📚 داستان کوتاه
مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادر بزرگت به من هدیه داده است تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش میگذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار میخرند.دختربه جواهر فروشی رفت و برگشت به مادرش گفت: صد و پنجاه هزار تومان قیمت دادندمادرش گفت: به بازار کهنه فروشان برو دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت ده هزار تومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است مادر از دخترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد
دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت:مسئول موزه گفت که پانصد میلیون تومان این ساعت را میخرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه میگذارد.*
مادر گفت: میخواستم این را بدانی که ، جاهای مناسب ارزش تو را میدانند. هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل میشوند ، از تو قدردانی میکنند. در جاهایی که کسی ارزشت را نمیداند حضور نداشته باش ؛ ارزش خودت را بدان
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
🔵 رونمایی از نسخه جدید هایما S5
▫️تولید انبوه هایما S5 از اواخر سال ۱۳۹۶ در ایران خودرو شروع شد. این خودرو با همان طرح مشابه به برادر بزرگتر خود یعنی هایما S7 طراحی شده است اما از لحاظ ابعادی، کمی کوچکتر از این خودرو است.
▪️خودروی هایما S5 جدید به نسبت قیمتی که در بازار دارد، از آپشنهای زیادی برخوردار نیست اما بازهم نسبت به خودروهای ایرانی بهتر است.
▫️از آپشنهای جالب این خودرو میتوان کروزکنترل، کنترل حرکت در سربالایی، کنترل کشش و پایداری، سنسور فشار باد تایر، ترمز کمکی، دکمههای کنترلی روی فرمان، دوربین ۳۶۰ درجه، ایربگهای سرنشین جلو و پردهای، ورود و استارت بدون کلید و سانروف را نام برد.
▪️این خودرو در ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ به قیمت یک میلیارد و ۴۵۵ میلیون تومان در بازار معامله شد. همچنین قیمت کارخانه آن ۸۱۱ میلیون و ۶۴۸ هزار تومان است که با شرایط قرعهکشی قابل خریداریست.| تجارتنیوز
🔗لینک خبر
🖊فرحان پورسلیم
📌خبر اقتصادی 📊
https://eitaa.com/joinchat/3329032255Cc95d61d57c
#هم_و_غم_روزی
🍃خدا کند یقین برای انسان روزی شود!... چه قدر خوب است انسان از ناحیۀ امر روزی، راحت باشد؛ زیرا همّ و غمّ روزی، بدتر از زحمت کار است. کسی که به همّ و غمّ روزی مبتلا است، شب و روز کار می کند، و پیوسته غصّۀ روزی را می خورد!
👈 کمی تا بهجت🌷
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
از قضیۀ سیدالشهدا علیهالسلام باید این را بفهمیم که بشر حاضر است همه چیز را فدای خودش کند و استثنایی هم در کار نیست.
📚 رحمت واسعه، ص١٧١
یاریکردن ظلم خیلی در احداث و بقای ظلم و ظالم مدخلیت (دخالت) دارد. در روایت است که ائمه علیهمالسلام فرمودهاند: «اگر بنیامیه یاورانی پیدا نمیکردند، هرگز نمیتوانستند حق ما را غصب کنند».
📚 رحمت واسعه، ص١٣٢
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#منتظران_واقعی_کسانی_هستند
#که_در_راه_خدا_بخواهند_امام_زمان_بیاد❗️
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود.
📚 در محضر بهجت، ج2، ص187
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
علامه طباطبایی(ره) :
حکمت عبارت است از گزاره های حقّ و مطابق واقع از آن جهت که با سعادت انسان ارتباط پیدا میکند؛ مانند معارف حقّۀ الهی در مورد مبدأ و معاد.
(المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۹۵)
#حکمت
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
خواست شیطان بد کند با من؛
ولی، احسان نمود
از بهشتم بُرد بیرون، بسته ی، جانان نمود
خواست از فردوس بیرونم کند، خوارم کند
عشق پیدا گشت و از مُلک و مَلَک پرّان نمود
#امام_خمینی
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#دختری_که_راز_عجیبی_را_از
#نامزدش_مخفی_کرد❗️
روزي پسري خوشچهره در حال چت کردن با يک دختر بود. پس از گذشت دو ماه و آشنايي با اخلاق و رفتار او پسر علاقه بسياري نسبت به او پيدا کرد و به او پيشنهاد ازدواج داد.
اما دختر به او گفت: «ميخواهم رازي را به تو بگويم.»
پسر گفت: «گوش ميکنم.»
دختر گفت: «آرین من ميخواستم همان اول اين مساله را با تو در ميان بگذارم اما نميدانم چرا همان اول نگفتم، راستش را بخواهي من از همان کودکي فلج بودم و هيچوقت آنطور که بايد خوش قيافه نبودم. بابت اين دو ماه واقعاً از تو عذر ميخواهم.»
آرین گفت: «مشکلي نيست.»
دختر پرسيد: «يعني تو الان ناراحت نيستي؟»
آرین گفت: «ناراحت از اين نيستم که دختري که تمام اخلاقياتش با من ميخواند فلج است. از اين ناراحتم که چرا همان اول با من رو راست نبود. اما مشکلي نيست من باز هم تو را ميخواهم.»
دختر با تعجب گفت: «يعني تو باز هم ميخواهي با من ازدواج کني؟»
آرین در کمال آرامش و با لبخندي که پشت تلفن داشت گفت: «آره عشق من.»
دختر پرسيد: «مطمئني آرین؟»
آرین گفت: «آره و همين امروز هم ميخواهم تو را ببينم.»
دختر با خوشحالي قبول کرد و همان روز آرین با ماشين قديمياش و با يک شاخه گل به محل قرار رفت. اما هر چه گذشت دختر نيامد. پس از ساعاتي موبايل آرین زنگ خورد.
دختر گفت: «سلام.»
آرین گفت: «سلام پس کجايي؟»
دختر گفت: «دارم مي آيم. آرین از تصميمي که گرفتي مطمئن هستي؟»
آرین گفت: «اگر مطمئن نبودم که به اينجا نميآمدم عشق من.»
دختر گفت: «آخه آرین ...»
آرین گفت: «آخه نداره، زود بيا من منتظر هستم.» و پايان تماس.
پس از گذشته دو دقيقه يک ماشين مدل بالا که آخرين دستاورد شرکت بنز بود کنار آرین ايستاد. دختر شيشه را پايين کشيد و با اشک به آن پسر نگاه ميکرد.
آرین که مات و مبهوت مانده بود فقط با تعجب به او نگاه ميکرد. دختر با لبخندي پر از اشک گفت سوار شو زندگي من. آرین که هنوز باورش نشده بود، پرسيد: «مگر فلج نبودي؟ مگر فقير و بد قيافه نبودي؟ پس...»
دختر گفت: «هيس، فقط سوار شو.»
آرین سوار شد و رو به دختر گفت: «من همين الان توضيح ميخواهم.»
آري آن دختر کسي نبود جز "آنجلينا بنت"، دهمين زن ثروتمند دنيا که بعد از اين جريان در مطبوعات گفت: «هيچوقت نميتوانستم شوهري انتخاب کنم که من را به خاطر خودم بخواهد زيرا همه از وضعيت مالي من خبر داشتند و نميتوانستم ريسک کنم.
به همين خاطر تصميم گرفتم که با يک ايميل گمنام وارد دنياي چت بشوم. سه سال طول کشيد تا من آرین را پيدا کردم. در اين مدت طولاني به هر کس که ميگفتم فلج هستم با ترحم بسيار من را رد ميکرد.
اما من تسليم نشدم و با خود ميگفتم اگر ميخواهم کسي را پيدا کنم بايد خودم را يک فلج معرفي کنم. ميدانم واقعاً سخت است که يک پسر با يک دختر فلج ازدواج کند. اما آرین يک پسر نبود... او يک فرشته بود.
نکته اخلاقيشم اينه که دخترخانم هاي عزيز گوش به اين "دوستت دارم" هاي چت ندين که از اين پسرا فقط توي قصه ها وجود داره.دنبال اينکه عاشق يه دختر پولدار بشين يا برعکس نباشين اينا توي روياهاست
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🔰 #آیــت_الله_محمد_تقی_بهجتــ :
راه رفـع کسالـــت
س:در نــماز شب و سحــر خیــزی،قـدری کــسل هـستم،لطـــفا راهـــنمـــایی فـرماییـــد!
ج:بــسمه تعـالی.
کـسالت در نــماز شب بـه ایـن رفـع مـــی شود که بنــا بگــذارید هـــرشـبی کـه مـوفّق (به خــواندن آن)نـشدید،قــضای آن را بـــجا آوریــد.
بـــه سـوی محـبوب،ص۷۷
@behjat135
#اینگونه_بود ...
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
دستم به قفسۀ کتابها خورد و زخم عمیقی برداشت.
جراحی کردند؛ زخم، دهان بست و بهبود یافت.
چند ماه بعد در مشهد بودیم که در جای زخم احساس درد شدیدی کردم، مخفی کردم و حرفی نزدم.
یک روز که به کارهای خودم مشغول بودم، آقا فرمودند:
بر من مکشوف...
تمام حواسم را جمع کردم؛ از آنجا که ایشان در هیچ موردی نمیگفت: «بر من مکشوف شد». ایشان ادامه داد که: «بر من معلوم شد که اگر کسی جاییاش درد میکند، جای درد را به هر کجای حرم امام رضا علیهالسلام بمالد، آن درد مرتفع میشود.»
من در حال نوشتن گفتههای ایشان بودم و به مفهومش توجهی نداشتم.
آقا برای تجدید وضو برخاستند.
من هم برای مراقبت، ایشان را همراهی کردم.
وقتی برگشتم، نوشتهها را دوباره خواندم.
منظورشان خود من بودم.
فردا به حرم رفتم.
احساس کردم دردم کمتر شده؛
تا روز سوم که دردم کاملاً تمام شد.
از مشهد برگشته بودیم.
یکی از دوستان که مقام و مسئولیتی داشت، برای دیدن آقا آمد؛ اما ملاقات میسر نشد.
وقت رفتن، ماجرای مشهد را برایش نقل کردم؛ رفت.
چندین هفته بعد دوباره دیدمش.
گفت: «درد کتفم مداوا نمیشد،
به هر پزشکی که مراجعه میکردم بیفایده بود.
برای همین آمده بودم با آقا دیدار کنم؛
داستان مشهد را که شنیدم، گفتم این حوالهای است از آقا،
رفتم مشهد،
بیماریام درمان شد.»
این بهشت، آن بهشت، ص٧٨-٨٠؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
بابا! میان انگشتان آقا را می بینم
وقتی به تراجم علمای سلف مراجعه کنیم، می بینیم که افراد بسیاری در میان آن ها بوده اند که صاحب کرامات و معنویات بوده اند. هم در علمیات صاحب کرامت بوده اند و هم در عملیات و عبودیت. و جمع بین او دو نیز کرامت است!
شخصی پسر نابینایش را نزد مرحوم شیخ جعفر شوشتری برده بود که به جهت استشفای او سوره ی حمد بخواند. ایشان فرموده بود:
ما جوان ها هنوز حال و نفس پیرها را نداریم، به نزد پدرم بروید.
وی نزد پدر ایشان رفته بود، و ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشته و مشغول خواندن سوره ی حمد شده بود، مقداری که خوانده بود بچه گفته بود: بابا! از میان انگشتان آقا می بینم. و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملا دیده بود!
در محضر ایت الله بهجت
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐خـــ💛ــــدای مهربانم
⭐بر لب دریای مهر بی پایان توآمده ام
⭐تا مشتی آب زلال پاکی را بردارم
⭐و جانم را ازتیرگیها پاک کنم
⭐افکارم را به روشنی؛ جلا بخشم
⭐و محبت و شادی را باعزیزانم تقسیم کنم
⭐الهی نگاهت را حتی لحظه ای از ما دریغ مدار
⭐الهی آمین 🙏
⭐شبتون در پناه پروردگار مهربان🌙
♥️ℒℴνℯ♥️
هدایت شده از سبز بِمان 🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
☀️الـهی تـو را سپـاس میگويم
❄️از اينکہ دوباره خورشيد مهرت
☀️از پشت پـرده ی
❄️تاريکی و ظلمت طلوع کرد
☀️و جـلوه ی روز را
❄️بر دنيـای کائنات گستراند
☀️خدایا به امید تو
💚 #سلام_آقای_من💚
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
1(4).mp3
1.27M
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸