eitaa logo
کانال نوحه و روضه عرشیان عشق
5.2هزار دنبال‌کننده
381 عکس
349 ویدیو
119 فایل
لینک کانال های مکمل : مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب عشاق به سیمای حسین می نگرند            مکن ای صبح طلوع عصر فردا زدم تیغ همه می گذرند دودمه شب عاشورا قصه ی عشق حسین امشب به آخر می رسد                یاابن الزهرا العجل شام فردا دست نامحرم به معجر می رسد دودمه شب عاشورا تا نماز صبح می گردم اخا دور سرت          رحم کن بر خواهرت وای اگر فردا بیفتد بین مقتل پیکرت دودمه شب عاشورا زینب امشب بر نمی دارد زرویت چشم را               یا ذبيحاً باالقفا کن نگاهی گاه گاهی در میان خیمه ها دودمه شب عاشورا شب شب اشک است وغوغادرمیان خیمه هاست                  کربلا ماتم سراست شام فردا ای خدا آتش به جان خیمه هاست دودمه شب عاشورا شاه دین امشب به لب دارد مناجات و دعا                 کربلا ای کربلا میزند در زیر خنجر ظهر فردا دست و پا دودمه شب عاشورا امشب را عاشقان دارند به لب ذکر دعا              عصر فردا سرجدا در میان خیمه‌ها نجوا نمایند با خدا دودمه شب عاشورا عصر فردا کربلا غوغای محشر می شود                یابن الزهراالعجل عمه ات زینب دوباره بی برادر می شود دودمه شب عاشورا شاه امشب تا اذان صبح عبادت می کند               یا حسین ابن علی آخرین بار است اصغر خواب راحت می کند دودمه شب عاشورا باز هرجا بنگری آهنگ دلها این شده           مکن ای صبح طلوع آسمان هم از غم داغ حسین خونین شده
سلامُٓ علی ساقی کربلا سلامُٓ علی پور شیر خدا گل باغ و گلزار ام البنین علمدار و یار امام مبین دلاور چو حیدر به دشت بلا تویی باب حاجات اهل یقین درود خدا بر تو ماه ولا سلآُم علی ساقی کربلا دودستت جدا گشته از پیکر است هواخواه تو دخت پیغمبر است به پیمان و عهدت نمودی وفا زتو راضی هم مادر و داور است بود نام تو ذکر لبهای ما سلامُٓ علی ساقی کربلا فدای ره حق و آزادگی نکردی به زیر ستم زندگی شدی یاور و یار خون خدا تو با عشق و ایثار و دلدادگی نوایی تو بر هردل بی نوا سلامُٓ علی ساقی کربلا به مردی و مردانگی قابلی پناهگاه هر عاشق و بی دلی بود هردو دست تو مشگل گشا عزیز حسین و ابوفاضلی نگاهی کن از مرحمت سوی ما سلامُٓ علی ساقی کربلا زداغ تو مشکی نمودم به تن دلم پر ز رنج و غم است و محن دعا کن رسد منجی بیکسان مه فاطمه حجت ابن الحسن که تا زین همه غصه گردم رها سلامُٓ علی ساقی کربلا سید حسین همایونی
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست میرسی بر روضه اما ما نمی‌فهمیم حیف ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست داستانِ کوفه از بی معرفت‌ها پا گرفت بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست دیده‌ام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست   ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت منصب پروانگی‌ات کم مقامی نیست نیست آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم می‌زنند بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. قدم از قدم برندارم حسین مگر جایِ پایت گذارم حسین مرو اینچنین از برم با شتاب که قلبم شود از فراقِ تو آب به که میسپاری حرم را، به من؟! من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟! مرو از برم، سایه ی بر سرم که بایست محکم کنم معجرم گمانم که هنگام غربت شده خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد از این جمع، بوی اسیری رسد کنون که ز پیشِ حرم میروی چرا باشتاب از برم میروی بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت پیام از جدایی دهد رفتنَت کمی صبر کن، علتِ آه من! بیا قدری آهسته رو ماه من! مَجالی به خواهر ز رویت بده بمن بوسه ای از گلویت بده ز مادر ترا جوشن آورده اَم ببین کهنه پیراهن آورده ام خودت پاره آنرا به خنجر نما که عریان نسازند جسم ترا ترا چونکه کشتند، نامردمان چسازم من و خیلِ نامحرمان پس از اینکه حلقِ ترا میدرند... از اینجا حرم را کجا میبرند؟ رباب از غمت بیقراری کند سکینه پِیَت گریه زاری کند رقیه ندارد توانِ فراق رسد سرنوشتش به شام از عراق حریمِ تو وقتی به غارت رسد اسارت، جسارت، خسارت رسد من و قافله داری اَم بعد از این پرستاری از سیدُ الساجدین اگر حکمِ حمله شود بر صِغار به گوشی نمانَد دگر گوشوار همه زخمها مان نمک می‌خورند یکایک یتیمان کتک می‌خورند چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو نه عباس هست و نه اکبر نه تو مگر از سرِ نی نگاهم کنی کسی را علمدارِ راهم کنی مبادا شوم با عدو همسفر که جانِ یتیمان شود در خطر ‌.
. دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است به چهره های منافق، نقاب ها باقی است قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ بیا امام زمان، انتقام را برسان جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان میان اهل وِلا، انسجام را برسان گِره ز شامِ عزا وا نمی‌شود بی تو ز ما رضایتِ زهرا نمی‌شود بی تو   ✍ .
. قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری می‌برند زینب کبراست که با این حقیری می‌برند؟! او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است با چه اوضاعی بزرگان را اسیری می‌برند؟! شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند باز از گودال، با وضعِ خطیری می‌برند ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه نور را با نار، بی یار و مجیری می‌برند خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی دستهای بسته را با بد سفیری می‌برند شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا بد دهانی می‌کنند و بد مسیری می‌برند جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری می‌برند روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء با لباس پاره چون طفلِ صغیری می‌برند از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا عده ای مظلومه را، جمع کثیری می‌برند حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است بی سر و پاها، سری را با دلیری می‌برند! با کلام الله بازی می‌کنند و سرخوشند رَاس ها را مست ها با دلپذیری می‌برند ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب با ستم دارند جمع بچه شیری می‌برند گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی آل عصمت را به دستور امیری می‌برند دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند کوفیان، این جمع را با سر بزیری می‌برند عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند آل زهرا را ببین از چه مسیری می‌برند ✍ .
آه غـزه کـربـلای روزگـاری ، صـبـر کـن میکند عالم برایت غمگساری صبرکن تو شدی حجت برای مردمان این زمان صبرت آورده برایت اعتباری صـبـر کـن گرچه شهرکوچکِ باریک روی نقشه ای تا ابد در قلبـها _ مـانـدگـاری صبر کـن دشمنت باشد مسلح تا بُن دندان خود در میان جـنگ کوه اقـتداری صبـر کن استقامت برگرفته از مفاهیم خداست بر مسلمانان عالم افتخاری صبر کن تاب سختی و توانایی خود بهتر نِما بحر آزادی خود کن پافشاری صبر کن بـا هـمه نـامـهربانی های حـکام عـرب مینُمایانی چو سروی استواری صبرکن بمب های بی امان دشمنان روی سرت خونِپاک کودکانت گَش جاری صبرکن می رسد هر لحظه موشک سمت تو آه پُرگشته تَنَت از زخمِ کاری صبرکن زخم خورده از سران مرتجع در منطقه داغ اطفالت درون سینه داری صبرکن بـُردباری سیره پیغمبـر رحمـت بُـود کرده ای معنا برایم بردباری صبر کن عالم هستی شده حیران ، عَـجـب تو برای صابران ، آموزگاری صبر کن دست تو خالی و دشمن پـُر سـلاح در تقابل با ستم یکه سواری صبر کن از زمانه خسته ای دلگیر از شیعه مشو حیدریون میکنن بحر تو یاری صبر کن مردم آزاده عالم همه همراه تو ... دل به الطاف الهی میسپاری صبر کن امـت ایـران کند یاری تو ای مهربان میشود قاتل زخاک تو فراری صبر کن هرکجا نام حسین برپا شود آزاده هس برتو باشد دوستانِ بیشماری صبر کن حُکم یاریِ ز مظلومان عالم از علیست میکند مهدی برایت بی قراری صبر کن ✍️ سید محسن نصرالهی
834K
(روز عاشورا) در بین همه دشمن(گردیده حسین تنها)۲ این غربت و تنهایی(خون کرده دل زهرا)۲ بر نیزه ی بی کسی تکیه کرده سوی خالق یکتا رو آورده یا حسین یا حسین غریب مادر۲ مابین همه دشمن(تکیه به علم داده)۲ چشمان پر از اشکش(سوی حرم افتاده)۲ تیری آمد و بر قلب او نشست رگ های قلب او را از هم گسست یا حسین یا حسین غریب مادر۲ در غربت و تنهایی(شد نقش زمین مولی)۲ ذکر لب او یا رب(با صوت حزین مولی)۲ دید زینب شمر روی سینه نشسته می زد بر سر و رو قلب شکسته یا حسین یا حسین غریب مادر۲ تا از سوی دشمن ها(ظلم و ستم افزون شد)۲ زین ظلم و جنایت ها(زینب جگرش خون شد)۲ بدنش پاره شد با تیر و شمشیر زینبش می گوید با آه شبگیر یا حسین یا حسین غریب مادر۲ ای زینب غمدیده(بنگر شرر او را)۲ آن شمر لعین از کین(ببریده سر او را)۲ در راه دین حق جانش فدا شد سر پاک او از بدن جدا شد یا حسین یا حسین غریب مادر۲ تا غربت او دیدند(سر ز حسین ببریدند)۲ در پای سر مولی(دشمن همه خندیدند)۲ خواهر غمدیده جان بر لب آمد سوی قتلگه گریان زینب آمد یا حسین یا حسین غریب مادر۲ از بعد گل زهرا(شد ظلم و ستم بی حد)۲ با کعب نی و سیلی(دشمن همه را می زد)۲ حسین زهرا شد تشییع جنازه زیر سم اسبان با نعل تازه یا حسین یا حسین غریب مادر۲ آن دشمن بی ایمان(آتش زده بر خیمه)۲ اطفال حرم گریان(سرها همه بر نیزه)۲ دشمن دین و قرآن ظالمانه می زد بر اهل حرم تازیانه یا حسین یا حسین غریب مادر۲ مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
1.26M
━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━ ﷽ 🌑🥀 امام حسین (ع) زمین سینه می زنه زمان گریه می کنه اقامه سینه می زنه اذان گریه می کنه کتل سینه می زنه علم گریه می کنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ ضریح سینه می زنه حرم گریه می کنه منم برات سینه می زنم منم برات گریه می کنم با نوکرات سینه می زنم با بچه هات گریه می کنم ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ پسر سینه می زنه پدر گریه می کنه قضا سینه می زنه قدر گریه می کنه هر شب سینه می زنه هر روز گریه می کنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ برات صاحب الزمان هنوز گریه می کنه منم برات گریه می کنم منم برات سینه می زنم با بچه هات گریه می کنم با نوکرات سینه می زنم ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ آدم زجه می زنه حوا لطمه می زنه مولا زجه می زنه زهرا لطمه می زنه مادر لطمه می زنه خواهر لطمه می زنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ دختر لطمه می زنه همسر لطمه می زنه نعل سینه می زنه مرکب گریه می کنه گودال سینه می زنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ زینب گریه می کنه خولی خنده می کنه اخنس حمله می کنه شمر خنده می کنه منم برات لطمه می زنم منم برات گریه می کنم ✍ رهیده
چون روز عاشورا اومد موسم غمها رسیده روز وداع زینب و حسین زهرا رسیده دل زمین و آسمون شده به اندوه و مَحَن میون صحرای بلا گشته حسین صد پاره تن از غم حسین ، گردیده عالم سینه چاک ای خدای من ، جسم امامم روی خاک سیدی حسین جان (۴) غریب مادر یا حسین صبری نما برادرم طاقت نداره خواهرت ای عشق من ای دلبرم در روزگارای قدیم کرده وصیت مادرت در روز عاشورا حسین بوسه زنم بر حنجرت جای مادرم ، بوسه زنم بر حنجرت خواهر فدای ، رگهای خونیِ سرت سیدی حسین جان (۴) یا رحمه لِلعالمین جسم حسینت را ببین با تیغ و تیر دشمنان قرآن شده نقش زمین آه از دمی که ای خدا شمر آمده در قتلگاه تا میکشد خنجر ز کین زهرا کند او را نگاه آه و واویلا ، محشر کبری شد بپا سرِ آقامون ، با نیزه شد از تن جدا سیدی حسین جان (۴)