.
#زمينه ، #زمزمه ، #لطمه_زني
#حضرت_علی_اكبر
گريهَ مو در نيار پاشو بابا
جون ميكَنَم ميزني دست و پا
بميرم اينجوري پخشي رو خاكا
موقع رفتنت
بابا شدم خونه خراب
آب شدم وقتيكه
خواستي ازم يه جرعه آب ٢
پاشو ماهِ من
داره قلبم تير ميكشه علي حرفي بام بزن
پاشو باباجونم تا از اينجا باهم بريم اصلا
پاشو ببين همه دارن ميخندن به اشكاي من
پاشو ماهِ من …
ولدي علي ، ولدي علي ولدي علي ولدي علي
با ايني كه تار ميبينه چشام
بابايي سخته باورش برام
روزي تابوت تو بشه عَبام
فكرشم نميكردم
يه روز با اشكِ بي امون
با دستم از دهنت
بيرون بيارم لخته خون
جانِ فاطمه
پاشو خودت ببين كنارِ عمه چقدْر نامحرمه
پاشو كه عمه داره آب ميشه توي اين همهمه
ديگه چشام داره سياهي ميره پاشو بَسمّه
جانِ فاطمه
ولدي علي ، ولدي علي ولدي علي ولدي علي
#شب_هشتم_محرم