#میرداماد نوحه واحد #سنگین حضرت ام البنین سلام الله علیها 🧡🧡🧡 (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ )۲ ام البنین دلش به شورُ شِینِ ام البنین ذکرِ لبش دم همه دم حسینِ می گفت به عباس پسرم ارباب تو حسینِ تو شبهای غربتُ و غم مهتابِ تو حسینِ (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ یه کاروون برگشته اما بی سپاه ۲ یه آسمون ستارۀ بدونِ ماه ۲ براش خبر آوردن از کربلا از علقمه ، از ماهِ نخلستونا از سرایی که رفت رو نیزه ها میگفت چهارتا پسرم فدای نور عینم میگفت به زینب عزیزم بگو کجاست حسینم (ام البنین فرشتۀ مهرُ وفا ام البنین مادرِ مهربونیا ۲ ) ۲ زینب حالا دارِ میده شرحِ سفر ۲ با اشک میگه از چل تا شامِ بی سحر (غریبونه گُلایِ یاسُ چیدن ماهِ منُ به خاکُ خون کشیدن پیش چشام ، حسینُ سر بریدن ...)۲ پیشونیِ حسینمُ با سنگاشون شکستن... سر ابوالفضل تورو به روی نیزه بستن ..... اِی حسین 🍂🍁🍂

. نوحه‌یِ #زمینه #وفات_حضرت_ام_البنین سبک می‌خونم هر سحر آروم.... سلام‌ُاللّه   علی‌َالباکین علیٰ اُم‌ُّالعبّاس  اُم‌ُّالبنین بانویِ عشق و معرفت و ایثاری الگویِ وفاداریِ علمداری به وَاللّه به وَاللّه به وَاللّه اُم‌ُّالبنین کشیدی رو زمین نقشِ چهار قبرِ نازنین دَم نزدی از قطع‌ُالیمین حسین حسین حسین گفتی همین ای وای حسین واویلا حسین/۴/ سلام‌ُاللّه  علی‌َالباکین علیٰ اُم‌ُّالحسین  اُم‌ُّالبنین می‌کوبی با آه و گریه به سینه حلالیت می‌گیری از سکینه واویلا واویلا واویلا ببخش رباب  اگه مشکِ آب نرسیده به کودکِ بی‌تاب عبّاسمو حلال کنید اگه..... زخمِ زبون داد شما رو عذاب ای وای حسین... سلام‌ُاللّه وَ صلَّی‌اللّه  علیٰ سیّدتی فاطمةالزّهرا چادرِ خاکی شدهَ‌ت بیرقِ دین نخِ پرچمِ روضه‌َت حبل‌ُالمتین یازهرا یازهرا یازهرا ای مادرم منظومه‌یِ کرم چادر تو سایه‌یِ بر سرم یا فاطمه  تمامِ باورم زهرایی هستم غلامِ حیدرم یافاطمه جان یافاطمه /۴/ #آخر_فاطمیه #زمینه   #حضرت_ام_البنین سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی .

#زمینه #حضرت_ام_البنین محمد علی رضایی

زمزمه حضرت ام البنین دستگاه همایون من که دلغمینم، با غصه همنشینم ای مدینه بنگر، من امّ بی بنینم غرق سوز و آهم، کمسو شده نگاهم کو ستاره هایم؟ کو ای مدینه ماهم؟ مادر شهیدم، که دیدم نخل امیدم بی ثمر حق رسد به دادم، نهادم داغ عزیزم بر جگر پاره ی دل من، گل من، شد پاره پاره پیکرش نور هر دو عینم، حسینم، آواره شد بر نی سرش ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره۲) بر جمالت عباس، قسم به خالت عباس روز و شب بگویم شیرم حلالت عباس ای همه امیدم، دلاور رشیدم پیش روی زهرا کردی تو روسفیدم فرق تو شکسته، نشسته بر آن عمود آهنین ای عزیز بی دست، تو از اسب، چگونه افتادی زمین؟ علقمه نبودم، بیایم بر پیکرت دلبند من گو چه شد که زهرا، در آنجا خوانده تو را فرزند من ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره.(۲)

"شور حضرت ام البنین سلام الله علیها مولاتی ام البنین... سرشار از نورِ کوثر ، بر علی یار و یاور در راهِ دینِ خدا ، از شرف دادی پسر مولاتی امّ البنین... در بیتِ آل عبا ، گر چه تو بودی عزیز میگفتی با جان و دل ، من هستم اینجا کنیز مولاتی امّ البنین... مادرِ فضل و ادب ، بانوی صبر و ولا کن دعا که ما رویم ، به زودی کرببلا مولاتی امّ البنین... ما در این مسیرِ حق ، طالبِ سعادتیم به جانِ ابوالفضلت ، عاشق شهادتیم                                            مولاتی امّ البنین"

حضرت امّ البنین سلام الله علیها واحد،شور سلام ما به تو الا تجلّیِ وفا گل بهارِ گلشنِ محبت و ولا ای مادر سقای دشت عشق و عاشقی یا حضرت ام البنین جانم تو را فدا ام البنین مددی... آن سائلم که آمدم به درب خانه ات عنایتی به من نما به حقّ زینبین دعا نما شوم شهید راه اهل بیت به حقّ اشک جاری ات به غربت حسین ام البنین مددی... به جز شرف به جز ادب به جز وفا و عشق دادی به عبّاست تو درسِ یاریِ ولی باید با پیروی زِ ماهِ سرخ علقمه ما هم شویم سرباز و اهلِ لشگر علی ام البنین مددی... عباس تو با جان و آبرو به راهِ دین شده فدای عشق آن شهید سر جدا به اقتدای بر حسین،عزیز فاطمه همیشه بوده نیّتش تقرّب خدا ام البنین مددی... شبیهِ رهرُوانِ راهِ قُرب و معرفت هر کس رَوَد به راهِ مکتبِ پیر خمین چو باکری و همّت و مدافعان شود اصحابِ آخرُ الزّمانیِ امامْ حسین ثارالله

مدیحه و مصائب حضرت ام البنین سلام الله علیها   ای یاور حق الیقین           ای کوکب دنیا و دین مدح تو واولاد تو           ذکر تمام مومنین یا سیّده امّ البنین... ای مادر فضل و ادب ، ای بانوی حجب و حیا ای نور چشم زینب و ، یارِ علیّ مرتضی یا سیّده امّ البنین... این شد زبانحال تو ، هستم کنیز زینبین من خادمه باشم زِ جان ، هم بر حسن هم بر حسین یا سیّده امّ البنین... اولاد تو معناگرِ ، آزادگی و حُریّت بهرِ شهیدِ کربلا ، خادم نمودی تربیت یا سیّده امّ البنین... گردیده ای اِی با وفا ، در پیش زهرا رو سپید در علقمه در موجِ خون ، عباس تو گشته شهید یا سیّده امّ البنین... بِنمود خصم بی حیا ، بر او جنایت ها روا در اوج شرم و تشنگی ، دستش هم از تن شد جدا یا سیّده امّ البنین... تیر جفای دشمنان ، بر چشم و بر مشکش رسید هم از سکینه هم رباب ، سقا خجالت میکشید یا سیّده امّ البنین

#نوحه_حضرت_ام_البنین ( سلام الله علیها ) #حاج_محمود_کریمی ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین مکتب تو مهربانی اُسوه ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار یا اُم البنین دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو ، فاطمه رفتار یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین از تو بُرد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه بین آل احمد مختار یا امّ البنین خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار یا امّ البنین چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ البنین بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین ... 1395