eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
370 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک دوباره مرغ روحم.... ♠️♠️♠️ سردار آسمونی سخته ندیدن تو مونده زمین تو بُهتِ این پر کشیدن تو تو مُزدت و گرفتی ما به غمت نشستیم تا آخرین نفس با عهدی که بستی هستیم اُسطوره واسه مردم هستی برا همیشه سنگ از تو بود هراسون بودی اگر چه شیشه چشمات خروش خشم و آئینه رو با هم داشت حاج قاسم دلاور لفظ شهید و کم داشت آرامش از تو داره تهران، دمشق و بغداد رو هیچ ضریحی با تو حتّی یه خط نیفتاد یک روح سربلندی توو سربه زیریهات بود بعد فرج ، شهادت بالاترین دعات بود اسم تو رو می خونه سو سوی هر ستاره این خاکِ آریایی مثل تو کم نداره نزدیکه با صلابت بر فتنه گر بتازیم مِیدونی توی حیفا با نام تو میسازیم دشمن شبیه قطره س اسم تو مثل دریاس راهت ادامه داره عکست تووقاب دلهاس دست تو رو گرفتن بردن به آسمونا اون دستی که رو خاکا اُفتاد شبیه سقا.... ♠️♠️♠️
دلم شور می زد که از دور دیدم دو پیغام سرخ از بیابان رسیدند سوارانی از کوفه و غصه هایش که پیغمبر روضه یک شهیدند رسیدند و از ماجرای تو گفتند از اینکه نرفتند از کوفه بیرون مگر اینکه دیدند دروازه ی شهر شده میزبان سری غرق در خون شنیدم که گفتند باز اهل کوفه نمک خورده اند و نمکدان شکستند به جز کاسه کهنه عهد و پیمان تو را سر شکستند و دندان شکستند شنیدم که تا پای جان ایستادی ولیکن به تو عرصه را تنگ کردند تو را دوره کردند و مهمانشان را پذیرایی آتش و سنگ کردند شنیدم که از روی دارالعماره تو را پرت کرده پرت را کشیدند تن بی سرت را به یک اسب بستند و در کوچه ها پیکرت را کشیدند شنیدم که لب تشنه جان دادی آخر تو را آب دادند و آبی نخوردی اگرچه لبت پاره از سنگ ها شد ولی خیزران شرابی نخوردی سرت زینت سر در شهر گردید ولی سهم نی ها و طشت طلا نه تنت قسمت میخ قصاب ها شد ولی پایمال سم اسب ها نه
علیه‌‌السلام 🔹چه بگوید؟🔹 فاطمه مادر حسین و حسن گله کرد از وصال شیرازی گفت: ای آن‌که از برای حسین شعر نغز و چکامه می‌سازی! آفرین! از حسین من گفتی نیست اما مگر حسن پسرم؟ از غریب مدینه یادی کن! بگو از داغ پارۀ جگرم! شور شعر حسن گرفت وصال چشم او تا سحر ز غصه نخفت طبع ترکیب‌بندگوی زلال چند بندی رثای او را گفت گفت اما لطیف و در پرده محضر فاطمه ادب می‌کرد از همان لحظه‌ای سخن می‌گفت که حسن طشت را طلب می‌کرد چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد دید اگر شعر را ادامه دهد دل زهرا دوباره خواهد سوخت نه مگر قرن‌ها دل مادر از همین رنج‌های بی‌حد سوخت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر زخم، آن جسم را تصرف کرد؟ همسر مجتبی به شوهر خود کاسۀ زهر را تعارف کرد؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر خون دل‌ها به‌سان رود شده؟ زهر، سوزانده تار و پودش را چهره‌اش مثل تو کبود شده؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر از سپاه امام، غیرت رفت؟ جانماز و ردا و خیمۀ او در کف دوستان، به غارت رفت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر دل عالم به یاد او می‌سوخت؟ وقت تشییع، تیرهای حسد تن و تابوت را به هم می‌دوخت؟ چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد... 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
چند بیتی به نیت تلنگری عاشقانه در توجه خاص جهت دعا برای تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه یک صدا گر دعا کنیم همه التماس ِ خدا کنیم همه گِرِه غیبت ِ امام زمان صبحِ یک جمعه وا کنیم همه العجل ، آفتاب ، یامهدی بر دل ِ ما بتاب ، یامهدی چارهٔ مشکلات دست شماست بهترین انتخاب یامهدی من چه کردم برای آمدنت قلب من نیست جای آمدنت کاش بالای برگهٔ رأیم می نوشتم دعای آمدنت العجل ای امید آخر ما رنگ و بوئی بده به باور ما جمکران ، نیمه شب ، به دیدهٔ تر نام تو در قنوت ِ رهبر ما