eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
378 عکس
332 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ------------------------------------ قلبم گواهی می دهد دلدار  می آید تسکین قلب دختری غمخوار می آید هرجا که بزم غم به نام عمه جان باشد صاحب عزا با گریه ای خونبار می آید آن طالب خون خدا بر انتقامی سخت با  ذوالفقار  حیدر  کرّار  می آید سخت است دوری ،انتظارش می کُشد ما را اما  یقین  داریم  روزی  یار   می آید در  انتظار  یار ، باید  خون دل باشد با  انتظار   واقعی  دلدار  می آید باید بیاموزیم اصرار از رقیه ، چون دانست بابا ، با کمی اصرار می آید تاریکی شب بود ، اما خوب می دانست خورشید در این  شامگاه   تار  می آید تعبیر  شد  خواب رقیه ، دید بابایش با  سر ، برای  آخرین  دیدار  می آید از بس شبیه مادرش زهرا شده ، گویا بانویی  از  بین در و  دیوار  می آید آهنگ  تشییع   شبانه از  مدینه  تا ویرانسرا   تکرار  در  تکرار  می آید از کاروان جاماند ،اما اربعین هر سال همراه صدها  دسته ی زوّار  می آید مثل رقیه در سرم ، شور  حرم  دارم با او که باشم  راهها  هموار  می آید باید به خاتون سه ساله عرض حاجت برد هر جا که  حلّ  کارها ، دشوار  می آید بستند  راه  کربلا  را  و  نفهمیدند از دست بانو  معجزه ، بسیار می آید هرکس که خاک درگهش شد "کیمیا“ گردد اعجازها  از  خاک این  دربار  می آید ------------------------------- رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۱
💚 برایت از فرج خواندیم و این از روی عادت نیست. دعا کردن برای تو مگر اصل روایت نیست. تویی که انتظارت افضل الاعمال آدمهاست. بدون انتظار تو عبادتها عبادت نیست. برای ظالمان و کافران و ثروت اندوزان. مگر ای حجت حق،بودنت اتمام حجت نیست؟ سلاحی نیست غیر از اشک در دستان ما اما.. نمیدانم چرا در این دعاها استجابت نیست. گناه آنقدر ما را در سیاهی ها فرو برده ست. که حسی در وجود ما بجز حس خجالت نیست. سپیدیهای مویم بارها خاطر نشان کردند. که وقتی موسم دیدار میآید که فرصت نیست. خدای مهربان هم در فرج تعجیل خواهد کرد. به شرطی که ببیند در دل ماسوء نیت نیست🔳🔳🔳🔳ارسالی خادم اهلبیت کمالی
اللهم عجل لولیک الفرج مجنون المهدی(عج) علی اکبراعتمادی فر"سلیمانی" : دوستت دارم امام زمانم مهدی(عج)جان اللهم عجل لولیک الفرج ای کاش کسی پنجره را وا میکرد پائیز دل مرا تماشا می کرد ای کاش که از نگاه باران زده ام یک بار دگر مهدی(عج) تماشا میکرد اللهم عجل لولیک الفرج تا نیایی به جهان بی تو که آزادی نیست هر کجا روی زمین بی تو که آبادی نیست هر کجا پر شده از فتنه دجال زمان مهر و احسان به کجا رخصت فریادی نیست تا نیایی نرسد عدل و عدالت به جهان در ادا کردن حق چون تو که استادی نیست تویی آن گوهر یکدانه که در ملک وجود واسط رحمت حق مثل تو همزادی نیست چون تو که منجی موعود جهانی به ابد ناجی از ظلم و رهاینده ز بیدادی نیست بی تو ای حجت حق نعمت رحمانی کو چون تو ای جان جهان لطف خدادادی نیست باید از حضرت حق اذن ظهورت برسد غیبت از طرف خدا بر تو که ایرادی نیست اللهم عجل لولیک الفرج جانم فدات آقا بیا آخر به پیش ما بیا من التماست میکنم مولای خوبیها بیا ای دلبر و جانان من پایان بده هجران من ای پرتو رخشان من بر این شب یلدا بیا ای جان جانانم بیا ای درد و درمانم بیا ای راحت جانم بیا ای سرور و مولا بیا بنما رخت را بر همه دنیا فکن در همهمه ای نور چشم فاطمه ای قبله دلها بیا آقا نیایی چون دگر ماییم و عمری در به در بی تو نمی آید به سر امروز و هم فردا بیا بی تو همه درد است و غم خیر و نکویی در عدم در هر طرف ظلم و ستم ویران شده دنیا بیا آکنده شد دور زمان از ظلمت مستکبران پر از ضلالت شد جهان خورشید بی همتا بیا هست نا امید از دیگران این دیدگان عاشقان تنها امید بی کسان آقا خودت تنها بیا ای وارث خیرالبشر آقا امام المنتظر از این گناهم در گذر بر این من شیدا بیا منجی موعود جهان ما را از این محنت رهان بازآ عزیز مهربان ای گوهر یکتا بیا اللهم عجل لولیک الفرج ای خدا میشود آیا که رسد دولت او که ببینم به عیان روشنی طلعت او ای خدا میشود آیا که شود وقت ظهور که به پایان برسد ظلم شب غیبت او ای خدا کی شود آن دم که ببینم به جهان شده ارزانی چشم همگان رؤیت او شود آیا که پس از اینهمه دوری و فراق دگر این عاشق دلخسته رسد خدمت او انتظار رخ او تا به کی آخر بکشم کی شود تا که رسد بر همه جا برکت او کی رسد وعده حق منجی موعود جهان کی کنی شامل مخلوق جهان نعمت او کی شود تا که نماید به همه چهره خویش شود آیا که ببینم به عیان حضرت او اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 یاصاحب الزمان.. عج.. من گدای هر شب این خانه ام سائل بی چیز این کاشانه ام مستمندی فارغ از الطاف غیر همچو مرغی در میان لانه ام من غریب آشنای هر شبم مستمندی بر در میخانه ام من گدای یوسف زهرا شدم باده نوش جرعه پیمانه ام من همانند پرستوئی غریب پر زنان دنبال دام دانه ام روح من ، در پیش تو جامانده است من همان از کاروان جا مانده ام عاشق گفتار یار مهدیم من فدای رهبر فرزانه ام ای وجودت باعث چرخ زمان من به گرد شمع تو ، پروانه ام کی تو آئی مهدی آل علی من ز عشق روی تو دیوانه ام بین که مجنون نالد از هجران تو مهدیا از غیر تو بیگانه ام شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیه الله «عید» ما دیدن رخسار مہ توست بیا عالمی چشـم بـہ راه سپہ توسٺ بیا اےڪہ یڪ گوشہ‌نگاهٺ غم‌عالم ببرد ایــن‌دلــم‌منتــظرِ یڪ نگہ توسٺ بیا
1_1577181754.mp3
3.25M
. با (عج) 📋 این جمعه هم رفت ازت خبر نیومد / کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ این جمعه هم رفت ازت خبر نیومد، غصه به سر نیومد مسافر غریبِ، من از سفر نیومد خیلی تو این شبا من، برا تو گریه کردم بیا که آرزومه، دورت آقا بگردم ذکر غروب جمعه‌هاست، آقام‌کجاست آقام‌کجاست اون که امید قلب ماست، آقام‌کجاست آقام‌کجاست منتقم کرببلاست، آقام‌کجاست آقام‌کجاست «آقابیا آقابیا، آقابیا آقابیا» شرمنده‌م آقا برای اشکایی که، دم سحر میریزی گرچه بدم میدونی، خیلی برام عزیزی من بندگی نکردم، رزمندگی نکردم یک روز هم شبیه، تو زندگی نکردم دل تو رو شکسته‌ام، منوببخش منوببخش با غیر تو نشسته‌ام، منوببخش منوببخش از این زمونه خسته‌ام ، منوببخش منوببخش «آقابیا آقابیا، آقابیا آقابیا»
صدا ۰۰۲_sd-۳۱.m4a
2M
زمینه. اهنگی تخریب بقیع و. امام حسن علیه السلام هرجا روی خاک میشینم هرجا سنگ قبر میبینم ، گریه م میگیره زیر سایه بون میشینم ، گریه م میگیره نه گنبدی نه چراغ ، نه صحن و رواق میمیره برات ، شیعه به خدا بازم نم بارون ، رو گونمون میزنه دوباره غمت ، داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم ، ذکر یا امام حسنه آقام آقام آقام یابن الزهرا .. وقتی تو حرم میشینم صحن مشهد و میبینم ، گریه م میگیره طاق و گنبد و میبینم ، گریه م میگیره نه صحن و ایوونی ، نه روضه خونی می باره قلبم ، رو خاک بقیع یه روز تو مدینه ، برات حرم میسازیم حرم برا تو ، شاه با کرم می سازیم جلوی حرم ، صحن قاسم بن حسن آره میسازیم آقا ، خوبشم میسازیم بازم نم بارون ، رو گونمون میزنه دوباره غمت ، داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم ، ذکر یا امام حسنه آقام آقام آقام یابن الزهرا .. شاعر: علیرضا رأفتی
صدا ۰۰۲_sd-۳۵.m4a
1.64M
زمزمه تخریب بقیع، سبک. نبستم به کس دل دستگاه.همایون گرد و غبار غم را. شعله زده به سینه من زائر قبور. خراب این مدینه آنجا که گریه ها هم خاموش و بی صدا شد هرکس بمیرد از غم آن سرزمین روا. شد واویلتا واویلا (۴) آنجا که بغض سینه که میشود گلو گیر حتی جوان ز غربت. میشد ز غصه اش پیر خاکش همیشه سرخ و هوای ان غباری است از گریه های زهرا. مدینه آیینه کاری است واویلتا واویلا (۴) اهل مدینه باب. عداوت و گشوده اند بر اهل بیت عصمت ظلم و ستم نموده اند هرکس دم از علی زد او را کنند و تخریب صدیقه طاهره حتی کنند و تکذیب واویلتا واویلا بغض علی زبانه میکشد از وجودش رنگ ریا گرفته همه ای تاروپودش روزی که راه مادر درکوچه ها بستن باضربه ای حریم ولایت و شکستن واویلتا واویلا
410.5K
زمینه خیلی کوتاه برای زمان کم سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ( آخر یه روز شیعه برات حَرم می سازه ... حرم برای تو شه کرم می سازه ... ) 2 آقام آقام آقام آقام .... حسن .... ( آخر برات یه گنبدهِ طلا می سازیم شبیه گنبده امام رضا می سازیم ....) 2 یه سقاخونه میسازیم با شورُ احساس سرِ قبرِ اُم البنین مادرِ عباس .... آخر برات شیعه یه روز حرم می سازه حرم برای تو شه کرم می سازه ... آقام آقام آقام آقام .... حسن .... کانال رسمی سبک هایِ حاج امیر عباسی
327K
واحد تک حماسی سنگین سالروز تخریب قبور ائمه بقیع این حرم با چهار گنبد میشود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی میشود پنجره فولاد اینجا چه قیامت میکند واقعا اینجا عجب دارُالشفایی میشود نقشۀ این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد ، به چه بنایی می شود حتم دارم ساختُ سازِ حرم هایِ بقیع از همان لحظه که آقا تو میایی می شود میرسد روزی ، با دستانِ پر مهرِ شما از رواقُ و صحنِ اینجا رونمایی می شود آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیبا ترین تصویرِ دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وا نشد هرچه گَشتم قبرِ زهرا مادرم پیدا نشد راهِ ما را بسته بودن ، هرچه من می خواستم تا روم در پیشِ قبرِ مادرِ سقا نشد ..... سر به دیوارش نَهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضۀ زهرا نشد
573.5K
روضه امام حسن علیه السلام تخریب قبور بقیع تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره اگر کم از سر این سفره بردارم خطا کردم به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم از آنجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم ... شاعر : علیرضا خاکساری
1.05M
روضه سالروز تخریب بقیع ای بهشتِ برین و دار سلام ای زمینِ بقیع بر تو سلام ای بقیع ای بهشت روی زمین خاکی و برتر از بهشتِ برین عنبری یا عبیری یا عودی هرچه هستی بهشت موعودی صَدف و پر زِ گونه گونه گهر فرش و از بام عرش بالاتر چه گوهرها که زیب سینۀ توست چه نگین ها که درخزینۀ توست آن بزرگان که در تو پنهانند جسم خاکی و یک جهان جانند هر طرف رُخ نَهفته در دلِ خاک پاره ای از تنِ پیمبرِ پاک این یکی خاکِ پاکِ دختر اوست پارۀ پیکرِ مطهر اوست ساحتِ قُدس حَضرت زَهراست کز جَلالت شَفیعه ی دو سرا است آن حسینی که او بجان پرورد کربلا را علم به عالم کرد روز اسلام از آن نشد چون شب که گره زَد به گیسوی زِینب درهُ التاج و تاجِ دین باشد زیب او یازده نِگین باشد این اِمامان که در بقیع دَرند اِفتخارات عالم بشرند سدره المنتهایِ ایمانند ترجمانِ رموز قرآنند وارِث اَنبیا و صِدّیقین سایه های خدا بروی زمین هر یکی شاخه ای زِ نخلۀ طور هر یکی آیه ای زِ سورۀ نور چار دُّرِ خوشآبِ یک صدفند نورِ چشمانِ شهنه ی نجفند روشنی بخش روی مِهر و مَه اند پسرانِ عزیز فاطمه اند مشکلی دارم ای بقیعِ عزیز ای تو ما را شَفیعِ رَستاخیز یاد داری شبی چو قیر سیاه نه چراغی نه پرتویی از ماه علی آورد با دو دیدۀ تر بدنِ پاکِ دُخت پِیغمبر دیدی آیا در آن شبِ تاریک بازو و پهلویِ وِی از نزدیک راستی پَهلوش شِکسته نبود؟! بازوی او سیاه و خَسته نبود؟! دستهایش هنوز آبله داشت؟! زیر لبها هنوز هم گله داشت شاعر : ریاضی_یزدی