#دختر_هندی_که_نذر_گناه_میکرد
در شهر بمبی برخی زنان هندو ، اعتقاد داشتند ( هنوز برخی دارند ) که نذر می کردند اگر مشکل شان حل شود، یک روز رایگان خود را در اختیار دریانوردانی قرار دهند که ماه ها از زن و همسر خود دور بودند.
آن ها این نذر را نذری انسانی و اخلاقی می پنداشتند. یک کشتی همیشه از شبه جزیره عرب به آن جا کالا می برد و مرد مسلمانی به نام ابوحمدون در آن کشتی خدمه بود.
دخترهندی زیبا رویی به نام تیلا همیشه نذر می کرد تا خود را به مردان آن کشتی هدیه کند. و نذرش را به جای آورد.
از مردان مجرد عربی که ماهها در روی آب بوده اند، کمتر کسی می توانست چنین هدیه ای را رد کند. که یکی از آن ها ابوحمدون بود.
روزی تیلا از او پرسید، چرا او حاضر به انجام چنین کاری نیست؟ ابوحمدون گفت: وقتی که من در روی دریا قرار می گیرم، همه اختیارم به دست خداست. بادبان ها به اختیار او می چرخند. وقتی من در کشتی خود می بینم همه گناه می کنند، شرم دارم من هم گناه کنم. می ترسم در راه طوفانی بوزد و کسی در کشتی نباشد که دعایش مستجاب شود. آن ها با زنا خود را نابود می کنند و من با زنا نکردن خودم و آن ها را می خواهم نجات دهم.
#دختر_هندی_که_نذر_گناه_میکرد 👆
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135