۲
(حضرت زینب س)
ای امید همه،دختر فاطمه
بود از لطف حق،بر لبم زمزمه
بار دیگر هستم به تاب و تب
سوزم از یاد حضرت زینب
حضرت زینب۴
گل باغ ولا،دختر حیدری
هستی حسنین،جان پیغمبری
ای گل گلزار ولا زینب
نور چشمان مرتضی زینب
حضرت زینب۴
ما همه ذره و،ماه تابان تویی
زینبا مظهر،جود و احسان تویی
شکر حق هستم از محبانت
تو کرم کردی گشته مهمانت
حضرت زینب۴
ای گل فاطمه،همه مفتون تو
تا صف محشر است،شیعه مدیون تو
تو چنان زهرا حامی دینی
در جهان زینب یار مسکینی
حضرت زینب۴
فاطمه در کمال،حیدری در جلال
صبر تو حسنی،چون حسین در خصال
زینت عالم گشته نام تو
همچو زهرا خوی و مرام تو
حضرت زینب۴
دختر کوثری،بر علی زیوری
چون مه انوری،بر حسین خواهری
بهر زهرایی گوهر نایاب
کن نظر بر ما خواهر ارباب
حضرت زینب۴
ای گل با وفا،شاهد کربلا
هستم از لطف حق،بر در تو گدا
در سخا و جود بی نظیری تو
آمدم دستم را بگیری تو
حضرت زینب۴
شب سوز دل و،رحلت زینب است
از غم کربلا،جان او بر لب است
می شود راحت از غم دنیا
می رود سوی حیدر و زهرا
حضرت زینب۴
بوده در کربلا،در غم و ابتلا
ذکر لب های او،آه و واویلتا
دیده زینب آتش بر خیمه
پیکر خونین سر بر نیزه
حضرت زینب۴
همره اسرا،دیده کوفه و شام
بر اسیران زدند،سنگ کینه ز بام
جای بوسه بر قاری قرآن
زد به لب های پاک او خزران
حضرت زینب۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_بروم
#حضرت_زینب_س
۳
(حضرت زینب س)
ام المصائب زینب رفته از دنیا
راحت شده از رنج و از درد و غم ها
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
شیعه دوباره به غم مبتلا گشته
روز رحلت زینب کبری گشته
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده زینب مادر و کوچه و سیلی
با ضرب دست دشمن شد رخش نیلی
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده زینب مرتضی و دست بسته
دیده زینب مادر را پهلو شکسته
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده زینب مولی به خانه نشسته
دیده زینب فرق بابا را شکسته
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده زینب درد و محن در مدینه
در لگن خود دل حسن از کینه
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده کرب و بلا و عاشورای خون
دست و پا می زد حسین در دریای خون
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده زینب کربلا و کوفه و شام
بر سرشان می زدند سنگ از لب بام
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
دیده او داغ سه ساله و خرابه
مرگ رقیه دیده دفن شبانه
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_من_علی_مظلوم_خانه_نشینم
#حضرت_زینب_س
۴
(حضرت زینب س)
دوباره ماتم عظمی به پا شد۲
جهان سر تا به پا ماتمسرا شد
بود این ذکر هر لب
ز دنیا رفته زینب
مصیبت وا مصیبت۲
دگر راحت شد از غم های عالم۲
رود نزد حسین زهرا و خاتم
گل پرپر ز غم ها
برفته نزد بابا
مصیبت وا مصیبت۲
به جنت ذکر ماتم دارد حیدر۲
شده گریان او زهرای اطهر
جهان را غم گرفته
حسین ماتم گرفته
مصیبت وا مصیبت۲
همه عالم شده غمگین امشب۲
ز سوز و داغ جانکاه تو زینب
گل پژمرده زینب
ز غم افسرده زینب
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی مادر و غصب فدک را۲
تو دیدی آتش و میخ و کتک را
بدیدی روی نیلی
بدیدی زخم سیلی
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی حیدر در خون نشسته۲
که فرقش را عدو از کین شکسته
تو دیدی غربتش را
شکسته حرمتش را
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی غربت و درد و محن را۲
به تشت از کینه ها خون حسن را
شهید از زهر کینه
حسن شد در مدینه
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی که عدو خنجر کشیده۲
سر فرزند زهرا را بریده
حسینت دست و پا زد
تو را در خون صدا زد
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی کربلا و کوفه و شام۲
تو دیدی می زدند سنگ از لب بام
امان از دل زینب
که خون شد دل زینب
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی سر به روی نیزه ها را۲
تو دیدی چوب و سر در تشت زر را
که زد با چوب خزران
لب قاری قرآن
مصیبت وا مصیبت۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
۵
(حضرت زینب س)
رفته از دار دنیا،نور چشمان زهرا
زینب ام المصائب،گل بستان طاها
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
در عزا گشته ماتم،شیعه بگرفته ماتم
دل بسوزد ز داغش،وا مصیبت از این غم
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
زینب ام الشهید است،رنج و هجران کشیده است
کربلا جسم در خون،سر روی نیزه دیده است
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
دیده او شمر ملعون،خنجر از کین کشیده
سر پاک حسینش،از قفا شد بریده
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
دیده در قلزم خون،جان او دست و پا زد
بین مقتل حسینش،مادرش را صدا زد
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
دیده زینب به روی،نیزه رأس بریده
نقش خاک زمین دید،جسم در خون تپیده
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
زینب خونجگر دید،آتش خیمه ها را
کعب نی تازیانه،می زدند بچه ها را
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
دیده ام المصائب،کربلا کوفه و شام
بر اسیران ز کینه،سنگ زدند از لب بام
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
دیده بزم شراب و،سر پر خون و قرآن
بر لبان حسینش،زد یزید چوب خزران
آجرک الله زهرا زهرا
تسلیت مولی مولی مولی
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
477.5K
مناجات /زمزمه
#دشتی
امام_زمان_(عج)
💚🕊💚
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم
یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم
دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه
حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم
روز و شب را طی کنم با معصیت های زیاد
گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم
با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد
در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم
😭😭
تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید
زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم
دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام
مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم
😭😭
آرزو دارم شب جمعه کنار علقمه
من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم
😭😭
صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است
قطره بودم در حریم کربلا دریا شدم
دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو
نیستی در پیش من آواره ی صحرا شدم
😭😭
با نوای جانسوز و دلنشین استاد گرامی
#کربلایی
#محمد_دیدبان🎤👌
#تنظیم خدادادی✍
😭😭💔🥀🕊🕊🕊
سبک مهدوی
وصل به شب جمعه
یارب مگه دل من از سنگه
ببین واسه بابام دلم تنگه
درسته که خیلی بدم ،برا فرج کاری نکردم
ولی ببین از غربتش،هر روز و شب لبریز دردم
یارب دیگه رخصت بده ،بیادو من دورش بگردم
به حقّ زینب صبور
یا ربّنا ،عجل ظهوره...
🌸🌸🌸🌸🌸
یارب چرا امام ما تنهاست
بابای ما یه عمره تو صحراست
رحمی کن ای خدای ما تا کی باید خائف بمونه
تا کی باشه ،ولیّ تو ،غریب ترین مرد زمونه
بسه دیگه ،یه عمره که ،صبح و مساء روضه میخونه
به حقّ زینب صبور
یا ربّنا ،عجل ظهوره
🌸🌸🌸🌸🌸
با طعنه های دشمن نامرد
شیعه شده از زندگی دلسرد
تا کی معزالاولیا تو زندون غیبت اسیره
خدا دیگه امضا نما ،بیادو انتقام بگیره
تا وقتی که آقا نیاد،شیعه گرفتار و فقیره
به حقّ زینب صبور
یا ربّنا ،عجل ظهوره
🌸🌸🌸🌸🌸
بازم شده آقای ما مضطر
تو کربلا با روضه ی مادر
کنار پیکر حسین دوباره خیلی ازدحامه
ملائکه رسیدنو بانی روضه ها آقامه
روی لب گریه کنا ،دعای عجّل انتقامه
به حقّ زینب صبور
یا ربّنا ،عجل ظهوره
🌸🌸🌸🌸🌸
اینجا همونجاییه که زینب
دیده حسینو زیر ده مرکب
از نعل تازه ها نشست ،روی تنش نقش جسارت
سر عباش دعوا شده ،انگشترش رفته به غارت
بوسه زده بر حنجرش، زینب به هنگام زیارت
به حقّ زینب صبور
یا ربّنا ،عجل ظهوره
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🏴🏴🏴 دوبیتی _ رباعی مدح و شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
تصویر تمام کربلا زینب بود
تفسیر پیام کربلا زینب بود
در عشق و فداکاری و ایمان و وفا
زهرای قیام کربلا زینب بود
مؤید
×××
زیبایی گلشن علی زینب بود
پرورده دامن علی زینب بود
بر خصم شکست داد ولی خود نشکست
آیینه نشکن علی زینب بود
مؤید
×××
در فضل، محیط بیکرانی زینب
در صبر، بسیط آسمانی زینب
ای خورده به سینه ات مدال عظمت
بانوی همیشه قهرمانی زینب
مؤید
×××
زینب که به عشق جوشش آموخته است
ماه است و چو مهر رخ برافروخته است
کارآیی انقلاب خونین حسین
بر قامت صبر او نظر دوخته است
مؤید
×××
زینب که به کار عاشقی غوغا کرد
صد بار شهادت به رخش در وا کرد
دو دسته گل یاس که در دامن داشت
تقدیم به باغبان عاشورا کرد
مؤید
×××
من مظهر صبر، زینب کبرایم
هر جا که بود حسین، من آن جایم
هر چند که آفتاب بی سایه بود
من سایه آفتاب عاشورایم
مؤید
×××
زینب که شکوه عشق پاینده از اوست
ماهی ست که نور صبر تابنده از اوست
اسلام ز کربلا بود زنده، ولی
تاریخ حیات کربلا، زنده از اوست
مؤید
×××
زینب که دل و روح دلیری دارد
در یاری دین سهم کثیری دارد
همچون حسن و حسین و زهرا و علی
نیرویِ شکست ناپذیری دارد
مؤید
×××
زینب که قیام کربلا زنده ازاوست
ایثارگری و صبر پاینده از اوست
از جلوه او چهارده قرن گذشت
امّا به خدا همیشه آینده از اوست
سازگار
×××
با داغ و فراق، آشنایی زینب
با درد و غم و عشق، دوایی زینب
سوگند به مظلومی زهرای بتول
تو فاطمه کرب و بلایی زینب
وفائی
×××
چون قافله عشق رسیدند ز راه
بر تربت شاه دین، به صد ناله و آه
زینب به سر قبر برادر می گفت
لا حول و لا قوة الاّ بالله
صفا تویسرکانی
×××
از جوهر خلقت و ز انوار جلی
مجموعه علم و حلم و فیض ازلی
خلاّق ازل نهاد نامش زینب
وز راه کرم عطا نمودش به علی
صفا تویسرکانی
×××
تسلیم و رضا نگر که آن دُخت بتول
در مقتل کشتگان چو فرمود نزول
شکرانه سرود، که ای خداوند جلیل
قربانی ما به پیشگاه تو قبول
فؤاد کرمانی
×××
تسکین دل شکسته، آهم ندهد
بی هم نفسم کسی، پناهم ندهد
من زینب بی حسینم و برگشتم
جا دارد اگر مدینه راهم ندهد
موحدیان ـ امید
×××
سر در بر امر حق فرود آوردم
شاهد به غمش، تن کبود آوردم
رفتم ز مدینه و پس از آن همه داغ
جز طفل سه ساله، هر چه بود آوردم
موحدیان - امید
×××
بر حنجر خون، نوای عشقی زینب
دلداده و جان فدای عشقی زینب
در بهت سکوت کوفه، در ظلمت شام
پیغامبرِ خدای عشقی زینب
شفق
×××
بر حنجر خون، نوای عشقی زینب
دلداده و جان فدای عشقی زینب
در بهت سکوت کوفه، در ظلمت شب
پیغامبر خدای عشقی زینب
شفق
×××
زینب، تو که در حنجر حق، آوایی
تندیس علی، آیینه ی زهرایی
در مکتب عارفان و در دفتر عشق
گلواژه انقلاب عاشورایی
شفق
×××
آن روز که خون عاشقان ریخت به دشت
دریای فرات، غرق در خون می گشت
دیدم که به دنبال حسینش، زینب
سر تا سر دشت کربلا را می گشت
حسن علی پور
×××
مآل اندیش فردا بود زینب
در آن صحرا چه تنها بود زینب
به هنگام غروب تنگ آن روز
تمام غربت ما بود زینب
یدالله گودرزی
×××
ای شمع شبستان وِلا، یا زینب
ای اختر صحرای بلا، یا زینب
دریاب که از کف نرود دامن صبر
سوگند به خون شهدا، یا زینب
سپیده کاشانی
×××
ناموس خدا و دخت حیدر، زینب
پرورده آغوش پیمبر زینب
صابر چو حسن، شجاع مانند حسین
در حفظ بقاء دین داور زینب
سیفی شیرازی
×××
در مسلخ عشق کرده غوغا زینب
در سنگر صبر، کرده مأوا زینب
همراه رقیّه رفته در شام بلا
برگشته ز شهر شام تنها زینب
ژولیده نیشابوری
×××
ای پرچم کربلا به دوشت، زینب
قربان تو و خشم و خروشت زینب
تا موی سرت، سپید شد از غم دوست
شد کعبه ی دل، سیاه پوشت زینب
علی موسوی گرمارودی
×××
می سوخت چو شمع و پایداری می کرد
دل از مژه جای اشک جاری می کرد
شب دختر شیر حقّ به جای عباس
از عترت عشق پاسداری می کرد
احد ده بزرگی
×××
زان فتنه خونین که به بار آمده بود
خورشید ولا، بر سر دار آمده بود
با پای برهنه، دشت ها را زینب
دنبال حسین، سایه وار آمده بود
حسین اسرافیلی
×××
زینب که مه برج کمال وادب است
در خلق به بهترین نسب منتسب است
در وصف و مقام او همین باشد بس
که این دخت علیّ مرتضی زین اب است
شکوهی
×××
از داغ غمت خون جگر دارم من
وز یاد لبت دیده تر دارم من
تو از سر نی سایه فکندی به سرم
یا سایه خورشید به سر دارم من؟
شکوهی
×××
ای واسطه رحمت رحمان زینب
وی عالمه علوم قرآن زینب
در نام گذاریت محمّد فرمود:
خوانده است ترا خدای سبحان زینب
قانع
×××
در عشق علامتی به جز زینب نیست
در صبر قیامتی به جز زینب نیست
آن جامه عصمتی که زهرا پوشید
زیبنده قامتی به جز زینب نیست
موید
×××
زینب که شکوه جاودانی دارد
هر جا حضور آسمانی دارد
ازدست حسین بن علی، خون خدا
برسینه مدال قهرمانی دارد
مؤید
×××
ای تالی فاطمه به آئین و مرام
ای صبر تو و نطق تو همدوش قیام
ما دست طلب به سوی تو آوردیم
ای دخت امام و عمّه و اُخت امام
خسرو