|⇦•اگر زمین بخورد..
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به قمربنی هاشم سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۹ به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اگر زمین بخورد، عرش را تکان بدهد
کسی که سرو قدش سایه بر جنان بدهد
به او همیشه مباهات می کند زینب
به کوه شانهی او تکیه آسمان بدهد
به بارگاه پرش آسمان پناه آورد
پناه عالمیان را پرش امان بدهد
عجب نباشد اگر از خجالت آب شود
شبیه مشک خودش جرعهجرعه جان بدهد
جواب العطش خیمه را که مشک نداد
جواب کودک بی شیر را کمان بدهد
عقیق سرخ حسین از رکاب افتاده است
نگین سرخ بهانه به ساربان بدهد
بلند شو که پس از تو حسین می میرد
تو دست و پا بزنی و حسین جان بدهد
*بلند شو داداش .. *بنفسی انت .. چه مقامی داره اباالفضل که حسین دنبالش به سینه میزد میگفت بنفسی انت ..)
نداریم برای هیشکی اینطور نوشته باشند یه داغ انسان و کم کم از پا در میاره یک مرتبه کسی پیر نمیشه اما ابی عبدالله کنار این بدن یه مرتبه پیر شد ..
نوشته شد یک مرتبه صورت شکسته شد .. آخه تا خم شد کنار این بدن دیگه دیدن نمیتونه کمر راست کنه همه منتظرن بیینن حسین چی میگه .. تا گفت أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي .. یک مرتبه همه شروع به هلهله کردن .. ای حسین ..*
بد جور سرت به درسر افتاده
در ابروی تو زخم تبر افتاده
چه آتشی انداخته ای در دل آب
دنبال لب تو در به در افتاده
این معجزه ی پیمبر علقمه است
هر گوشه ای یک تکه قمر افتاده
*فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِمْ اِرْباً اِرْباً هم برای علی اکبر گفته، هم برای قمر بنی هاشم ..*
از این همه زخم روی هم فهمیدم
یک لشگر نیزه با تو در افتاده
نیمی ز سرت مانده به جا زیر عمود
بر کتف تو آن نیم دگر افتاده
امکان تکان دادن تو اصلا نیست
عباس به صحرا چه قدر افتاده
برخیز امام بی کست را دریاب
بالای سر تو محتضر افتاده
در خنده و هلهله کمک میخواهم
دلسوخته ای که از کمر افتاده
ای حافظ پوشیه ی ناموس خدا
برخیز که خیمه در خطر افتاده
شاعر : حجت الاسلام محسن حنیفی
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم...
تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
4_5821333664373410467.mp3
7.62M
#شب_تاسوعا 🏴
#ایام_محرم
سبک #شور
#کربلایی_وحید_شکری
ساقی علم به دوشه
کربلا زره میپوشه
توی رگ های اباالفضل
خون بوتراب میجوشه
شیر غرانه خشم یزدانه
ضربه ای که میزنه مثال طوفانه
در و الماسه کوه احساسه
روی اسم حضرت زینب حساسه
با وقار قمر قمر اقتدار قمر قمر
ای دلیل عزت و افتخار قمر قمر
مه جبین قمر قمر بی قرین قمر قمر
تک یل جنگاور ام البنین قمر قمر
یا اباالفضل یا مولا🔃🔃
میترسن ز رزمت عدوان
زانوانشان چه لرزان
جوری جنگیدی تو صفین
مالک اشتر شده حیران
خالق طوفان ای یل دوران
یه تنه هستی تو فاتح میدان
میر و غضنفر سرور و افسر
پا میزاری تو میدون میگن اومد حیدر
رهبره قمر قمر دلبره قمر قمر
مثل باباش علیه حیدره قمر قمر
با جذب قمر قمر ماه شب قمر قمر
عشق محبوب منه تاب و تب قمر قمر
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خدا لعنتش کنه گفت صبر کنید الان درستش میکنم .. حرمله ! چیه امیر؟ گفت چشماشو بزن .. نامرد نشست تیرُ تو کمانش گذاشت یه تیر زد تو چشم آقا .. گفت سید ابراهیم هر چی سرمو تکون دادم تیر بیرون نیومد خم شدم تیرُ بین دو تا زانوهام گذاشتم کلاه خود از سرم افتاد یه نامردی چنان با عمود زد ... خورد با صورت زمین .. تا خورد زمین همۀ جوهرۀ صداشو جمع کرد فرمود یا اخی .. یه وقت بندِ دل حسین پاره شد .. چرا؟ تا حالا منو اینطوری صدا نزده بود ... ابی عبداله اومد دورشُ گرفته بودن یه وقت یه نامرد داد زد گفت حسین داره میاد همه فرار کردن .. ابی عبدالله صدا زد کجا فرار میکنید؟
پاشو علمدار حرم ...
دید انقدر تیر به این بدن زدن زخم هایی که بر بدن ابی عبدالله هست همه جای تیر و مخصوصا شمشیر و بعدم نیزه ست اما بر بدن حضرت عباس هرچی زخم بود فقط جای تیر بود.. (میدونی یعنی چی؟ یعنی جرات نمیکردن به عباس نزدیک بشن..) لذا تا افتاد بعضیا شیر شدن اومد بالاسرش گفت ها .. چیه .. پاشو آب که نتونستی ببری لاقل پاشو بجنگ ..
ابی عبدالله نشست کنارش اول از همه سرشُ برداشت گذاشت رو زانوش گفت داداش اومدی ؟..بگم یاد کجا افتادم؟ بگم حسین یاد کجا افتاد؟ یاد اون لحظه ای که باباش سر مادرُ از رو زمین برداشت ... گفت علی جان اومدی منتظرت بودم.. حضرت سه تا خواسته داشت .. گفت داداش میتونم یه خواهش کنم؟گفت اگه میشه منو بر نگردون گفت چرا؟ گفت آخه خجالت میکشم از رباب ..
یه خواستۀ دیگه شم این بود گفت تیرو از چشمم در بیار خون هارو از چشمم پاک کن بزار یه بار دیگه ببینمت .. بعد یهو میدونید حضرت چی گفت؟ گفت داداش پاشو برو .. اینا فهمیدن من افتادم الان به خیمه هات حمله میکنن ...
ابی عبدالله بلند شد (این روضه م به قصد فرج باشه..) دیگه وقتی بابا از خیمه اومد همه زن و بچه منتظر بودن یه وقت یکی گفت بابا داره میاد .. نزدیک که شد دیدن ای وای .. یه دست به کمر گرفته با یه دست داره اسبُ میاره .. دیگه کسی جرات نکرد بره جلو .. دیدن رقیه رو صدا کردن یا خانوم سکینه ... نمیدونم خانوم زینب گفت برو از بابا سوال کن .. (اول از همه اونایی که دختر دارن میفهمن .. دختر خیلی عاطفیِ اومد جلو بابا .. آروم صدا زد عموم کجاست .. یه وقت دیدن رفت سمتِ خیمه عباس عمود خیمه رو خوابوند .. یعنی برید آماده اسارت بشید ..
از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب
به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب
دستایِ نامحرم هابلند میشه به رویِ زینب
یه بغضی تو گلوی زینب آتیش میگره موی زینب ..
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
🏴 اشعار #شب_تاسوعا #شب_نهم_محرم
____
#حضرت_عباس
از خواهش لبهای او بی تاب شد آب
از شرم آن چشمان آبی آب شد آب
وقتی که خم شد نخلها یکباره دیدند
لبخند زد مَرد و پر از مهتاب شد آب
آنقدر بر بانوی دریا سجده میکرد
تا در قنوت آخرش محراب شد آب
زیباترین طرح خدا بر پردهها رفت
وقتی میان دستهایش قاب شد آب
یک لحظه با او بود اما تا همیشه
از چشمهای تشنهاش سیراب شد آب
آن تیرها، شمشیرها بارید و بارید
توفان گرفت و گرد او گرداب شد آب
تیر آمد و ... از حسرت مشکی که میمرد
مرداب شد، مرداب شد، مرداب شد آب
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
_____________________
.
|⇦•ذکر ما نام گرامی حسین ..
#روضه_حضرت_عباس علیه السلام اجرا شده روز تاسوعا محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ذکر ما نام گرامی حسین فاطمه
افتخار ما غلامی حسین فاطمه
حلقۀ وصلی که باشد بین ما اهل بیت
بی گمان؛ نامِ نامی حسین فاطمه
هر گنه کاری بیاید سوی او حر می شود
ماندهام در خوش مرامی حسینِ فاطمه
جان به کف بودن برایِ یاری دین خدا
هست رمزِ هم کلامیه حسین فاطمه
عمر دنیا نیست هم اندازۀ مدح و ثنا
در خورِ والا مقامیه حسینِ فاطمه
در کتاب آسمانی هست در هر مکتبی
با بیانی خوش اسامیه حسینِ فاطمه
شیعۀ اهلِ یمن کافیست بهره دشمنان
این سپاهِ سه امامیه حسینِ فاطمه
وای اگر آید به میدان لشگرِ اثنی عشر
یاورانِ هم قیامیه حسین فاطمه
چیزی از دشمن نمی ماند دگر بر روی خاک
ای فدای هم خیامیه حسین فاطمه
در سپاه او صدای گریۀ شش ماهه اش
هست آهنگِ نظامیه حسین فاطمه
دانی از چه کشته شد شرمنده سقای حرم
داده جان از تشنه کامیه حسین فاطمه
اومد وارد شریعه شد .. «فَذَكَر عَطش الحُسَين و أهل بيته فَرمى الماء ..» (1) همهش نگرانِ تشنگی ابی عبدالله بود .. اگه بتونم آب به خیمه ببرم ..
بعد سقا دید خواهر زیرِ شمشیر و سنان
قطعه قطعه شد تمامیه حسین فاطمه
صلی الله علیک یا مظلوم یا قمر بنی هاشم و یا قمر العشیره ..
نگاه او دل از ارباب می برد
ز چشم اهل کوفه خواب می برد
اگر سقا به باران امر می کرد
تمام کربلا را آب می برد
کسی یاری از او بهتر ندیده است
هواداری از او بهتر ندیده است
نه اینکه من بگویم دشمنش گفت
علمداری از او بهتر ندیده است
به میدان زد تماشاگر فلک شد
ثناگویِ ابوفاضل ملک شد
انا ابن الحیدرش وقتی که پیچید
زِ وحشت حرمله زَهره تَرَک شد
به زیر پای او لشکر سرش ریخت
دل جنگآوران در محضرش ریخت
انا ابن الحیدرش وقتی که پیچید
ز وحشت حرمله کرک و پرش ریخت
همین که از شریعه سر در آورد
صدای ضجه از لشکر در آورد
خبر دادند سقا رفته میدان
ز خوشحالی رقیه پر در آورد
بچه ها همه خوشحال شدن .. حتما عمو آب میاره ..
شده مثلِ پدر الله اکبر
رود سوی خطر الله اکبر
دم ظهرست اما در شریعه
نمایان شد قمر الله اکبر
الا ای ساقیه بی دست عباس
سه شعبه دیده است را بست عباس
نمیخواهد به فکر خیمه باشی
خیالت جمع زینب هست عباس
هر کاری کرد تیر از چشمش بیرون نیامد .. مگه کسی میتونه به سر عباس ضربه بزنه! .. این نیزه و تیر رو گذاشت بین پا و بدنِ اسب .. تیر رو که بیرون آمد کلاه خود افتاد .. یه وقت یه نانجیب جلو آمد .. چنان با عمود آهن به سر عباس زد .. (2)
ندارد بی تو دیگر یار زینب
شود هم صحبت اغیار زینب
زبانم لال بی تو غیرت الله
رود در کوچه و بازار زینب
منابع:
1)بحار الأنوار، ج45، ص: 41
2) ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۵۶
موسوعة بطل العلقمی، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۸
حیاة ابیالفضل العباس، ص۲۱۹-۲۲۰
خرّمیان، ابوالفضل العباس، ص۱۰۶- ۱۱۴.
ــــــــــــــــــ
#حضرت_عباس
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#رباعی های مهدوی
شروع جلسه ۱۰ شب محرم
😢شب اول
من آمده ام تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام که جانم بدهی
امشب شب اول است و من منتظرم
تا اذن عزا به دیدگانم بدهی
😢شب اول
با اشک شما بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
____
😢شب دوم
من خسته کبوترم هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم شب دوم ماه
همراه عقیله کربلایی ام کن
😢شب سوم
ای آرزوی هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرار دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و گریه آوردم با
غم های رقیه جان ارباب، بیا
😢شب چهارم
بر سینه ی خسته ام کمی آه بده
بر قلب شکسته سوز این ماه بده
شبهای محرم است و دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را راه بده
_
😢شب چهارم
دنبال توأم ای نفسم پس برگرد
سخت است به کویت برسم پس برگرد
حساس به نام زینبی می دانم
بر عمه ی سادات قسم پس برگرد
_
#شب_پنجم😢
من منتظرم که خاک پایت بشوم
لبریز ترنم صدایت بشوم
امشب غم قتلگاه دارم به دلم
لب تر کن از این روضه فدایت بشوم
_
#شب_ششم😢
ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم
امشب تو بیا کنا هم مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
_
#شب_هفتم😢
دنیای بدون تو عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان خراب است خراب
ما تشنه دیدار و تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
_
#شب_هفتم😢
ای منتقم خون خدا روضه بخوان
برگرد برای کربلا روضه بخوان
جانسوزترین روضه غم شش ماهه است
ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان
#شب_هشتم😢
برگرد که در سرم تب عاشوراست
امشب شب اشک و ناله های لیلاست
من دل نگران چشم زخمی توأم
این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست
__
#شب_تاسوعا😢
ای کاش که نذر گریه های تو شویم
یک جمعه پر از شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه فدای تو شویم
____
#شب_عاشورا😢
در سینه ی من قیامت عاشوراست
برگرد که فصل غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران تا کی؟
زخم دل من به وسعت عاشوراست
____
#شام_غریبان😢
با آتش هجران تو تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا بدون تو این شب ها
آشفته تر از زینب کبری شده ایم
___
صابر عابدی
.
.
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
اكبرم
كجا ميخواي بري موذنِ حرم
بابا فدات بشه شِبهِ پيمبرم
داره قلبم درد ميگيره پسرم
باشه بابا
برو اما وداع كن با حرم
عصاي پيريم
وداع كن با رقيه دخترم
چند قدم هم
به پيشِ من راه برو اكبرم
آه ، يا ولدي
باورم
نميشد كه همين عباي پيكرم
بشه روزي تابوت تو اي پسرم
بزني دست و پا پيشِ چشم ترم
آه ، الهي
خدا واسه هيچ پدري نياره
كه لخته خون از
حلق جَوونش بيرون بياره
پيشِ چشمِ
نامردما پيشِ نعشش بباره
آه ، يا ولدي
........
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
العطش
شده نواي لبِ اهل حرم
عموجونم الهي قربونت برم
عمو داره ميميره داداش اصغرم
برو ولي زود
قول بده برگردي عمو كنارم
خودت ميدوني
كه طاقت دوريتو من ندارم
برام لالايي
بگو تا سر رو شونه هات بذارم
آه ، عمو عمو
برادرم
حسين بميره برات آب آورم
غريب گير آوردنت اي قمرم
پاشو ببين كه شكسته كمرم
خير نبينه
اونكه پاشوند فرق برادرم رو
پاشو داداش
نذار اسير كنن دخترم رو
ديدي آخر
كبوديه صورت مادرم رو
آه ، برادرم
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
عمه جون
توو اين دلِ شبْ چرا از خيمَه مون
يكي يكي همه دارن ميرن بيرون
چرا ميذارن ماها رو تنهامون
اين شبِ آخر
بدجوري عمه جون دلم غمينه
چرا بابام از
بيابونا خارا رو هِي ميچينه
آروم نميشه
عمه چرا دلِ منه سكينه
آه ، بابايي
دخترم
غصه نخور نگرانِ من نباش
مواظب خواهرت رقيه باش
فردا نذار به نيزه باشه نگاش
سكينه جانم
سلاممو برسون به شيعه ها
بگو كه يادم
كنند مهما شربتم عذب ماء
كاش كه بودين
ليتكم في يوم العاشورا
آه ، ياحسين
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
۱۳
#زنجیرزنی
#حضرت_عباس
هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲
بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲
عباسم فرزند ام البنینم
جان مولی امیرالمؤمنینم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲
سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲
من نور دیدگان زینبینم
من غلام خانه زاد حسینم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲
هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲
بین هاشمیان ماه تمامم
باب حاجات عالم گشته نامم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲
در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲
از تبار علی ولی اللهم
سردار و علمدار ثار اللهم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
پنجم گل آل الله(باشد همه ی هستم)۲
در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲
نور دیدگان آل عبایم
جان نثار حسین خون خدایم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲
از ظلم عدوی دین(فرقم شد بشکسته)۲
دستم افتاد از یسار و یمینم
با پیکر در خون نقش زمینم
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲
در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲
آمده کنارم یوسف زهرا
ذکر حسین گشته آه و واویلا
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲
با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲
قتلگاه من گردیده علقمه
دیده گریان من گشته فاطمه
یا قمر العشیره یا اباالفضل۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
#حضرت_اباالفضل
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#نوحه_سنتی #سه_ضرب
#قابلیت_روضه واحد شور
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس علیه_السلام
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
خودت گفتی که می آیی
به روضه ی عموجانت
کجای مجلسی آقا
فدای چشم گریانت
بیا چشم انتظار توس
عمویت با دلی پردرد
میان علقمه خوانده
دگر ای منتقم برگرد
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
چرا نقش زمین هستی
علمدار سپاه من
شکسته پشت من عباس
میان طعنه ی دشمن
نشو شرمنده و غمگین
اگر مشک تو شد پاره
بمیرم که نخوردی آب
به یاد لعل شیرخواره
پناهم یا أخا عباس
پاشو ای باوفا عباس
ابوفاضل.....
🌸
چرا بر چشم زیبایت
سه شعبه خورده ، ای سقّا
چرا فرق سرت گشته
جدا مثل سر بابا
تن پاکت پر از تیر است
شدی مثل حسن حالا
تو بویی آشنا داری
رسیده مادرم اینجا
زدم بوسه به دستانت
أخا، جانم به قربانت
ابوفاضل.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
🏴#زمینه یا #شور #شب_تاسوعا #شب_نهم_محرم حضرت عباس علیه السلام
#زمینه_نهم_محرم
#شور_نهم_محرم
#باچشم_پر_اشک
🏴بند اول
با چشم پر اشک ، از خیمه رفتی
رو دوشته مشک ، از خیمه رفتی
تو تربیت شدی که سقا باشی اینجا
و اینکه باشی تکیه گاهه آل طاها
امید خیمه گاهی و قلب لشکر
ای قمر هاشمیون یابن الحیدر
بحر حیایی و وفاداری عباس
تو غیرت اللهی علمداری عباس
وَاللهِ اِن قطعتموا یمینی
اِنّی اُحامی ابدا عن دینی
یا سیدی یا سیدی یا ابوفاضل
🏴بند دوم
در راه دین تو ، دِینت ادا شد
فرقت شکست و ، دستات جدا شد
نشسته رو جبینه تو خونت ابالفضل
فدای اون حال دگرگونت ابالفضل
کی زده به چشمت اخا تیر واویلا
جلو چشام شدی زمینگیر واویلا
کی زده به فرقت عمود آهنین
از روی زین با صورت افتادی زمین
تا که ندا دادی ادرک برادر
دیدم سرتو رو دامان مادر
پاشو اخا پاشو اخا پاشو ابالفضل
🏴بند سوم
خون شد دلم از ، تیره تو چشمات
دیدم رو این خاک ، افتاده دستات
نگو که اینجا میمونی خیمه نِمیری
نگو که از خجالتت داری میمیری
تیر عدو مشک تورو پاره کرده
خجالتی که میکشی واسم درده
حال منو ببین تمومه امیدم
تا شنیدم نالتو خیلی رنجیدم
بیتاب و حیرونم جانم ابالفضل
دلخونی دلخونم جانم ابالفضل
پاشو اخا پاشو اخا پاشو ابالفضل
🏴بند چهارم
پشت و پناه و ، یارم ابالفضل
بعده تو زاره ، کارم ابالفضل
برادرم ای همه نیروی سپاهم
نرو که بی تو ناامید و بی پناهم
اِنکسر ظهری و حُقت حیلتی
نمیده بم بعد تو دشمن مهلتی
کنار من بمون نرو ای پهلوون
حرم نداره بعد تو دیگه امون
بعد تو آزاده اینجا جسارت
پاشو حرم داره میره به غارت
پاشو اخا پاشو اخا پاشو ابالفضل
🎤اجرای مجلسی شاعر: امیرحسین سلطانی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی مجید آقاجانی