بسم رب شهدا و صدیقین
می خواهم بنویسم تا دردهایی که در سینه دارم کمی آرام شود . . .
فائزه جان سلام ؛
شرمنده بابت قلم ضعیف و ناتوانم اما باید درد هایم را روی کاغذ سیه می کردم .
زبانم بسته نسبت به این داغ آغشته به خون است اما باید
گفت و نوشت،تا به همه نشان داد
-دختری که چادر بر سر می کند از بر تن کردن کفن هیچ هراسی ندارد و سعی میکند با روسری سفید خود همین موضوع را تلقی کند
فائزه عزیز یک روزی تو زبان حال فرزندان شهدا را می نوشتی و امروز دوستانت قلم تو را علم کردند
راستی ای دانشجوی مکتب حاج قاسم با شهادتت مهر فارغ التحصیلی ات را از این مکتب گرفتی !
آری تو خود اینک #معلم_مکتب_حاج_قاسمی !
مگر وضعیت حال پیام رسانت (بیو) این سخن حضرت آقا نبود که : معلمان افسران سپاه پیشرفت کشورند
اری تو با شهادتت پیشرفت را نه حتی برای کشورت رقم زدی بلکه مسیرش را هم به دختران سرزمینت نشان دادی و به بی نهایت خود رسیدی ...
-نشان دادی میتوان دختر بود و مدال شهادت را برگردن آویزان کرد
فائزه جان ای #دختر_جهادگر_فرهنگی
دیگر نگران دختران سرزمینت نباش؛!
هنوز مکتب حاج قاسم دختران جهادگر پرورش میدهد
تو آخرین نفر گروهت بودی تا مطمئن شوی تمام افراد گروهت مسیر گلزار را پیموده اند و شاید هم میدانستی که شهدا را از آخر صف میچینند ...
برای شادی روح شهیده معلم و جهادگرفرهنگی فائزه رحیمی یک فاتحه قرائت بفرمایید :)*!
نویسنده:ح؛ضیائی