eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
370 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
تو نور چشم،ام البنینی یار حسین و،حامی دینی بین همه مردم بود این نکته رایج مولی ابوفاضل تویی باب الحوائج نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ تویی ز نسل،حیدر کرار در کربلایی،میر و علمدار تو بر حسین آرام جانی یا اباالفضل تو ساقی لب تشنگانی یا اباالفضل نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ دیدی به خیمه،اطفال عطشان اشک تو می ریخت،به سان باران خون شد دلت از بهرشان در آن بیابان رفتی تو تا آب آوری از بهر طفلان نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ در وقت برگشت،خون شد دل تو دشمن شرر زد،بر حاصل تو در بین نخلستان دو دست تو جدا شد فرق تو با عمود آهنین دوتا شد نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ با تیر کینه،شد پاره مشکت ریزد از این غم،از دیده اشکت نقش زمین گردیده ای ماه مدینه شرمنده گردیدی تو از روی سکینه نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ تا که شنیده،ادرک اخایت گفتا برادر،جانم فدایت آمد سراسیمه کنارت یا اباالفضل با دیدنت شد بی قرارت یا اباالفضل نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ آمد حسینت،قلب شکسته کنار جسمت،از پا نشسته تا پیکر بی دست تو حسین بدیده کنار پیکرت شده قامت خمیده نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ گفتا برادر،جانم فدایت کنارت عباس،گریم برایت عباس من برادرم بنگر به حالم قامت خمیده گشتم و بشکسته بالم نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات می کنی خون گریه هر صبح و مسا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن تیرباران شد عمویت در میان علقمه در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب