4_5855151115875649610.mp3
12.31M
🔆 #جزء_اول_قرآن
🔅 #آقای_پرهیزگار
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زمزمه مناجات باخدا
رحمت حق شد تمام * به پا شده بارِ عام
ماه مناجاتيان * اي رمضان السلام
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
ماهِ خدا آمده * وقت عطا آمده
بارِ دگر بندة * بي سر و پا آمده
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
خداي توبه پذير * آمده ام سر به زير
از منِ شرمنده تو * بيا و خُردِه مگير
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
سفره تماشايي است * به پا چه غوغائي است
ماه ضيافت شده *وقت پذيرائي است
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
شنيده ام دلبري * عاشق چشم تري
نيمة شب از كرم *ناز گدا مي خري
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
ناله و آهم ببين * بار گناهم ببين
براي رسوائيم * روي سياهم ببين
الهنا يا كريم
سيدنا يا كريم
آمده ام با علي *پَر بكشم با علي
تا كه ببخشي مرا * نعره زنم يا علي
علي علي يا علي
به سر هوای نجف * منم گدای نجف
خانة زهرا بُوَد * صحن و سرای نجف
علی علی یا علی
بي دل و شيدا شدم * بندة مولا شدم
عزت من بس همين * عاشق زهرا شدم
علي علي يا علي
مكن مرا اي خدا *لحظه اي از خود جدا
تو را قسم بر حسين* تشنه لب كربلا
تشنه لب عالمين
سيدنا يا حسين
لشگریان می زدند . خنده کنان می زدند
بیشتر از دیگران . شمر و سنان می زدند
وای حسینم حسین
زینب کبری دوید * داد سر او کشید
بی سر و پا خنده کرد رأس حسین را بُرید
خرابه گشته حرم.منتظردلبرم
کاش ببافد یکی . موی سپید سرم
یاابتا یاحسین
درد سره قافله . شدم دراین فاصله
چشم تو روشن شدم.همسفره حرمله
یاابتا یاحسین
دختری آواره ام.مرگ شده چاره ام
مسخره کردند همه. روسری پاره ام
یاابتا یاحسین
روزی من غم شده. قامت من خم شده
دخترک ناز تو . موی سرش کم شده
اشک غریبی نریز.بگو به من ای عزیز
بعدتو آیا ببین . شدم شبیه کنیز
#قاسم_نعمتی
#زمزمه ی زیبای مناجات ماه رمضان
شبای رحمت و دعا از راه رسیده
شبای آشتی کنونِ با خدا رسیده
رسیده رحمت خدا از آسمون
مهمونی داره باز خدای مهربون
ببین که از کرم می ده پناهمون
اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا (۳)
چی میشه که منو به پیشت می کشونی
با رو سیاهیم بین خوبات می نشونی
ببین گدا اَم و تویی پادشاهم
اومده ام باز با دل پر گناهم
غیر تو یاری ندارم ای پناهم
اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا
شبای این ماه پر از غم و سوز و گدازه
دست گدا ، رو به خدای بی نیازه
آرزومونه که بیاد آقای ما
تا که باهاش یبار بریم کرببلا
ناله کنیم برا حسین تو قتلگاه
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا
تشنگیِ ماه رمضون به اشک و آهه
آه از لبِ خشک حسین تو قتلگاهه
آخه حسین لحظه ی آخر تشنه بود
حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود
حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود
غریب کربلا حسین ، آقا آقا (۳)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
مناجات
ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس
در همین حد که نمودی نظری ما را بس
حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی
از گرفتاری ما باخبری ما را بس
مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی
بار افتاده ی ما را بخری ما را بس
شوری اشک ، چشیدیم و نمک گیر شدیم
داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس
ناخوداگاه مقیم در میخانه شدیم
جای دادی به گدایی گذری ما را بس
فاطمه دید و پسندید و خرید این همه عمر
با تولّای علی شد سپری ما را بس
شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما
همسر فاطمه کرده پدری ما را بس
بوسه دارد کف نعلین علی که نورش
می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس
جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده
یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس
همه را مثل جوادت تو بغل می گیری
چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس
عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد
خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد
شعر قاسم نعمتی
مناجات با خدا
رمضان بوی مناجات و دعا می آید
عطر تسبیح و صدای شهدا می آید
گوشه ی چشم من امروز سحر، تر شده است
آبرو باز به کابین گدا می آید
دیده ی کور به اشک سحری روشن شد
بوی پیراهن یوسف ز کجا می آید؟
کاش آماده ی مهمانیتان می بودم
به سر سفره کسی بی سر و پا می آید
خاطر حضرت ارباب بیا عفوم کن
که فقط بخشش و رحمت به شما می آید
هر سحر مثل محرم دل من می گیرد
باز عطر حرم کرب و بلا می آید
لب من زخم شده از عطش اما به فدات
یادم از چوب و لب و طشت طلا می آید
شعر محسن حنیفی
مناجات با خدا
یا غافر الخطایا، یا دافع البلایا
یا مجزل البلایا، یا منهی الرجایا
یا باعث البرایا، یا واجب الهدایا
یا قاضی المنایا، یا سامع الشکایا
با آه سرد غفلت، با اشک گرم خجلت
از نفس سرکش خود، آورده ام شکایت
ازبس گناه کردم، دل را سیاه کردم
عمر عزیز خود را، من صرف آه کردم
اشک خجالتم را، هرشب گواه کردم
من اشتباه کردم، خود را تباه کردم
گر بر فلک رسیده، آوای یارب من
جان مرا گناهان، آورده برلب من
ای خالق خبیرم، ای قادر و قدیرم
از نور رحمت تو، روشن شده ضمیرم
تو آن همه بزرگی، من این همه حقیرم
تو بر همه کریمی، من بر درت فقیرم
برخوان رحمت خود، یک لحظه دعوتم کن
عفو و عنایتت را، از لطف قسمتم کن
من گرچه روسیاهم، سرتا به پا گناهم
شرمندۀ تو هستم، اشکم شده گواهم
ای آستان لطفت، تنها پناهگاهم
تا رحمت تو پُل زد، شرم من و نگاهم
بر عبد روسیاهت، یک دم نظاره ای کن
تا رو سفید گردم، بر من اشاره ای کن
در راه حق پرستی، یارب هدایتم کن
هنگام جنگ با نفس، مولا حمایتم کن
سوگند بر علی و، زهرا عنایتم کن
سرشار شور و عشق، مهر ولایتم کن
فردا اگر «وفائی»، روسوی محشر آرد
جز گوهر ولایت، چیزی دگر ندارد
حاج سید هاشم وفائی
┄┅✵﷽✵┅┄
#مناجات_سحر
#ماه_رمضان
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خدایا عاشقان را با غم عشق آشناکن...
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
خـدایــا در دل شب ، آمـدم با روسیـاهی
به غیر از درگَهَت ،یارب!ندارم تکیه گاهی
خودت گفتی خریدارم دل بشکسته ات را
دلِ زار از مـن و از تو امیـدِ یک نگاهی
گرفتـار گنــاهــم / اسیــر اشــک و آهـم
نصیبـم گشته خجلت/از این عمـر تبـاهم
دو دستم بگیر/ اسیرم اسیر/ به دامِ جُرم وعصیان
رها کن مرا/از این غصه ها/پریشانم پریشان
الهی یا غفور (۴)
منــم آن بندهٔ سرگشتــه و درمانــدهٔ تو
خطــاکار و گنهکــار و ز هر در راندهٔ تو
به امیـد عطـایت بر ســرِ خوانت نشستم
کویرم، دل به ابرِ رحمت و لطف تو بستم
امیـدی دارم امشب /به احسـان قدیمت
نظــر دارم الهـی / به دسـتان کریمــت
کرم کن عطا/که دارم خطا/ببخشایم الهی
دل خسته را/ز عشق و صفا/بیارایم الهی
الهی یا کریم(۴)
اگر از در بــرانـی رو به درگــاه کــه آرم ؟
غریبـم ، غیـرِ تو یاری در این عالَـم ندارم
بگویـم با تـو امشـب ماجـرای غربـتـم را
که از این دل بشویی گَردوخاک غفلتم را
غیاثَ المُستَغـیثـین !/ به فریاد دلــم رس
ز بحـرِ رحمت تو / مرا یک قطره هم بس
من عبد ذلیل ، تو ربّ جلیل ،نما رحمی به حالم
تو رمـز بقــا ، منم در فنـا ، گرفتار زوالـم
الهی یا رحیم(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
رقیه سعیدی(کیمیا)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
#مناجات_با_خداوند
#حاج_منصور_ارضی
دل ما معتکفِ
کوی خدا شد ، الحمد
درِاین ماه به رویِ
همه واشد ، الحمد
رحمت و مغفرت از
لطف خدامی بارد
دعوت عام
زِ هرشاه وگدا شد ، الحمد
به گُنه کاربگو
ماه دعا شد برگرد
حاجت عبدِ خطاکار
روا شد ، الحمد
آری یک عمراگر
توبه شکستی ، بازآ
توبه اینجاست
که پُرقدروبها شد ، الحمد
دست بردار
تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه
«کنزالفقرا» شد، الحمد
جوشش عفوکریم و
نظر لطف رحیم
آنقدرهست که برما هم
عطاشد ، الحمد
خفتم وخواب مرا
فیضِ عبادت دادند
لب فروبستم و
تسبیح خدا شد ، الحمد
از سحر، تا دمِ افطار
لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم
آب بقاء شد ، الحمد
جگرم سوخت کمی
یاد حسین افتادم
نفسم ، هم نفسِ
کرببلا شد ، الحمد
ساقی ام حضرت سقای حرم
عباس است
مَشک او اشک شد و
گریه ی ما شد ، الحمد
این گنه کار کجا و
سحر کوی حسین ؟
مستجاب عاقبت انگار
دعا شد ، الحمد
از شب قدرِ همان
سال گذشته تا حال
بارها قسمت من
صحن رضا شد ، الحمد
ان قریب است که بگویند
فلانی جا ماند
باز هم غافله رفت و
دل ما اینجا ماند
#شاعر_محمود_ژولیده
امشب روضه ی امام رضا بخوانیم ، نکنه بمیریم ، بریم زیر خاک، روضه ی اون آقایی که مثل مار گزیده به خودش می پیچید ، هیچکسی نمی تونست کمکش کنه ، از هیچ جا نمی اومدن کمکش، دلم میخواد یه بار دیگه بیام دَمِ بابُ الجوادش ، بگم : قربون جوادت برم آقا جان ... قربون جیگر دوتایی تون ،که پاره پاره شد ،آخه بینِ ائمه ، دو نفر از اثر زهر جفا دست و پا زدن ، یکی هم تو قتگاه دست و پا می زد ... الهی رضاً بِرضاک ...
1. دل ما معتکف.mp3
8.37M
#مناجات_با_خداوند
#حاج_منصور_ارضی
دل ما معتکفِ
کوی خدا شد ، الحمد
#مناجات_با_خداوند
#حاج_میثم_مطیعی
دل ما معتکفِ
کوی خدا شد ، الحمد
درِاین ماه به رویِ
همه واشد ، الحمد
رحمت و مغفرت از
لطف خدامی بارد
دعوت عام زِ هر
شاه وگدا شد ، الحمد
به گُنه کاربگو
ماه دعا شد برگرد
حاجت عبدخطاکار
روا شد ، الحمد
آری یک عمراگر
توبه شکستی بازآ
توبه اینجاست
که پُرقدروبها شد ، الحمد
دست بردار
تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه
«کنزالفقرا» شد، الحمد
جوشش عفوکریم و
نظر لطف رحیم
آنقدرهست که برما هم
عطاشد ، الحمد
( ممنونم که دعوتم کردی ، ممنونم که راهم دادی ، به مهمانی خودت ، دیگه میخام از اون گناهانی که مرتکب میشدم فاصله بگیرم ، دیگه میخام همونی بشم که تودوست داری ، چه مهمانی ؟ چه تقاضایی ؟ )
خفتم وخواب مرا
اجرِ عبادت دادند
لب فروبستم و
تسبیح خدا شد ، الحمد
سحر و اشک شب و
ناله ی یارب یارب
وقت هم ناله شدن
با شهدا شد ، الحمد
از سحر، تا دمِ افطار
لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم
آب بقاء شد ، الحمد
جگرم سوخت کمی
یاد حسین افتادم
نفسم ، هم نفسِ
کرببلا شد ، الحمد
ساقی ام حضرت سقای حرم
عباس است
مَشک او اشک شد و
گریه ی ما شد ، الحمد
این گنه کار کجا و
سحر کوی حسین ؟
مستجاب عاقبت انگار
دعا شد ، الحمد
ان قریب است که بگویند
فلانی جا ماند
باز هم غافله رفت و
دل ما اینجا ماند
#شاعر_محمود_ژولیده