#امام_زمان ترانۀ عشق ، بهانۀ عشق ، تو میراث جاودانۀ عشق زِ دیده نهان ، امیر جهان ، به دور تو گردم امام زمان مجنون لیلای من ، دوری ای وای من سوزان غمهای من ، میمیرم ناله خیزد از جان ، دل شد غرق طوفان اشکم همچون بارون ، میمیرم ... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ... ... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ... غم غزلم ، عزیز دلم ، بیا و اجابت کن اَلعَجلم سرود بهار، بیا تو نگار ، بیا که بگیرد دل از تو قرار بی تابِ روی تو ، حیران در کوی تو عطر دلجوی تو ، بی تابم هستی دلدار من ، آقا غمخوار من بین حال زار من ، بی تابم ... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ... ... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ... تبسم تو ، تکلم تو ، دلم شده غرق ترحم تو حیات منی ، ممات منی ، تو تنها راه نجات منی هستم دلخون تو ، از غم محزون تو مولا مجنون تو ، آواره از چه پنهان رویت ، چشمم هر دم سویت حیرانم در کویَت ، آواره ... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ... ... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا .

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #کربلایی_حسین_طاهری ای نخلِ کوثر را ثمر یا « اُمِّ کُلثوم ... » ای مایه یِ فخرِ بشر یا « اُمِّ کُلثوم ... » 27/10/1401

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #کربلایی_حسین_طاهری ای نخلِ کوثر را ثمر یا « اُمِّ کُلثوم ... » ای مایه یِ فخرِ بشر یا « اُمِّ کُلثوم ... » ای دومین زینب ، سراپا زینتِ اَب ای زینتِ نامِ پدر یا « اُمِّ کُلثوم ... » تکرار ای چارمین خورشیدِ نور از نسلِ کوثر بر فاطمه ، نورِ بصر یا « اُمِّ کُلثوم ... » ای کوکبِ افلاک ، ای نورِ مُجسم ای خواهرِ شمس و قمر یا « اُمِّ کُلثوم ... » تکرار #اوج زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر یا « اُمِّ کُلثوم ... » تکرار ای دومین زینب ، سراپا زینتِ اَب ای زینتِ نامِ پدر یا « اُمِّ کُلثوم ... » تکرار ای کوکبِ افلاک ، ای نورِ مُجسم ای خواهرِ شمس و قمر یا « اُمِّ کُلثوم ... » #شاعر_وحید_محمدی 27/10/1401

#بیست_و_نه_جمادی_الثانی هم ماه مدینه است و هم زُهره‌یِ شام همه عمّه و هم خواهر و هم دُختِ امام ... ای دوست ! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به « اُمِّ کلثوم» ، سلام ... #سید_محمد_رستگار

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #دستگاه_شور #سبک_ای_مجاهد_شهید دختر مولی تویی تو تالیِ زهرا تویی تو #ملودی_دوم دختر فاطمه ، اُمِّ کلثوم نور چشم همه ، اُمِّ کلثوم آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #بند_دوم تو گل باغ وِلایی دختر خیرُ النسایی #ملودی_دوم مجتبی را تو نور دو عینی همچو زینب تو اُخت الحسینی آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #بند_سوم همچو زینب ، نور عینی خواهر مولی حسینی #ملودی_دوم همنشین شهِ کربلایی بهر داغ حسین ، در نوایی آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #بند_چهارم دیده ای تو ، کربلا را خواهر غم ، مبتلا را #ملودی_دوم بوده ای کربلا دل پریشان دیده ای کربلا ، طفلِ عطشان آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #بند_پنجم دیده ای تو ، همچو زینب تشنگان و ، ذکر یا رب #ملودی_دوم دیده ای کربلا ، پور لیلا پیکر پاک او ، اِرباً اربا آه و واویلتا ، وامصیبت۲ #بند_ششم دیده ای تشنه رباب است بهر اصغر، فکر آب است #ملودی_دوم دیده ای طفل شش ماهه اصغر روی دست پدر ، گشته پَرپَر آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #بند_هفتم دیده ای ای ، روح حساس بر زمین افتاده عباس #ملودی_دوم دیده ای دستش از تن جدا شد جان او در رهِ دین فدا شد آه و واویلتا ، وا مصیبت۲ #حاج_رضا_یعقوبیان #نوحه_دستگاه_شور

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #دستگاه_شور #سبک_ای_مجاهد_شهید دُخت زهرایی و مرتضایی حامیِ دین ، به دشت بلایی ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار در سپهر وِلا ، کوکبی تو همدم و خواهرِ ، زینبی تو ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای تو غمِ ، کربلا را رنج و درد و غم و اِبتلا را ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای ، تو گُلِ ، اُمِ لیلا پیکرِ ، او شده ، اِرباً اربا ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای تشنه طفل رباب است اصغرش ، غرق خون و به خواب است ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار روی دست پدر ، اصغر او پاره پاره شده ، حنجر او ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای بر زمین دست عباس در رهِ ، دین فدا ، هست عباس ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای دستش از ، تن جدا شد فرق او ، با عمودی دوتا شد ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای ، شد حسینِ تو تنها گشته نقش زمین ، بینِ اعدا ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای ، خنجر از ،کین کشیده شمرِ بی ، دین سرش ، را بُریده ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای ، پیکرش بر روی خاک بی سر و ، غرقِ خون با تنِ چاک ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده ای ، آتشِ ، خیمه ها را دیده ای ، سر رویِ ، نیزه ها را ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار دیده گریانِ تو ، جمعِ امت رفته ای ، زین جهان ، سوی جنت ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار شیعیان ، در عزایت نشسته دیده گریان و قلب شکسته ( نورِ عینِ حسین ، اُمِ کلثوم ... ) تکرار #حاج_رضا_یعقوبیان #نوحه_دستگاه_شور

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #دستگاه_شور #سبک_ای_مجاهد_شهید دُخت زهرایی و مرتضایی حامیِ دین ، به دشت بلایی #حاج_رضا_یعقوبیان #نوحه_دستگاه_شور

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #سبک_مدینه_شهر_پیغمبر تو دخت حیدری ، کلثوم عزیز مادری ، کلثوم گُلی از گُلشن عصمت به زینب خواهری ، کلثوم واویلا آه و واویلا۲ #بند_دوم گل حیدر ، گل زهرا تو هستی خواهر زینب سپهر دینِ یزدان را تو بودی همچنان کوکب واویلا آه و واویلا۲ #بند_سوم الا ای گُلبن عِترت شدی راحت تو از غم ها صفابخش دل مولی برفتی تو سوی زهرا واویلا آه و واویلا۲ #بند_چهارم صفای عالَمینی تو حسن را نور عینی تو تو در کرب و بلای خون به همراه حسینی تو واویلا آه و واویلا۲ #بند_پنجم به همراه حسین بودی تو دیدی کربلای خون تو همچون خواهرت زینب شدی از درد و غم محزون واویلا آه و واویلا۲ #بند_ششم تو دیدی روز عاشورا که غرق خون شده اکبر میان جمع دشمن ها که صد پاره شده پیکر واویلا آه و واویلا۲ #بند_هفتم روی دست حسین دیدی گلی را غرق خون پرپر شده با تیرِ کین ، پاره گلوی نازک اصغر واویلا آه و واویلا۲ #بند_هشتم الا ای روح با احساس تو بودی دُخت خیرُ الناس بدیدی با دل خونین شده نقش زمین عباس واویلا آه و واویلا۲ #بند_نهم بدیدی هر دو دست او ز جور و کین جدا گردید تن و چشم و سر و دستش به راه دین فدا گردید واویلا آه و واویلا۲ #بند_دهم بدیدی از فَرَس افتاد به روی خاک حسین تو میان موج خون ، بی سر تنِ صد چاک حسین تو واویلا آه و واویلا۲ #حاج_رضا_یعقوبیان

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #دستگاه_همایون #سبک_نبسته_ام_به_کس_دل دخترِ پاک و معصوم هستی تو ام کلثوم ای نور چشم زهرا چون زینبی تو مظلوم واویلتا واویلا۴ تو دخت حیدری بر فاطمه نور عینی از نسل آل طاها تو خواهر حسینی واویلتا واویلا۴ بهرِ حسینِ زهرا هستی تو همچو زینب سپهر دینِ حق را بانو تویی چو کوکب واویلتا واویلا۴ دیدی تو کربلا را رنج و غم و بلا را در بینِ خیمه دیدی ناله و گریه ها را واویلتا واویلا۴ تو دیده ای روی خاک پیکر اِرباً اربا شهید راهِ دین شد اکبر ، امید لیلا واویلتا واویلا۴ تو نور در حجابی بانو در التهابی همیشه دیده گریان بر کودکِ ربابی واویلتا واویلا۴ به روی دست مولی کودکِ تشنه دیدی تا شد شهیدِ کینه از غُصه اش خمیدی واویلتا واویلا۴ دیدی که حرمله زد تیر بر گلویِ اصغر به روی دست بابا شد پاره پاره حنجر واویلتا واویلا۴ دیدی تو دست عباس از پیکرش جدا شد فرق سر و دو دستش در راه دین فدا شد واویلتا واویلا۴ ای نور هر دو دیده دیدی سر بُریده کنار قتلگاهش شد قامتت خمیده واویلتا واویلا۴ #حاج_رضا_یعقوبیان #نوحه_همایون

#بیست_و_نه_جمادی_الثانی داغ است ، دلِ لاله‌ی صد چاکِ دمشق زآن گُل که بُوَد به تُربت پاکِ دمشق ... خورشید به سوگِ « امّ‌کلثوم » گریست تا ماهِ مدینه خفت در خاکِ دمشق ... #سید_محمد_رستگار

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #سبک_زینب_زینب ای نورِ دلِ زهرا ( دُختِ علی ، کُلثومی )۲ در بینِ همه زن ها (چون زینبِ مظلومی)۲ #ملودی_دوم تو گلِ ، گلشنِ ، آل عبایی دخترِ ، فاطمه ، خیرُ النسایی سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ همراهِ گلِ زهرا (در کرب و بلا ، بودی)۲ با اهل حرم بانو (در رنج و بلا ، بودی)۲ #ملودی_دوم دیده ای ، گل هایِ ، باغِ مدینه در کربَ ،لا شده ، پَرپر زِ کینه سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ دیدی که علی اکبر (رفته به سوی میدان)۲ دنبال علی اکبر (گردیده حسین گریان)۲ #ملودی_دوم دیده ای ، گلِ با غِ اُمِ لیلا از ظلم و ،کینه گشته اِرباً اربا سفیرِ ، کربلا ، یا ام کلثوم۲ دیدی تو علی اصغر (بر دست پدر جان داد)۲ در راه پدر ، اصغر (جان با لب عطشان داد)۲ #ملودی_دوم دیدی بر ، روی دست بابا اصغر از تیرِ ، حرمله ، شد پاره حنجر سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ دیدی تو به دشت خون (ای دختر خیرُ الناس)۲ در علقمه از کینه (شد نقش زمین ، عباس)۲ #ملودی_دوم در علقمه دستش ، از تن جدا شد جانش در ، راه دینِ حق فدا شد سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ دیدی که حسینِ تو (بی یاور و تنها شد)۲ دیدی که غریب مانده (اشک تو چو دریا شد)۲ #ملودی_دوم دیدی همه سویِ ، مقتل دویدند سرِ پاک حسینت را بُریدند سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ دیدی که عدو از کین (آتش زده بر خیمه)۲ پیکر به روی خاک و (سرها همه بر نیزه)۲ #ملودی_دوم دیدی حسینت از ، کینه ی عدوان پیکرش ، شد پامالِ سم اسبان سفیرِ ، کربلا ، یا اُمِ کلثوم۲ #حاج_رضا_یعقوبیان

#نوحه_حضرت_ام_کلثوم ( سلام الله علیها ) #آواز_دشتی دخت علی ، رشیده اُم کلثوم واویلا واویلا رفت از جهان ، غمدیده اُم کلثوم واویلا واویلا شور عزای دیگری به پا شد واویلا واویلا از داغ او ، مدینه کربلا شد واویلا واویلا همگام زینب رنج و غم بدیده واویلا واویلا بر روی نی ، هجده سر بریده واویلا واویلا تا آخر عمرش به شور و شین بود واویلا واویلا یاد گُلان پرپر و حسین بود واویلا واویلا او همچو زینب دیده کربلا را واویلا واویلا داغ برادر سر به نیزه ها را واویلا واویلا در کربلا گویم چه ها کشیده واویلا واویلا او دیده اصغر ، حنجرش بریده واویلا واویلا او اِرباً اربا دیده اکبرش را واویلا واویلا غلطیده در ، خون ، جسمِ بی سرش را واویلا واویلا او دیده دستانِ ز تن جدا را واویلا واویلا در علقمه ، حافظِ خیمه ها را واویلا واویلا او دیده پرپر از جفا گل یاس واویلا واویلا نقش زمین ، دیده دو دست عباس واویلا واویلا او دیده پیکری به خون طپیده واویلا واویلا شمر از ستم ، سرِ حسین بُریده واویلا واویلا او دیده آتش زد عدو به خیمه واویلا واویلا سرِ برادر دیده روی نیزه واویلا واویلا او دیده اشک و ناله ی یتیمان واویلا واویلا او دیده کعب نی زدند به طفلان واویلا واویلا او دیده زخم زینبش نمک خورد واویلا واویلا از کربلا، تا شامِ غم ،کتک خورد واویلا واویلا او کربلا و کوفه دیده و شام واویلا واویلا سنگ ستم ، زخم زبان و دُشنام واویلا واویلا #نوحه_آواز_دشتی #حاج_رضا_یعقوبیان