#حضرت_مسلم__ع__روضه
بنویسید مرا یار حسین
کشته و مرده ی دیدار حسین
اولین بی سر بازار حسین
مسلم کوفه ،علمدار حسین
او دلش خواست سفیرش باشم
من دلم خواست اسیرش باشم
قفس از کوفه و پر از مسلم
زخم از کوفه جگر از مسلم
خاک پا از تو و سر از مسلم
کس نپرسد چه خبر از مسلم
کوچه ها بی کسی ام را دیدند
غم دلواپسی ام را دیدند
مردم کوفه غلام طوعه
بس که بالاست مقام طوعه
یاریم کرد کلام طوعه
کوفیان باز مرام طوعه
روح مردانه در این پیرزن است
پیره زن نه بخدا شیرزن است
عهد بستند شکستند همه
مردمش پول پرستند همه
تشنه خون تو هستند همه
كوفيان سنگ به دستند همه
کاروانت نشود سرگردان
به مدینه همه را برگردان
تکه تکه بدنم گفت نیا
پاره ی پیرهنم گفت نیا
به سر میخ تنم گفت نیا
خاک و خون دهنم گفت نیا
مرکب جنگ همه زین کردند
سر تو جایزه تعیین کردند
ترسم از گمشدن دخترهاست
ترسم از سوختن معجرهاست
ترسم از وا شدن زیور هاست
ترسم از غارت انگشترهاست
حرمله نقشه کشیده ست حسین
دو سه تا تیر خریده ست حسین
شرر ای کاش به جانت نزنند
نیزه ها سر به دهانت نزنند
کوفیان زخم زبانت نزنند
وای سیلی به زنانت نزنند
پیش زینب بدنت را نکشند
گرگ ها پیرهنت را نکشند