.
#زبانحال_امام_حسین با #حضرت_مسلم
#زمینه
#شب_اول_محرم
#عرفه
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
باد موافق توی این بیابون
پیامتو به گوش من رسونده
روضتو خونده واسمو آخرین
سلامتو به گوش من رسونده
سلام خدا به زخم سرت
به جراحتای پیکرت
میام به زودی واسه ی
جواب سلام آخرت
آهم میرسه به تربت تو
اشکم میچکه با غربت تو
سخته خبر شهادت تو
سردار غریبم ای یار غریبم
بند دوم
چه سخته اخبار شهادتت رو
دختر تو رو دامنم بشنوه
چقدر غریب و بیکسی که باید
وصیتاتو دشمنم بشنوه
میبینی تو موج غم منو
میبینی با قد خم منو
شهری که سفیر منو کشت
میکشه یه روزی ام منو
گریونه چش گلای باغت
روز گار من تلخه با داغت
من موندم و ماتم فراقت
سردار غریبم ای یار غریبم
بند سوم
چه رازیه که هرکی عاشقم شد
با لبای تشنه باید بمیره
سنگی که دندون تو رو شکسته
پیشونی منو هدف میگیره
تو رو زدنت به جای من
غصه نخوربرای من
شاید سرم بیاد ولی
نمیرسه کوفه پای من
غوغایی میشه برا سر من
میشه قطعه قطعه پیکر من
مقتل رو میبینه خواهر من
405.5K
.
#زمینه #زمزمه
#وداع_امام_حسین
#شب_دهم_محرم _ #عاشورا
روضه وداع امام حسین علیه السلام
داری میری ولی
دلم رو می بری
مگه نگفتی که
پناه خواهری...
برو داداش خدا نگهدارت
برو داداش دست علی یارت
برو به همراه علمدارت
خدانگهدار
از زبان امام حسین سلام الله علیه
خواهر جونم چقدر
شبیه مادری
دووم بیار تو که
دختر حیدری
تو دیگه بعد از این علمداری
برای بچه هام پرستاری
خوب می دونم طاقتشو داری
خدا نگهدار...
#زبانحال_حضرت_سکینه سلام الله علیها
بابا کجا میری
منم کبوترت
یه فکری کن برا
غربت دخترت
منو نزار میون این صحرا
نوازشم بکن کمی بابا
آخه دارم یتیم میشم حالا
خدا نگهدار...
#زبانحال_امام_حسین علیه السلام
آروم بگیر گلم
قربون گریه هات
نذار که بیش از این
شرمنده شه بابات
قول بده یار پدرت باشی
باید به فکر معجرت باشی
پیش رقیه خواهرت باشی
#حاج_محمد_مهدی_روحی ✍
🏴
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#زبانحال_امام_حسین (علیه السلام)
〰〰〰〰〰〰
میزبانِ روضهی ویرانه، مهمان را ببخش
نیزهدار اینجا نیاوردش، عمو جان را ببخش
نه، حریفِ این گرهها نیست انگشتان تو
دستهایت خسته شد، موی پریشان را ببخش
بوسه بر لبهای خشکت آرزوی آب بود
آرزوهای بَرآبِ رود و باران را ببخش
خاکسارت شد، ولی باز از خجالت سرخ شد
زخمِ پایت را نبین، خارِ مغیلان را ببخش
گفت یک شب گم شدی ترسیدی از تاریکیاش
روسیاه از روی زردت شد، بیابان را ببخش
صورتت با بوسهی انگشترم مأنوس بود
رفت در انگشتِ سیلیدارها، آن را ببخش
آن که با لبهای زخمم چوببازی کرد، نه!
خیزرانی را که میبوسید دندان را ببخش
در غمت چیزی نباید گفت، باید جان سپرد
جانِ بابا شاعران و روضهخوانان را ببخش
.
#رضا_قاسمی ✍
.
.
#فاطمیه
#زبانحال_امام_حسین با مادر علیهماالسلام
گریز به کربلا
مادرم ای سرّ هستی فاطمه
ای که هستی بی معلم عالمه
نیست آن کس را که دارد حبّ تو
از حساب روز محشر واهمه
ریشه های چادرت حبل المتین
خادم پیوسته ات روح الامین
غیر تو در بین جن و انس و حور
نیست هم شأن اميرالمؤمنين
شد مسیر تو صراط المستقیم
زیر پای توست جنّات نعیم
آن که گشته عرش اعلی' جای او
تازه گردد در سرای تو مقیم
یازده خورشید تو، نور جهان
راه پیوند زمین و آسمان
می شود بغض عدوی آل تو
راه اصلی نجات شیعیان
ای که نامت رافع هر غم شده
مایه ی آرامش خاتم شده
قوّت بازوی سردار احد
از چه قدّت در جوانی خم شده
نیست هرگز باور من رفتنت
در حیاط خانه بی جان دیدنت
نیمه شب ای مادر مظلومه ام
قاتل من می شود غسل تنت
میدهم حق که شده مویت سپید
از جفای ثانی رذل پلید
یک لگد بر در زد و پیش نگات
محسن شش ماهه ات گشته شهید
وقت غسل تو پدر آهی کشید
باز اشک از دیدگان او چکید
گفت ای اسماء ببین دستان من
بر کبودی تن زهرا رسید
باز یاد کوچه افتاده پدر
کوچه ای که از غمت شد خون جگر
از همان جا مانده بر بازوی تو
با غلاف قنفذ ملعون اثر
با جفای دشمنان کافرت
مادرم شد زخم از پا تا سرت
می چکد خون آبه وقت غسل تو
از میان زخم های پیکرت
مادر از غسل تنت آزرده ام
دیده ام پژمرده ای، پژمرده ام
هر نگاهی که به زخمت می کنم
گوئیا که تیر و نیزه خورده ام
دیده ام در بین این خون آبه ها
زخم تیغ و نیزه و سنگ و عصا
یک هزار و نهصد و پنجاه زخم
در میان مقتل کربلا
می رسی تو در کنار قتلگاه
می کنی بر جسم صدچاکم نگاه
با نگاهی بر لب خشکیده ام
می شوی تو غرق اشک و درد و آه
روبه روی چشم های خیس من
می شود جسم نحیف تو کفن
مادر اما بی کفن می مانم و
می رود حتی به غارت پیروهن
با دو دست خسته ی شیرخدا
می شوی تدفین میان ناله ها
مادرم اما تن صد پاره ام
می شود در گوشه ی مقتل رها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.