۲۰
(جناب میثم تمار)
من میثمم یار صدیق حیدر
در این جهان مدافع پیمبر
امیرم حیدر است
بشیرم حیدر است
مظلوم علی جان۲
آزاد گشتم من به دست حیدر
با او شدم تمام هست حیدر
علی شد امامم
حیدری مرامم
مظلوم علی جان۲
محرم اسرار ولایتم من
یار علی و با صداقتم من
حبیبم حیدر است
طبیبم حیدر است
مظلوم علی جان۲
پیرو راه عترت و شریعت
با عشق حیدر گشته با بصیرت
بهر من موهبت
باشد این معرفت
مظلوم علی جان۲
بر حیدر است عرض ارادت من
داده خبر بر من شهادت من
یار مرتضایم
در رهش فدایم
مظلوم علی جان۲
بینم ز دشمن علی من آزار
به عشق حیدر می روم روی دار
من شدم روی دار
بهر او بی قرار
مظلوم علی جان۲
بر روی دار گویم فضائلش را
رسوا کنم دشمن جاهلش را
حرف من شنیدند
زبانم بریدند
مظلوم علی جان۲
گرچه میان کوفیان غریبم
شد از کرم عشق علی نصیبم
بوده این عزتم
ندیدند ذلتم
مظلوم علی جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#میثم_تمار
۲۲
(جناب میثم تمار)
گل حیدر کرار،تویی میثم تمار
تو بر آل محمد،شدی محرم اسرار
ایا میثم تمار۴
تو یار مرتضایی،به عشقش مبتلایی
شدی در شهر کوفه،به راه دین فدایی
ایا میثم تمار۴
تو با دستان حیدر،بگشتی میثم آزاد
به راه دین و قرآن،شدی کشته ی بیداد
ایا میثم تمار۴
همه ذره تو میثم،به سان آفتابی
تو در آخر فدای،ره اسلام نابی
ایا میثم تمار۴
الا میثم تمار،تو چون مولی غریبی
برای غربت او،تو بی صبر و شکیبی
ایا میثم تمار۴
همه عمرت تو میثم،ز دشمن دیدی آزار
ز ظلم و جور و کینه،برفتی بر سر دار
ایا میثم تمار۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ببینید_ببینید_گلم_رنگ_ندارد
#میثم_تمار
#غزل۱۱۲
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#میل_رسیدن
چند وقتی است دلم شوق پریدن دارد
ذوق گل دیدن و بوئیدن و چیدن دارد
هر کجا می نگرد بسته ره و بن بست است
آرزویِ رهِ بازیّ و و دویدن دارد
گریه ها حلقه زده راهِ گلویش بسته
زین همه حلقه دلم میل رهیدن دارد
هر چه نوشیده ولی هیچ نکرده است اثر
زآن هوای مِیِ دیدار چشیدن دارد
این همه نقش زده بر در و دیوار خودش
شوق یک پرده ز روی تو کشیدن دارد
آنقدر خواب رسیدن به وصالت دیده
که تقاضای دگر خواب ندیدن دارد
خسته از این همه پیمودن خویش است دلم
دیگر افتاده ز پا میل رسیدن دارد
اَرِنی خواند و خطا کرد ولی گفت به من
لَن ترانی ز لب دوست شنیدن دارد
محمد مبشری🌺🌺🌺🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دوبیتی
رباعی
تو منشاء خیر و برکاتی میثم
از لطف خدا علی صفاتی میثم
یاد تو کنم در شب داغت مولا
با ذکر شریف صلواتی میثم
◾️
تو یاور دین و عاشق اللهی
حامی امامت و امین اللهی
تو نور دو چشم مرتضایی میثم
در راه ولایت تو ذبیح اللهی
◾️
بر حیدر و مجتبی مریدی میثم
دل از همه جز علی بریدی میثم
گشتی تو شهید ره دین و قرآن
در روز جزا تو رو سپیدی میثم
◾️
میثم که تو بودهای عالی درجات
یاری علی کردهای با صبر و ثبات
گشتی تو شهید ره دین و قرآن
بر روح مقدست درود و صلوات
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
ای یار وفادار علی میثم تمار
نازد به تو در هر دو جهان حیدر کرار
در حشر به پاس زحمات تو در عالم
دست تو بگیرد ز کرم احمد مختار
با این همه ایثار و فداکاری آن گل
راضی بود از کار شما خالق دادار
تا حشر کند فخر به تو شیعه ی مولا
از بس که نمودی به ره دین حق ایثار
بگذشته ای از جان و تنت در ره اسلام
دیدی به ره دین تو بسی از عدو آزار
ای همدم و همسنگر و ای یاور مولا
داری ز کرامات خدا زائر بسیار
در راه ولایت تو گذشتی ز سر و جان
تسلیم نمودی به خدا جان به سرِ دار
من نوکر نالایق درگاه (رضایم)
بنما نظری از کرم خود به من زار
#رضا_یعقوبیان
#میثم_تمار
#زمزمه_قبل_از_زیارت_عاشورا
*بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا(۲)*😭
*بر دلم یارب نماند آرزوی کربلا* 😭
*کربلا یا کربلا (۲)*
*تشنه ی آبِ فُراتم ای اَجل مهلت بده (۲)😭*
*تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا😭*
*یا حسیـــــن بنِ علی جانِ تو وُ جانِ علی (۲)*😭
*یک دعایی کن بیایم سوی بارگاهِ علی*
*کربلا یا کربلا*
*بار الها کن نصیبم تربتِ کوی حسیـــــن (۲)😭*
*تُربتِ پاکت بُود داروشِفایت یا حسیـــــن (۲)😭*
*کربلا یا کربلا*
*ای دلِ غافل دِوا کن دَردِ خود از نام او😭*
*هر کسی را درد باشد رو کند سوی حسیـــــن😭*
*از برای دردِ بی درمان دوا دارد حسیـــــن (۲)😭*
*آقا جان من گِدای خونتم😭*
*نکنه رَدم کنی*😭
*آقا جان امروز اومدم درِ خونت گِدایی یا حسیـــــن😭*
*آنقدر میگم حسیـــــن تا دردمو دوا کنی (۲)😭*
*کربلا یا کربلا*
*آرزو دارم به دِل*
*کن در دَمِ جان دادنم (۲)😭*
*لحظه ی آخر گشایم دیده بر روی حسیـــــن(۲)😭*
*آقا جان یا اباعبدالله همه ی ما موقع جان دادن موقع احتضار چشم انتظاریم چشم امیدمون به توست یا حسیـــــن😭*
*یا حسیـــــن وُ یا حسیـــــن وُ حسیـــــن(۲)😭
#التماس_دعا
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
#میثم_تمار_علیه_السلام
#غزل
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است!
زخمهای دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است
یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و میگفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است
در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است
با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است،
که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلیست
رشتۀ ماسوا به دست علیست» سر این رشته ناپدیدار است
رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظههای عروج میثم شد، که همان لحظههای دیدار است
#احمد_حسینپور_علوی
.
#میثم_تمار
مشغول به ذکـر حیدر کراریم
ما دست از او نمی شود برداریم
بر دار حوادثیم و در راه علی«ع»
شاگـرد کلاس میثم تماریم
#محمدجواد_منوچهری ✍
..........
.
#مباهله
با قصـد مباهلـه بـه میدان آمد
با هرچه که داشت، از دل و جان آمد
در بهـت ، مسیحیان نجران دیدند
با حوریـه و لولوء و مرجان آمد
#محمدجواد_منوچهری ✍
...................................................