هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع #دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
دست بسته میکنم تعظیم آقا محضرت
رحم کن بر خواهرت
@hosenih
التماست می کنم برگرد جان مادرت
رحم کن بر خواهرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
ای عزیز فاطمه
رحم کن بر اشکهای دخترت کوفه میا
جان زهرا صبر کن
تا نبینی ارباً اربا اکبرت کوفه میا
من سه شعبه دیده ام
دور شو جانِ علیِ اصغرت کوفه میا
کوفه چشمش می زند
سیدی حیف از امیر لشگرت کوفه میا
یابن الزهرا جان زهرا مادرت کوفه میا
@hosenih
در میان کوچه ها
روضۀ اوقات سرگردانی ام یاد علیست
یک نفر راهم نداد
ذکر وقتِ بی سر و سامانی ام یاد علیست
تازه فهمیدم حسین
علتِ این دیدهء بارانی ام یاد علیست
کوفه خیلی بی وفاست
باعثِ این گریۀ پنهانی ام یاد علیست
پُر زخون گردد چو حیدر پیکرت کوفه میا
@hosenih
بیعت اینها همه
با عمل در واقعیت در منافات است وای
در نگاه کوفیان
کشتن تو افضل از کُلِ عبادات است وای
دیگر از ما که گذشت
غصه ام بی احترامی ها به سادات است وای
من شنیدم بی هوا
در میان کوفیان صحبت زِ سوغات است وای
باز کن خلخالِ پایِ دخترت کوفه میا
@hosenih
میهمان بودم ولی
سمت من از خانه هاشان سنگ و تیر انداختند
مردم بیعت شکن
عاقبت من را تهِ این کوچه گیر انداختند
کاش می دیدی چطور
ریسمان بر گردن و دست سفیر انداختند
سنگ و آتش بر سرم
ظالمانه در همه طول مسیر انداختند
کوفه بی رحم است محض خواهرت کوفه میا
@hosenih
پشت من خالی شده
ای امان از چهره های پر فریب کوفیان
ای عزیز فاطمه
یا برو یا لااقل هر منزلی هستی بمان
گر نشد حد اقل
کاشکی تنها بیایی بی زنان و کودکان
یا اگر که آمدی
بر حذر باش از حرامی ها خصوصاً ساربان
می بُرند انگشت با انگشترت کوفه میا
@hosenih
روز دوم می روند
گر چه با تو دست بیعت روز اول می دهند
من پریشانِ توأم
خنجر و شمشیرشان را بس که صیقل می دهند
کوفیان و شامیان
کار دستت داخل گودالِ مقتل می دهند
خارهای بین راه
پای اطفال شما را دستِ تاول می دهند
محضِ پاهای نحیف دخترت کوفه میا
@hosenih
این گروه سنگدل
رحم بر پرده نشینان حرم کی می کنند؟
در هوای جایزه
راه را منزل به منزل با سرت طی می کنند
یا اهانت بین راه
یا اهانت بر سرت در مجلس مِی می کنند
شک ندارم کوفیان
هیجده خورشید را یک یک سرِ نی می کنند
من سرم بر دار و تو بر نِی سرت کوفه میا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#محمود_اسدی
▶️
یوسف فاطمه ای دلبر و دلدار میا
با اشاره به تو گویم ز سردار، میا
بین هرکوچه زدم دست روی دست، که من
گفته ام کوفه بیایی ولی ای یار میا
@hosenih
دست این کوفیِ بی دین چقدر سنگین است
میشود چشم سکینه به خدا تار میا
اکبرت میشود اینجا علی اصغرها
تنش آشفته شود یکصدو ده بار میا
باتو سر بسته بگویم گل زهرا و علی
میشوی بین دوصد خار،گرفتار میا
به همان مادر بین در و دیوار قسم
تیزی نیزه ی شان هست چو مسمار میا
بیم دارم که کسی چنگ به مویت بزند
تا نیفتاده سرت در کف اغیار میا
@hosenih
وای اگر محرم تو در ملا عام رود
بود اینجا سخن از زینب و بازار میا
تاکه خونی نشده گوش سه ساله برگرد
ورنه فرداست شود دست به دیوار،میا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مجتبی_روشن_روان
▶️
ميان كوچه ها مرد غريبي
به لب دارد نواي يا حبيبي
به لب ذكر و به ديده اشك دارد
به ديوار غريبي سر گذارد
@hosenih
دلش پر از هياهوي غريبي
غمش كرده سيه روي غريبي
تك و تنها ميان شهر كوفه
زده غربت به قلب او شكوفه
بگويد با دل پر خون و پر درد
حسين فاطمه برگرد برگرد
در اين كوفه نشاني از وفا نيست
كسي اينجا طرفدار شما نيست
كسي اينجا سراغت را نگيرد
مگر مسلم براي تو بميرد
ميان كوچه ها تنهاي تنها
پريشانم برايت يابن زهرا
ميا كوفه كه اينجا شهر كينه است
تمام كوچه هايش چون مدينه است
ميان خانه ها راهم ندادند
جواب ناله و آهم ندادند
@hosenih
همه مهمان نوازي شان به سنگ است
تمام كوچه هايش تار و تنگ است
ميا كوفه كه پر از خصم باشد
در اينجا سر بريدن رسم باشد
ميا كوفه كه شهري بي فروغ است
دكان نيزه سازي شان شلوغ است
سفيرت را نمي خواهند برگرد
مرا بنگر اسير بند برگرد
لبم خوني و دندانم شكسته
دو دستم را عدو در كوچه بسته
شده پاره ز نيزه جامۀ من
ز سر برداشتند عمامۀ من
@hosenih
در اينجا هيچكس حامي ما نيست
كسي با تو در اينجا هم نوا نيست
ولي با اينهمه تنهائي و غم
نياوردم به ابرو لحظه اي خم
روم بر پاي دار خويش سرمست
اگر خشنود مي گردي تو عشق است
پريشانم پريشان و پشیمان
چرا گفتم بيا كوفه حسين جان
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
دردمندان غمت زندگی از سر گیرند
گرکه با مژه غبار از حرمت برگیرند
گرچه بی صحن و رواق است حریمت اما
پادشاهان جهان روزی از این در گیرند
خاک های حرمت محمل اشک زهراست
گر که با دُرِّ نجف شأن برابر گیرند
چشمهایی که برای غم تو میبارند
باده ای است که از ساقی کوثر گیرند
شده پُر منبر محراب زگیسوی شما
ماجراهای خم زلف تو منبر گیرند
کشتزار غم و غصه شدم از بذر بقیع
شمع آورده ام امشب که کنم نذر بقیع
@hosenih
دیده ات در همهی عمر چه غمها که ندید
دشمنت پشت در خانهی تو هیزم چید
خانه ات سوخت، دلت سوخت، از این سوزاندن
کودکی از وسط شعله به سوی تو دوید
اهل خانه همگی برتو پناه آوردند
همه بر حرمت گیسوی تو بستند امید
وای از آن دم که بر این خواهش اهل خانه
دشمن بی سر و پا نعره زنان میخندید
یک نفر طعنه زنان رفت طنابی آورد
یک نفر از غم و از غربت تو جامه درید
هر چه گفتند نبندید خودش می آید
به خداوند که دستان خدا را بستید
نزنیدش، نبریدش، نبریدش، نزنید
پیش چشم درِ همسایه چنینش نبرید
پیرمرد است ببینید که حُرمت دارد
اینقدر پای پیاده نکشیدش نکشید
آنقدر خورد زمین کوچه به کوچه بدنت
غیر یا فاطمه آهی کسی از تو نشنید
مثل آن کودک گم گشته میان صحرا
هرچه زد دشمن او باز صدا زد زهرا
شاعر: #موسی_علیمرادی
@hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_شهادت ؛ #دودمه
گوشهٔ خاک بقیع کرب و بلایی دگر است
فاطمه خونجگر است
صادق آل عبا کشتهٔ زهر شرر است
فاطمه خونجگر است
شاعر: #محمود_ژوليده
@hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_صادق_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به نام خالق عالم، به حق حضرت سرمد
بیا که سینه ی ما پُر شد از مصیبت بی حد
اگرچه قسمت این دل، همیشه بوده جدایی
زبان به شکوه ندارم، هر آنچه یار بخواهد
@hosenih
رسیده ام به ته خط، ولی برای رضایت
نشد دلم به خلاصیِ از گناه، مقید
همیشه نامه ام آزرد قلب فاطمی ات را
ولی دوباره نکردی مرا ز خانه ی خود، رد
نشسته ام به دو چشم پُر آب تا که بمیرم
به پای روضه ی جانسوز جعفر بن محمد
رئیسِ مکتب حق باشی و غریب؟! بمیرم
نه زائری، نه رواقی، نه گنبدی و نه مرقد
@hosenih
خیال کن سرِ پیری میان سجده که هستی
کسی به چکمه به روی عبات پا بگذارد
دوباره واژه ی چکمه مرا رساند به گودال
به روی عرش برین شمر... وای فاطمه آمد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
شب بود ناگهان همه جا پر ز دود شد
بیت الحرام فاطمه جایِ یهود شد
نامرد تا که دید عزیز مدینه ام
بر این شکوهِ مادریِ من حسود شد
سجاده ام کشید و نماز مرا شکست
با ضربه ای قیام نمازم سجود شد
آنکس که بین کوچۀ باریک ضربه خورد
داند چرا دو گونۀ مادر کبود شد
بار دگر مدینه و یک مرد بی ادب
آنچه سزای آل پیمبر نبود شد
در بین شعله ناله زدم عمه جان کمک
در پیش دیده آتش خیمه شهود شد
شکر خدا ندید کسی سر برهنه ام
بر حفظ آبرو ،شب تاریک سود شد
اما میانِ کوچه بازار عمه رفت
باعده ای ارازل واشرار عمه رفت
@hosenih
دنبالِ اسب ،پایِ برهنه مرا کشید
راهِ مرا به روضة کرببلا کشید
در دستِ او محاسن من ریخته بهم
بیرون مرا زخانه کسی ، بی حیا کشید
با پیرِ سالخورده چنین تا نمی کنند
بی تربیت لباس مرا بی هواکشید
گودال هم لباسِ حسین پاره پاره شد
ازبسکه گرگ ،پنجه به آن نخ نما کشید
هرکس رسید نیزه خود را شکست ورفت
هرکس رسید یک طرف آن کشته را کشید
با نعل هایِ تازه بهم ریخت پیکرش
کار عزیز فاطمه بر بوریا کشید
درقتلگاه عمه ما را کتک زدند
تادست از گلوی تنی سر جدا کشید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
۳
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#حاج_رضا_یعقوبیان
ز گلشن ولایتی سر تا به پایت رحمتی
تو روح هر عبادتی تو منشاء سخاوتی
یا حضرت صادق مدد(۲)
از نسل پاک حیدری عِلمت بود پیمبری
عطرو بوی تو کوثری برخلق عالم رهبری
یا حضرت صادق مدد(۲)
ای گل بی قرینه ام مهرت بود به سینه ام
از کودکی مولای من من عاشق مدینه ام
یا حضرت صادق مدد(۲)
مولا کتاب ناطقی بر ما امام لایقی
از لطف خاص کبریا آگه ز هر حقایقی
یا حضرت صادق مدد(۲)
امشب منم مهمان تو بنشسته ام بر خوان تو
ای گلبن بستان دین دست من و دامان تو
یا حضرت صادق مدد(۲)
ای درد عالم را طبیب بر شیعیان یار وحبیب
به دست دشمنان دین مانده مزار تو غریب
یا حضرت صادق مدد(۲)
امام بی قرینه ای تو زینت مدینه ای
ای خفته در خاک بقیع شهید ظلم وکینه ای
یا حضرت صادق مدد(۲)
از داغ تو دلها کباب شد پیکرت ز زهر آب
مانده ز ظلم دشمنان قبرت میان آفتاب
یا حضرت صادق مدد(۲)
دشمن دین از تو گسست قلب تو را مولا شکست
چون جد مظلومت علی دست تو را از کینه بست
یا حضرت صادق مدد(۲)
در خانه ی تو ریختند آتش کین افروختند
چون بیت زهرا مادرت کاشانه ات را سوختند
یا حضرت صادق مدد(۲)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
۲
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_کبوتر_من_مپر_زلانه
ای بی قرینه گل مدینه
امام عالم شهید کینه
امام صادق(۲)
دشمن شبانه چه ظالمانه
تو را ز کینه بردند ز خانه
امام صادق(۲)
به خانه ات زد شبانه آذر
افتاده ای تو به یاد مادر
امام صادق(۲)
از دشمن دین چها کشیدی
جز رنج و محنت چیزی ندیدی
امام صادق(۲)
زهر ستم زد شرر به جانت
رفته ز پیکر دگر توانت
امام صادق(۲)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
شیعه باید فاطمی باشد اصول مکتبش
تا قیامت ذکر «یا زهرا» نیفتد از لبش
عاشق هر چارده معصومِ اطهر باشد و
هشتمین معصوم هم باشد رئیس مذهبش
آنکه الگوی معلم های عالم گشته است
صادق آل محمد شد مقام و منصبش
یا که عالِم یا که کاشف یا که استادی شدند
پای درسش _ یک به یک_ شاگردهای مکتبش
عالمان را در مصاف علم، حیران کرده است
مضجع شاه نجف را او نمایان کرده است
@hosenih
همچو بارانی که خود از ابر رحمت می چکد
از دل دریایی اش لطف و عنایت می چکد
از رخ خورشید تابان نور ساتع می شود
بی گمان از دامن معصوم، عصمت می چکد
احترام پیرها در مکتب ما واجب است
آن هم آن پیری که از چشمش قداست می چکد
در کلامش نور و در ذاتش کرامت جاری است
از صدایش واژه ی ناب صداقت می چکد
هیچ کس مانند او صادق نبوده هیچ وقت
لفظ صادق را چنین لایق نبوده هیچ وقت
@hosenih
صادق و صدیقه از یک اصل و از یک ریشه اند
ریشه های هر دوتاشان زخمیِ یک تیشه اند
درب های خانه هاشان با حرارت آشناست
دشمنانِ هر دو استمرار یک اندیشه اند
کارشان هتک حریم اهل بیت عصمت است
دشمن این خاندان، نامرد و ظالم پیشه اند
یا به زنها حمله ور هستند، یا به پیرها
سنگ ها دائم به دنبال شکار شیشه اند
در شکستن عادت این قوم بی شرم و حیاست
رسمشان با ریسمان بردن میان کوچه هاست
@hosenih
فاطمه در کوچه ها دنبال حیدر می دوید
قدخمیده هی زمین می خورد و با سر می دوید
می کشیدند آیه های وحی را در کوچه ها
در پی قرآن ناطق داشت کوثر می دوید
گرچه بالَش را شکستند و پرَش را سوختند
با همان بال و پر خونین، کبوتر می دوید
کربلا هم یک برادر گوشه ی گودال بود
خنجری در دست قاتل بود و خواهر می دوید
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
پیش چشم خواهرِ خود دست و پا می زد حسین
شاعر: #محسن_مرادنوری
@hosenih
مرثیه خوانی امام محمد تقی (ع) - محمود کریمی،سال ۱۳۹۳
جوون امام رضا میخونه کجایی مادر من
روی خاک حجره غریبونه میسوزه پیکر من
چشام گریونه دلم پر خونه لبام روضه میخونه
ای خدا خون شده دل دلبر رضا
از عطش خم شده گل پرپر رضا
دست و پا میزنه علی اکبر رضا واویلا
کبوترا تو آسمون با هم پرارو وا میکنن
یه سایبونی رو تن آقا میان به پا میکنن
توی آفتاب دلش بی تاب هنوز تشنه آبه
آسمون محو دیدن روی ماهشه
عمریه درد بی کسی تو نگاهشه
وای من خونه خودش قتلگاهشه واویلا
میمونه بی غسل و کفن اینجا سه روز اگه بدنش
شبیه حسین نمیشه غارت انگشتر و پیرهنش
داره میمیره عزا میگیره دلش کربلا میره
افتاد از بام خونه تا پیکر آقا
شادی کرد تو کوچه چقدر همسر آقا
اما کی رفته رو نوک نی سر آقا واویلا