#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #حاج_امیر_عباسی ای امّ کلثوم ای ، دخت ولایت ای کوثر زهرا ، جانم فدایت ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار #بند_دوم روشنگر مذهب ، یا اُم کلثوم ای خواهر زینب یا ام کلثوم ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار #بند_سوم بودی ازین غمها ، دلخون و خسته پهلوی بشکسته ، فرق شکسته ... ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار #بند_چهارم ای غُصه دار آن بازو و سینه پاره جگر دیدی تو در مدینه ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار #بند_پنجم جانم به قربانِ نور دو عینت بودی کنار زِی نب و حسینت ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار #بند_ششم اما بمیرم عا شورا چه ها شد پیش تو رأس او از تن جدا شد دیدی ز روی مر کب سرنگون شد گودال ماریه دریای خون شد بعد از حسین شد بر عترت جسارت تو بودی و داغ و رنج اسارت ای یار ثارا... در کوفه و شام با خطبه ات یاری کردی ز اسلام ... ( واویلا وا ویلا آه و واویلا ... ) تکرار

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #حاج_امیر_عباسی #سبک_همه_جا_کربلاست ام کلثومم و بر علی نور عین تا ابد میزنم ناله ها بر حسین ( یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ... ) تکرار #بند_دوم خواهرم زینب از روی تل دیده است شاهد نیزه و رأس ببریده است ( یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ... ) تکرار #بند_سوم بر عزیز دلم از عدو شد جفا با لب تشنه شد از تنش سر جدا ( یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ... ) تکرار #بند_چهارم تا ابد از غمش نالم اما چه سود ذولجناح آمد و سبط زهرا نبود ( یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ... ) تکرار #بند_پنجم ذولجناح آمدو راکبش بی پناه پیکر بی سرش مانده در قتلِ گاه ( یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین ... ) تکرار

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #حاج_امیر_عباسی ( ام کلثوم ای نور دل زهرا خواهر زینب ، دختر مولا ... ) تکرار من که فرزندِ شیر خدا هستم عصمت ذات کبریا هستم ( ام کلثوم ای نور دل زهرا خواهر زینب ، دختر مولا ... ) تکرار دشمنان قلبم را با غم آغشتند مادر من را پشت در کُشتند دل ز غمهایم غمپروری میکرد خواهرم بر من مادری میکرد آنچه آتش در این قلب مضطر بود داغ بابا و هم برادر بود این همه غمها بر من گذشت اما وامصیبت از روز عاشورا رأس دلدارم بر روی نی ها بود مایه ی سوز و اشک زهرا بود با لب تشنه بر او جفا کردند از تن پاکش سر جدا کردند ... ( ام کلثوم ای نور دل زهرا خواهر زینب ، دختر مولا ... ) تکرار #یادآوری یک مصرع در پرده صوتی بالا و مصرع دوم پرده صوتی پایین ، تا آخر ... جمله تکرار هم برای همه بندها یکی است ... )

رباعی #بیست_و_نه_جمادی_الثانی ای مَرهمِ زخمِ دل و غمخوارِ پدر هم غمخورِ مادریّ و هم یارِ پدر ... در لیله‌ی قدرِآخرِ عمرِ علی شد مِهر تو، سفره‌دارِ افطارِ پدر ... #شاعر_استاد_موید

واحد تک حماسی وفات بی بی حضرت ام کلثوم سلام اللّه دخترِ شیر علی جلوه ی حیدر دارد مثلِ«زینب»بخدا هیبتِ صفدر دارد غرّش اش مثلِ پدر ..آینه ی وجه الله بی سبب نیست چنین رزمِ دلاور دارد ارث ها برده ز مادر..نَفَس اش زهرایی رزقِ بی حدّ وحساب از سوی کوثر دارد خطبه هایش همه کوتاه ولی جانسوزند هرکجا پای نهد شورشِ محشر دارد «زینبِ دوّمِ»مولاست..پر از پویایی اسدالله ِ جهان زینت و زیور دارد اُمِّ کلثوم بُود اُمِّ شرف.. اُمِّ وفا صحبت از مدحتِ او رحمتِ دیگر دارد در اسارت به سر و سینه زد و نالان شد بسکه در سینه ی خود داغِ‌ برادر دارد شانه در شانه ی زینب همه جا غوغا کرد بسکه بانوی جهان..اِرق به خواهر دارد محسن راحت حق

دی بود و وقت عهد و میثاق تو سردار زیبا خریدی عاشقانت وقت دیدار مهمان ویژه خوانده بودی بر مزارت گلها نمودی دست چین از بین گلزار گلهای گلشن غنچه و آلاله بودند هم غنچه هم گل را شدی حاجی خریدار با نام زیبای سلیمانی عجین است این خاک،این دشت، این بیابان، شهر و بازار کفتارها در وحشت و در اضطرابند باید بدانند این وطن اِستاده بیدار ای روبهان خفته در پستوی وحشت با لرزه ای از پا نمی افتد سپیدار خورشید با نیرنگتان،کی!گشته پنهان ؟ هرگز نمی میرد در این میهن علمدار فاطمه عزت آبادی پور

❣﷽❣ 🔘 #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س 🔘 #سبک ای مجاهد شهید مطهر ام کلثوم دل افگار با دلی پر خون از این دار رفته از این جهان سوی داور تا رسد خدمت باب و مادر 🔘تسلیت تسلیت فاطمه جان۲ ‏ ام کلثوم بنت حیدر دختر دخت پیمبر دیده بربست از این دار دنیا شد روان جانب دار عقبی 🔘تسلیت تسلیت فاطمه جان۲ (#حسین_مقدم) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ 📿 #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س 📿 #سبک من علی مظلوم خانه نشینم مظلومه ای مانند علی مظلوم دختر ام الائمه ، ام کلثوم نوحه خوان قتیل العبراتی زینبی دیگر ، عمه ی ساداتی 📿واویلا واویلا آه و واویلا گل پر پر دیده ای کنج ویرانه زینب شمع قافله تویی پروانه وارث گلشن یاس کبودی همسفر با سر بریده بودی 📿واویلا واویلا آه و واویلا آیینه ی صبر و تقوی و عصمتی اشفعی لنا فی الجنه سیدتی مرغ دل پر زند تا شهر دمشق طوف مرقد آن شهبانوی عشق 📿واویلا واویلا آه و واویلا (میثم مومنی نژاد) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ ⚫️ #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س ⚫️ #سبک حسین سرباز ره ... تا ام کلثوم از جهان دیده بست داغش به قلب اهل عالم نشست رفته ز دنیا،دختر زهرا سوزد از این غم،ام ابیها ⚫️مظلومه زهرا۲ ‏ خواهر ثانی حسین عطشان کز داغ او سوزد دل محبان رفته ز دنیا،دختر زهرا سوزد از این غم،ام ابیها ⚫️مظلومه زهرا۲ (#حسین_مقدم) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ 🍁 #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س 🍁 #سبک می آید یارم منزل به منزل زاده ی نور و آیه ی تطهیر دختر کوثر دختر غدیر 🍁یا ام کلثوم قدر تو پنهان چون قبر زهراست قصه ی مرگت داغ عاشوراست 🍁یا ام کلثوم با دست بسته قد خمیده دیده ای بر نی راس بریده 🍁یا ام کلثوم جای تو نبود ای دخت امام زندان کوفه ویرانه ی شام 🍁یا ام کلثوم شاهد بوده ای با چشم گریان خیزران می خورد بر لب قرآن 🍁یا ام کلثوم داماد زهرا کی شود اغیار؟ بودی عروس جعفر طیار 🍁یا ام کلثوم (میثم مومنی نژاد) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ 🥀 #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س 🥀 #سبک من علی مظلوم خانه نشینم خواهر مظلومه شاه مظلومم عزادار کربلا ام کلثومم 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا باغ مرا کربلا در خون کشیدند هجده عزیزم را پیشم سر بریدند 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا همراه زینب رفتم با دست بسته کوفه و شام بلا دل شکسته 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا ام کلثومم دیدم با اشک دیده بوسه زینب بر گلوی بریده 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا ام کلثومم دیدم باغ پرپر را اربااربا در خیمه جسم اکبر را 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا دیدم رباب و اشک حال مضطر را غرقه به خون قنداق علی اصغر را 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا دیدم سکینه با دلی پر از احساس می گفت ابتاه این عمی العباس 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا (#محمدعلی_قاسمی_خادم ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ 🔘 #سینه_زنی_حضرت_ام_کلثوم_س 🔘 #شور 🔘#سبک تشنه لب عالمین گریه کن ای دیده در ، عزای ام کلثوم آه بکش ای جگر ، برای ام کلثوم از غم کرببلا ، دگر زمینگیر شد بسکه برای حسین ، به سینه زد پیر شد 🔘واویلا واویلا… روز و شب از دیده اش ، خون جگر چکیده مصیبتی که دیده ، هیچ کسی ندیده دیده به چشم خودش ، صحنه گودال را به خاک صحرا تنی ، زخمی و پامال را 🔘واویلا واویلا… گرفته اشک غم از، چشم تر کودکان ز کربلا تا به شام،شد سپر کودکان چقدر گریه کرده،پای سر روی نی دیده رقیه را که،خیره شده سوی نی 🔘واویلا واویلا… چه غصه ها که نخورد،چه طعنه ها که شنید چه شهرها که نرفت،چه کوچه ها که ندید شبیه زینب ز دست،رفت همه هست او با که بگویم طناب،بستند بر دست او 🔘واویلا واویلا… شام بلا زخمها،بر جگر او زده بمیرم از بی کسی،به شمر دون رو زده میان بازار شام،به بی کسی خو گرفت نبود پوشیه اش،به آستین رو گرفت 🔘واویلا واویلا… خرابه شام شد، منزل او وای من داغ سه ساله شده، قاتل او وای من به یاد این غصه بود، مدام اشکش روان رقیه میگفت که، گرسنه ام عمه جان 🔘واویلا واویلا… (#علی_سلطانی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈