقاجونم زائرات که با پای پیاده میان کربلا چقدر بهشون عزت و احترام میکنند؛اینقدر خدمت میکنند؛محبت میکنند؛زائر رو شرمنده میکنند دلا بسوزه برا خواهرت که وقتی روز دوم محرم رسید کربلا با یه عزت و احترامی پیاده شد،یکی پرده ی محمل رو کنار زد،یکی خم شد،یکی زیر بغلای عمه رو گرفت؛ قاسم خم شد برا عمه رکاب گرفت؛یه روزم زینب میخواست از کربلا حرکت کنه،همه ی بچه ها رو سوار بر ناقه های عریان کرد،زین العابدین رو سوار کرد؛همه دارن زینب رو تماشا میکنند دختر علی میخواد چه کنه؟
اگه کربلا نرفتم تقصیر خودمه،اگه منو راه ندادن برا گناهای زیاده که انجام دادم؛کربلا توفیق میخواد آقا امشب دلم بین زائراته عجب شوری برپاست کربلا...
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
بر دلم ترسم بماند ...
نکند مارو کربلا نبری،سال بعد اربعین ما میایم کربلا*
میشد که تا مرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده رفت
میشد شبیه خیل مشتاقان
تا کربلا پای پیاده رفت
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
*این حرف زینبم هست
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
حسین جان!
خبر داری ما را تا سر بازار بردند
خبر داری چی به سر ما آوردند؟ما امشب آمدیم ادای کربلاییا رو در بیاریم
امشب روضه میخوننا،میگن حسین جان وقتی بچه هات اربعین اومدن کربلا از بالای اسب و شتر خودشون رو پرتاب کردند رو زمین؛سابقه داشت،حسین جان موقعی که اینا رو اومدن از کنار قتلگاه عبور بدن اینا طاقت نیاوردن*
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
هر وقت یاد زینب افتادم
خون گریه ها را بیشتر کردم
هر وقت یاد زینب افتادیم
معجر دوباره یادمان آمد
از خیزران، از شام، از غربت
از گوشواره یادمان آمد
می خوانم از چشم عزاداران
مقتل به مقتل از لهوفت را
تا دین جدت را بفهمم، باز
می خوانم امشب "یا سیوفَت را
*ان کان دینُ محمد اَن لم یَستَقِم الا بقتلی فیا سیوف خذینی*
حال خوشی دارم اگر چه اشک
در سطرسطر شعر من جاریست
این چشم و روی خیس در عالم
تنها مسیر آبرو داری ست
*آقا ما رو جواب نکنی،ما به دردی نمیخوریم حسین جان....
میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا،دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میاد،هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته،تعجب کردم ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد؛گفتم آقا چه میکنی هدفت چیه دنبال من راه افتادی؟گفت:کاری ندارم،مزاحمت نمیشم،گفتم پس هدفت چیه؟گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم،حتی ندارم چند بطری آب بخرم دستشون بدم؛حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم؛حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره؛میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن؛گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر پسر فاطمه بشی*
"السلام علی الاجساد العاریات"سلام بر اون بدن های برهنه"السلام علی الجسوم الشاحبات"سلام بر اون بدن های رنگ پریده از آفتاب"
صدات رو برسون کربلا،حسین جان از ما قبول کن به پهلوی شکسته ی مادرت زهرا(س) به برادرت بگو ابالفضل اسم اینارم بنویس،اینام زائر اربعینند
🥀🥀🥀
زمزمه، نوحه وشور اربعین
رسیده کاروانی از شام، به کربلا زبعد چل روز
زده شرر به عالم خواهر، به ناله ای جگر سوز
بیا مدم برادر برخیز، ببین تو حال زار زینب
کشیده ام بسی سختی ها، در این چهل شب وروز
حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان2
_______________________
زبعد تو حرم شد غارت، صدا زدم حسین سردارت
دویده ام پی طفلانت، برفته ام اسارت
امان امان زشام وشامی، شدم به مرگ خود من راضی
چه طعنه ها شنیدم در شام، شده به ما جسارت
حسین حسین غریب و....
___________________________
نگاه من به گودال افتاد، دوباره تازه تر شد داغم
بیادم آمد آندم را که، بیامدم سراغت
بدیدم آن تن بیسر را، رگ بریده را بوسیدم
تمام هستی ام سوزاندی، به آتش فراقت
حسین حسین غریب و...
___________________________
خجالتم مده ای جانم، مپرسی ام زحال دختر
گل سه ساله ی تو گشته، در آن خرابه پرپر
رقیه ات بمانده تنها، منم غریق بحر غمها
نبوده ام امین خوبی، ببخشم ای برادر
حسین حسین غریب...
________________________
مرا نمانده دیگر طاقت، نفس کشیدنم بی دلبر
دعا نما که نزدت آیم، تو ای شهید بیسر
بیایم وکناربابا، بیایم وکنار مادر
به یاد روز عاشورایت، زنم به سینه وسر
حسین حسین غریب و....
شعر :اسماعیل تقوایی
زمینه اربعین ۱۴۰۰
بند اول
کجایی آقا ۲
ازت خبر ندارم و هر روز
دلم برات بهونه میگیره
از یه طرف راه حرم بسته ست
از یه طرف پام تو گنا گیره
کاظمینی / سامرایی/
من اسیر غربتم شما کجایی
نجفی یا /کربلایی/
روز اربعین میون موکبایی؟
حالا که حسرت شد قسمت ما
فکری کن واسه ما جامونده ها
اباصالح التماس دعا/هرکجا هستی/ یاد ماهم باش
نجف هستی/کاظمین هستی/ کربلا هستی/یاد ماهم باش
اباصالح یاد ماهم باش ۸
بند دوم
کجایی آقا ۲
یه لحظه فکرشم نمیکردم
گناه من انقده معضل شه
دیدن شیش گوشه ی اربابم
برام بخاطره مبدل شه
تو حرم باز/خالیه جام
اربعین رسیده و من هنوز اینجام
دیدن تو /شده رویام
چقدَر زیارتِ باتو رو میخوام ۲
موندم تو دنیای پر از بلا
خیلی دلتنگ کربلام آقا
اباصالح التماس دعا/...
بند سوم
کجایی آقا ۲
عمود آخرو که میبینی
منو مبادا ببری از یاد
جای منم سلام بده وقتی
چشای خیست به حرم افتاد
هرقیامی/هرقعودی
تو نمازِ هر زیارتی که بودی
تو قنوت یا/هرسجودی
دعا کن راه حرم واشه به زودی
زیر ایوون یا قبه ی طلا
یادی هم کن از دلشکسته ها
اباصالح التماس دعا/...