4_5922751354199084364.mp3
14.46M
ویژه ایام شهادت امام باقر علیه السلام
#سینه_زنی آذری
او آغیر کلمه لری درک ایلدی هند اوغلی
اولدی حیرتزده زینبده اولان جرأتدن
ایستدی مجلسین احوالینه تغییر ویره
حضرت باقره دوتدی یوزونی رأفتدن
دیدی کیمسن ندور آدون نه گوزل اوغلانسان
چوخ شجاعتله سنی درک ایدورم دقتدن
واردی میلون دوتاسان کُشتی منیم اوغلوملا
جایزه ویرم اگر کام آلاسان سبقتدن
دیدی باقردی آدیم جدیم او طشتونده کی باش
جلوه گر دور یوزی انوار الوهیتدن
اسرا سلسله سینده دایانوب باشدا آتام
سلسله ثقلی یوروب گردنینی شدتدن
کُشتی دوتماق بیزه تحقیر لیاقتدی یزید
فکر قیلما سوزوی رد ایدورم وحشتدن
ایکی شمشیر گتورسونله سوله الساعه
بیرین اوغلون بیرینی من گوتوروم قسمتدن
فرصت جنگی سنون اوغلوا ویرم اول
واردی ارثیم اسدالله دا اولان سیرتدن
گورمیوبسن شهدا جنگینی خوشدور الان
بیرنمونه گوره سن بیزده اولان صولتدن
سنون اوغلون منی ئولدورسه بو دعواده اگر
قانیمی یوخدی آلان سن کیمی بدفطرتدن
یامن ئولدورسم اگر اوغلوی مردانه یزید
عوضین چیخمیاسان طایفه ی عصمتدن
اوغلوون خاطرینه عمه می اینجیتمیه سن
طشتیده قانلی باشی سالمیاسان حرمتدن
هندون اوغلی دیدیگی سوزلری آلدی دالیا
هاشمی لر دیدی مشهوردیلر صولتدن
حضرت باقره زینب دیدی قربانون اولوم
گل قباقه بیر ئوپوم تر بورین صورتدن
اوجالاندی باشیمیز قوی دولانوم من باشوا
بدنظر چوخدی دگر گوز سنه ضدیتدن
آی بالام سید سجادون ایشیقلی چراغی
دشمنیم قوزیا بیلمور باشینی خجلتدن
#رضاابوالحسنی
شاعر:مرحوم انور اردبیلی
.
#شهادت_امام_باقر
نگاه غرق غمت روضه های دلگیری است
غروب کودکی ات، غصه ی سر پیری است
کتیبه ی دل ما، داغدار ماتم توست
نوشته اش، غم ذی الحجه تا مُحرّم توست
مدینه ای و به کرببلا گریز زدی
سری به خاطره ی نیزه های تیز زدی
اگرچه دور تو هم عده ای بلاخیزند
کنار بستر تو آب را نمی ریزند
کمی شلوغ شد و شور و شین را کشتند
غروب بود که دیدی حسین را کشتند
سری که نابلدانه بریده شد دیدی
تو غارت بدنش را به چشم خود دیدی
صدا زدی که چه آورده اند بر سر زینب
«سری به نیزه بلند است در برابر زینب»
میان تب، پدرت را غریب سوزاندند
دل سه ساله تان را عجیب سوزاندند
صدای هلهله ی دشمنان ترا هم کُشت
تو کعب نیزه ... لگد .. مُشت خورده ای از پُشت
ز دست بسته ی تو در طناب، بیتابم
هنوز از غم و آه رباب، بیتابم
میان مردم شام ازدحام، می دیدی
میان کاخ، سر و تشت و جام می دیدی
#امام_باقر
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#شهادت_امام_باقر
شرر زهر
گرچه آتش به دل شعله ورم افتاده
شرر زهرستم ،برجگرم افتاده
یادم از کرب وبلا آمد و یک بار دگر
انقلابی به دل شعله ورم افتاده
آه از آن گلشن خونین ،که به چشمم دیدم
گل پرپر، همه جا دور و برم افتاده
ثمری از شجرطیبه هستم ، امّا
آتشی برهمه ی برگ و برم افتاده
از تن جّد غریبم چه بگویم، وقتی
به سوی قتلگه او گذرم افتاده
کودکی بودم و دیدم که به پیش نظرم
غل و زنجیر به پای پدرم افتاده
از همان روز که خورشید به نی جلوه نمود
سایه ای ازغم و محنت به سرم افتاده
دیده ام از اثر ضربت سنگ بیداد
ز روی نی سر شمس وقمرم افتاده
عمه ی کوچک من پیش نگاهم جان داد
درد این بار گران برکمرم افتاده
آه دیگر ز فلک پیک شهادت آمد
زین خبر اشک ز چشم پسرم افتاده
ای «وفایی» همه جا درغم ما گریه کنید
لخته های دلم از چشم ترم افتاده
#سیدهاشم_وفایی✍
.
السلام علیک یاصاحب الزمان عج
آقـا نفـــس بــاد تــو را می خواند
در حنجره ، فریاد تو را می خواند
دریا به خروش آمد و صــحرا نالان
داد از غــم بیـــداد تو را می خواند
این خانه شد از آه یتیمان ســرشار
هــر مــادر ناشـــاد تو را می خواند
عالم به فغــان آمد از این ظلمت ها
بر یاری و امــداد ، تو را می خواند
با دیدن صــدها گل پرپر ، هــــر روز
دل در تپـــش افتـاد تو را می خواند
رقیه_سعیدی_کیمیا
اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
1_11990925150.mp3
9.79M
مداح :کربلایی جواد مقدم
از همون روزی که دنیا اومدم
تا رسیدنت دلم شور میزنه
ترسم اینه بمیرم نبینمت
واسه دیدنت دلم شور میزنه
اضطراب بازی با جونم میکنه
انتظار داره دیوونم میکنه
آرزومه ببینم مادرِ تو
واسه نوکری نشونم میکنه
... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ...
قلب من رو خط معکوس میزنه
لحظه هام ثانیه هام یار نمیشن
نَه کلافی نَه طلایی تو بساط
واسه یوسف اینا بازار نمیشن
فاصله حس من و شما شده
فاصله رمز من و شما شده
فاصله افتاده بین من و تو
فاصله تقدیر ما دوتا شده
الهی بشکنه پای فاصله
که جوونیِ منو ازم گرفت
چه قَدَر بهت بگم بسه دیگه
چه قَدَر بهت بگم دل گرفت
... یابن الحسن کجایی ، ای وای از این جدایی ...
دوس دارم پَر بکشم از این قفس
دوس دارم جون بگیرم زیر نگات
یه نگاه مهربونت مال من
همه ی دار و ندار من فدات
تو حضور تو منم که غایبم
تو کلاس عشق تو جا میزنم
هی میگم یه روز منم عاشق میشم
هی میگم دلو به دریا میزنم
آسمونم بی تو سوت و کور شده
بی تو این زمین چقدر صبور شده
دستمو هِی روی دستم میزنم
دل من بدجوری از تو دور شده
... یابن الحسن کجایی ، مُردم از این جدایی ...
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل
1_11989581106.mp3
7.38M
متن_روضه
امام باقر
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
يا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ
أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
او به سن کودکی کرببلا را دیده است
قاری قرآن بر سر نیزه ها را دیده است
در شلوغی ضربه های بی هوا را دیده است
دور پیکر پیرمردان با عصا را دیده است
ای که عمری طالب سوز دل و چشم تری
بار من افتاده اما بار من را میخری
ای خدایی که امید عبد بی بال و پری
کی گدای رو سیاهت را مدینه میبری
آرزو دارم ببینم که بقیع را زائرم
کاش بینم زائر قبر امام باقرم
او به سن کودکی کرببلا را دیده است
قاری قرآن بر سر نیزه ها را دیده است
در شلوغی ضربه های بی هوا را دیده است
دور پیکر پیرمردان با عصا را دیده است
دیده او شمر آمد و با پا بر آن پیکر زده
در دل گودال،خنجر بر آن حنجر زده
دیده او با چشم خود اهل حرم در پیچ و تاب
دیده او بعد از عمو از چشم خیمه رفته خواب
دیده او با چشم خود در خیمه ها قحطی آب
دیده او با چشم خود شش ماهه و اشک رباب
دیده او با چشم خود شش ماهه را بر روی دست
دیده او تیر ستم بر حنجر اصغر نشست
سینه_زنی_امام_باقر_ع #دشتی
سبک سر کوه بلند فریاد کردم
سبک یه پنج روزه که بوی گل نیومد
روضه دارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوة مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروه گروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
امون ای دل ای دل ۳
امون از این دل
آنکه دیده به زیرِ چکمة شمر
شاه ، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بی حیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزه ها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
راسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
┈
#امام_باقر_ع_شهادت
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
.
#نوحه #عرفه
#زمزمه #روز_عرفه
#سبک_کو_به_باغم_یک_گل_پرپرنگشته
خروج کاروان سید الشهدا علیه السلام از مکه به سمت کربلا
حال اهل عالمین شد نینوایی
حاجیِ زهرا شده کرببلایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
عاشقانه میرود به وعده گاهش
سوی معراج و به سمت قتلگاهش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
از همه جز روی دلبر دل گسستند
کودکان در بین محمل ها نشستند
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرود با کاروان اشک و ناله
حاجیه خانمِ محزون و سه ساله
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرسد در این طریق نینوایی
بر مشامِ زینبی بوی جدایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
آخرِ این رَه شود شورِ قیامت
میرسد سالار زینب بر شهادت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او
بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
#حاج_امیر_عباسی ✍
#ذی_الحجه #یوم_الترویه
#خروج_کاروان_از_مکه
#مسلمیه
.👇
4_5924630531240103409.mp3
677.1K
.
#امام_حسین
#یوم_الترویه
#زمینه
قصد سفر کرده ای / ای گل زهرا حسین
به کربلا میروی / سفر به خیر یا حسین
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
.....
کعبه بنال از جگر / وقت جدایی شد
که میهمانت دگر / کرببلایی شده
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
........
اذان بگو ای حرم / پشت سر قافله
منتظر اصغر است / به کربلا حرمله
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
.....
چشمه زمزم بریز / تو آب پشت سرش
ببین که خون می چکد / ز دیده مادرش
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
......
دختر زهرا نریز / اشک زچشم ترت
سایه عباس هنوز / هست به روی سرت
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
......
دگر به همراه خود / دختر خود را مبر
اکبر خود میبری / اصغر خود را مبر
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
.......
تند مران ساربان / به حرمت مادرش
تا ننشیند غبار / به چادر خواهرش
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
.......
راه شام
تند مران ساربان / به حرمت مادرش
مباد افتد زمین / زناقه ها دخترش
یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین
#عبدالحسین ✍
....................
✍یومالترویه به روز هشتم ذیحجه و یکروز قبل از عرفه گفته میشود؛ روزی که حسین(علیه السلام) با ترک مراسم حج، سفر به کربلا را آغاز کرد.
یومالترویه اولین جلوۀغربت_حسین(علیه السلام)ونقطه شروع حماسه عاشوراست
این روز رااحیاکنیم
با اینکه حسین(علیه السلام) وسط حاجیها از صف حج بیرون رفت اما جز عدۀ کمی با او همراه نشدند.
وای بر مردمی که امام خود را در نبرد با دشمن دین، تنها گذاشته و به عبادت پرداختند!
«به یومالترویه محمل ببستند؛ خواتین جمله درمحمل نشستند»
#روز_عرفه
.
1_1104537663.mp3
1.22M
#روز_عرفه
#نوحه #عرفه
نوحه - خروج قافله از مکه به سمت کربلا
لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی
حاجیِ زهرا شد آخر کربلایی
در مِنای،جلوهٔ سبحانی،آن نور قرآنی،آورده قربانی
واویلا واویلا...
میرود قافله به صحرای بلا
با اکبر و اصغر سوی کرببلا
بین محمل،محزون و دلخسته،با دلی بشکسته،عقیله نشسته
واویلا واویلا...
اهل این قافله از پیر و جوانند
مَحرم های زینب بین کاروانند
وامصیبت،از داغ عاشورا،چشم نامَحرم ها،یا زهرا یا زهرا
واویلا واویلا...
#حاج_امیر_عباسی ✍
#ذی_الحجه #یوم_الترویه
#خروج_کاروان_از_مکه
#مسلمیه
.