eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
381 عکس
350 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjo مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. بیاید گریه کنیم باهم برای حضرت باقر گرفته تو بقیع زهرا عزای حضرت باقر یابنَ فاطمه .... دل شیعه هات پر از درد و غمه یابنَ فاطمه .... آقامون تو مدینه بی حرمه واویلا واویلا واویلا واویلا ...... محله بنی هاشم حسن رو پیر کرد اما امام باقر و پیر کرد محله یهودیها ای آقای من ... روضه هات شده مثه امام حسن ای آقای من ... مادرت رو پیش چشمت میزدن واویلا واویلا واویلا واویلا ...... به روی زین زهر آلود آتیش گرفتی جون دادی خدا رو شکر که از مرکب دیگه زمین نیفتادی ای مظلوم آقا ... دیگه تو نیزه نخوردی بی هوا ای مظلوم آقا ... بدنت نبونده زیر دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا .👇
یــــــــاصــــــــاحب‌الــــــزمان(عج) برات وصل امضاء می‌شد ای کاش گره از کار دل وا می‌شد ای کاش برای دیدنت ای حضرت اشک دو چشمانم چو دریا می‌شد ای کاش سحرگاهی به یمن مقدم تو سرای ما مصفا می‌شد ای کاش وجود زخمی و آلوده ی من به پیش پای تو پا می‌شد ای کاش دل غمدیده و پر درد ما هم به دست تو مداوا می‌شد ای کاش میان زمره ی چشم انتظاران به زحمت نام ما جا می‌شد ای کاش دل آواره‌ام در زیر پایت شبیه خاک صحرا می‌شد ای کاش دم آخر تن صد پاره ی ما غبار راه زهرا می‌شد ای کاش دل نامحرم ما محرم آن غریبی‌های مولا می‌شد ای کاش پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا می شد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا می‌شد ای کاش مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا می شد ای کاش غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی    اللهم عجـل لولیک الفـرج🦋🦋🦋🦋🦋🦋
. از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را ✍: 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🌷
(کربلا محشر) سبک (دشتی) حسین جان کربلایت همچو محشر به   روی   سینه ات  خوابیده   اصغر و اکبر  پیش پایت  خواب  ناز است عجب  بزمی  بمیرم  هر  سه  بی سر نظاره  میکند   این   صحنه     زینب پریشان     فاطمه     همراه      حیدر در این هنگامه زینب مات  و  مبهوت که  عباس اش  جدا   مانده   ز  مادر ولی  زهرا  حواسش  پیش  سقاست صدا       زد    مادرم     شیر    دلاور و  گریه   میکند   بر   قاسم اش   او به   جای    مجتبی     شبه    پیغمبر و هفتاد  و  دو لاله   پیش  هم   نیز هنوز  هم   دور  هم   استاده   لشکر عجب   کرب  و  بلای   پر   بلایست تو   گویی  آمدی   صحرای    محشر نگه   کن   (بیقراری)   را   به   عالم بر این گل‌های در  خون گشته  پرپر بیقرار اصفهانی کربلایی معلی(ساعت ۴ بامداد ) بین الحرمین حرم امام حسین
4_5922751354199084364.mp3
14.46M
ویژه ایام شهادت امام باقر علیه السلام آذری او آغیر کلمه لری درک ایلدی هند اوغلی اولدی حیرتزده زینبده اولان جرأتدن ایستدی مجلسین احوالینه تغییر ویره حضرت باقره دوتدی یوزونی رأفتدن دیدی کیمسن ندور آدون نه گوزل اوغلانسان چوخ شجاعتله سنی درک ایدورم دقتدن واردی میلون دوتاسان کُشتی منیم اوغلوملا جایزه ویرم اگر کام آلاسان سبقتدن دیدی باقردی آدیم جدیم او طشتونده کی باش جلوه گر دور یوزی انوار الوهیتدن اسرا سلسله سینده دایانوب باشدا آتام سلسله ثقلی یوروب گردنینی شدتدن کُشتی دوتماق بیزه تحقیر لیاقتدی یزید فکر قیلما سوزوی رد ایدورم وحشتدن ایکی شمشیر گتورسونله سوله الساعه بیرین اوغلون بیرینی من گوتوروم قسمتدن فرصت جنگی سنون اوغلوا ویرم اول واردی ارثیم اسدالله دا اولان سیرتدن گورمیوبسن شهدا جنگینی خوشدور الان بیرنمونه گوره سن بیزده اولان صولتدن سنون اوغلون منی ئولدورسه بو دعواده اگر قانیمی یوخدی آلان سن کیمی بدفطرتدن یامن ئولدورسم اگر اوغلوی مردانه یزید عوضین چیخمیاسان طایفه ی عصمتدن اوغلوون خاطرینه عمه می اینجیتمیه سن طشتیده قانلی باشی سالمیاسان حرمتدن هندون اوغلی دیدیگی سوزلری آلدی دالیا هاشمی لر دیدی مشهوردیلر صولتدن حضرت باقره زینب دیدی قربانون اولوم گل قباقه بیر ئوپوم تر بورین صورتدن اوجالاندی باشیمیز قوی دولانوم من باشوا بدنظر چوخدی دگر گوز سنه ضدیتدن آی بالام سید سجادون ایشیقلی چراغی دشمنیم قوزیا بیلمور باشینی خجلتدن شاعر:مرحوم انور اردبیلی
. نگاه غرق غمت روضه های دلگیری است غروب کودکی ات، غصه ی سر پیری است کتیبه ی دل ما، داغدار ماتم توست نوشته اش، غم ذی الحجه تا مُحرّم توست مدینه ای و به کرببلا گریز زدی سری به خاطره ی نیزه های تیز زدی اگرچه دور تو هم عده ای بلاخیزند کنار بستر تو آب را نمی ریزند کمی شلوغ شد و شور و شین را کشتند غروب بود که دیدی حسین را کشتند سری که نابلدانه بریده شد دیدی تو غارت بدنش را به چشم خود دیدی صدا زدی که چه آورده اند بر سر زینب «سری به نیزه بلند است در برابر زینب» میان تب، پدرت را غریب سوزاندند دل سه ساله تان را عجیب سوزاندند صدای هلهله ی دشمنان ترا هم کُشت تو کعب نیزه ... لگد ..‌ مُشت خورده ای از پُشت ز دست بسته ی تو در طناب، بیتابم هنوز از غم و آه رباب، بیتابم میان مردم شام ازدحام، می دیدی میان کاخ، سر و تشت و جام می دیدی ✍ .
. شرر زهر گرچه آتش به دل شعله ورم افتاده شرر زهرستم ،برجگرم افتاده یادم از کرب وبلا آمد و یک بار دگر انقلابی به دل شعله ورم افتاده آه از آن گلشن خونین ،که به چشمم دیدم گل پرپر، همه جا دور و برم افتاده ثمری از شجرطیبه هستم ، امّا آتشی برهمه ی برگ و برم افتاده از تن جّد غریبم چه بگویم، وقتی به سوی قتلگه او گذرم افتاده کودکی بودم و دیدم که به پیش نظرم غل و زنجیر به پای پدرم افتاده از همان روز که خورشید به نی جلوه نمود سایه ای ازغم و محنت به سرم افتاده دیده ام از اثر ضربت سنگ بیداد ز روی نی سر شمس وقمرم افتاده عمه ی کوچک من پیش نگاهم جان داد درد این بار گران برکمرم افتاده آه دیگر ز فلک پیک شهادت آمد زین خبر اشک ز چشم پسرم افتاده ای «وفایی» همه جا درغم ما گریه کنید لخته های دلم از چشم ترم افتاده ✍ .
السلام علیک یاصاحب الزمان عج آقـا نفـــس بــاد تــو را می خواند در حنجره ، فریاد تو را می خواند دریا به خروش آمد و صــحرا نالان داد از غــم بیـــداد تو را می خواند این خانه شد از آه یتیمان ســرشار هــر مــادر ناشـــاد تو را می خواند عالم به فغــان آمد از این ظلمت ها بر یاری و امــداد ، تو را می خواند با دیدن صــدها گل پرپر ، هــــر روز دل در تپـــش افتـاد تو را می خواند ‌ رقیه_سعیدی_کیمیا اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
1_11990925150.mp3
9.79M
مداح :کربلایی جواد مقدم از همون روزی که دنیا اومدم تا رسیدنت دلم شور میزنه ترسم اینه بمیرم نبینمت واسه دیدنت دلم شور میزنه اضطراب بازی با جونم میکنه انتظار داره دیوونم میکنه آرزومه ببینم مادرِ تو واسه نوکری نشونم میکنه ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ...  قلب من رو خط معکوس میزنه لحظه هام ثانیه هام یار نمیشن نَه کلافی نَه طلایی تو بساط واسه یوسف اینا بازار نمیشن فاصله حس من و شما شده فاصله رمز من و شما شده فاصله افتاده بین من و تو فاصله تقدیر ما دوتا شده الهی بشکنه پای فاصله که جوونیِ منو ازم گرفت چه قَدَر بهت بگم بسه دیگه چه قَدَر بهت بگم دل گرفت ... یابن الحسن کجایی ، ای وای از این جدایی ...  دوس دارم پَر بکشم از این قفس دوس دارم جون بگیرم زیر نگات یه نگاه مهربونت مال من همه ی دار و ندار من فدات تو حضور تو منم که غایبم تو کلاس عشق تو جا میزنم هی میگم یه روز منم عاشق میشم هی میگم دلو به دریا میزنم آسمونم بی تو سوت و کور شده بی تو این زمین چقدر صبور شده دستمو هِی روی دستم میزنم دل من بدجوری از تو دور شده ... یابن الحسن کجایی ، مُردم از این جدایی ... سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل
1_11989581106.mp3
7.38M
متن_روضه امام باقر 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ او به سن کودکی کرببلا را دیده است قاری قرآن بر سر نیزه ها را دیده است در شلوغی ضربه های بی هوا را دیده است دور پیکر پیرمردان با عصا را دیده است ای که عمری طالب سوز دل و چشم تری بار من افتاده اما بار من را میخری ای خدایی که امید عبد بی بال و پری کی گدای رو سیاهت را مدینه میبری آرزو دارم ببینم که بقیع را زائرم کاش بینم زائر قبر امام باقرم او به سن کودکی کرببلا را دیده است قاری قرآن بر سر نیزه ها را دیده است در شلوغی ضربه های بی هوا را دیده است دور پیکر پیرمردان با عصا را دیده است دیده او شمر آمد و با پا بر آن پیکر زده در دل گودال،خنجر بر آن حنجر زده دیده او با چشم خود اهل حرم در پیچ و تاب دیده او بعد از عمو از چشم خیمه رفته خواب دیده او با چشم خود در خیمه ها قحطی آب دیده او با چشم خود شش ماهه و اشک رباب دیده او با چشم خود شش ماهه را بر روی دست دیده او تیر ستم بر حنجر اصغر نشست