تو عزیزترینِ خودتی، قدر خودتو بدون، با خودت عاشقانه رفتار کن، به خودت زیباترین، روشنترین و پرمهرترین احساسات رو بده تا تابش واقعی درونت زندگیت رو روشن کنه...
یه سال هایی سخت ترین سال های زندگین انگاری مثلا قبل ورود بهشون چهارده سالته وقتی تموم میشن سی سالت تو همون سال ها تو بزرگ میشی؛ رشد میکنی؛ هدف پیدا میکنی و حتی اگه نفهمی چرا زنده ای تصمیم میگیری که زنده بمونی یا بمیری تلخه، سخته ،طولانیه سنگینه پر حس بد تنهایی بی کسی، بغض ،اشک گریه هایی که گریه نمیشن و تو قلبت خفه ت میکنن درک ،نشدن ،تنفر عصبانیت، حسای پوچ قر و قاطی گیر کردن بین رفتن و موندن..
ولی کنار همه ی اینا عجیب رشد میکنی!
عجیب خودتو پیدا میکنی!
عجیب بزرگ میشی و اوج میگیری..
اگه استرسی هستید این کتابها رو بخون:
• من مضطرب
• پاکسازی آگاهی
• ده درصد شادتر
• اضطراب موقعیت
• رهایی از زندان ذهن
• چگونه کمتر نگران پول باشیم
• پاکسازی ذهن فرای موفق شدن در زندگی
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!!