eitaa logo
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
21.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
6.4هزار ویدیو
16 فایل
بهترین کیفیت با کمترین قیمت 😍😌 اول مقایسه کنید بعد خرید💰 پاها قلب دوم شما هستند...👣 قلب خود را با اطمینان به ما بسپارید🫀 جهت ثبت سفارش 👇 🧑‍💻 @Hamzeh4k✍️ 📲 09165520623 ✅لینک کانال جهت عضویت👇 https://eitaa.com/ArzansarayeKiani1
مشاهده در ایتا
دانلود
#خم_شد_و_زمین_را_بوسید❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#خم_شد_و_زمین_را_بوسید❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#خم_شد_و_زمین_را_بوسید❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#خم_شد_و_زمین_را_بوسید❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#خم_شد_و_زمین_را_بوسید❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
❗️ یک بار توی حرم امام رضا علیه السلام همراه ایشان بودم. به آخرین در که رسیدیم که از آنجا ضریح پیدا بود، آقا خم شدند و خودشان را روی زمین انداختند و زمین را بوسیدند. من نگران شدم که نکند آقا زیر دست و پا بماند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٧٧ 👈 کمی تا بهجت🌷