💥سبک: #روضه 🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی 🏴 #حضرت_علی_اکبر (ع) دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت @AshaareMaddahi مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت ، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی @AshaareMaddahi داغ پرپر شدنت جای خود ، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت @AshaareMaddahi می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی 💥بروزترین کانال متن و اشعار مداحی 💥 @AshaareMaddahi 👈

💥سبک: #مناجات 🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی 🏴 #حضرت_علی_اکبر (ع) #شهدا اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک اللهم کل لولیک الحجه بن الحسن ... دوش دیدم که ملائک در میخانه زدن گله آدم بسرشتند و به پیمانه زدند، ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت ، همه از حلقه عشاق شهادت مبهوت آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه عشق شد و به هیئت پر از نور شهید عشق بیرون بکشد از گل غفلت دل را، عشق نوریست که معلوم کند ساحل را السلام ای پدر عشق فدای قدمت و تو ای مادر ایثار فدای کرمت، کودکی را که تو نان دادی و شیرش دادی شیر شد لیک تو از خواب و خوراک افتادی سفره ات سفره حق بود و شهیدت حالا، زنده مانده است و نشسته است سر خانه خدا آنچه در روز جزاء هست سر افراز تویی، جان خود را به کف آوردی و جانباز تویی اصل جانباز تویی، زخم نداری به پرت ترکش داغ جگر گوشه نشسته به پرت @AshaareMaddahi مگر نبود اون شخصی که ابی عبداله رو تو عالم رویا دید دید سر و پای این آقا غرق در خونه، زخم فراوان گفت آقا جان بعد کربلا این همه زخم هنوز خوب نشده؟! فرمود اشک گریه کنانه من مرحم زخم های منه، (شب جمعس دیگه یه لحظه بریم کربلا و بر گردیم) سریع همه مردم رو جمع کرد روضه گرفت، گریه کردند گریه ها که تموم شد، دوباره آقا رو دید، دید همه زخم های حسین فاطمه خوب شده اما یه زخم هنوز به جگر ارباب ماست، این زخم کاریه انگار به این راحتیا خوب نمیشه، آقا په همه زخم ها خوب شده این یکی چرا !! فرمود این زخم نیست، این زخم از تیر و خنجر و نیزه نیست، پس چیه آقا! این زخم داغ جوونم علی اکبرِ اصل جانباز تویی تیر نداری به پرت ترکش داغ جگر گوشه نشسته به پرت پاره روح تو شد پاره ای از جان حسین اختری شد که نشسته است به دامان حسین با شهیدت که ستاره شده در اوج سماء راه پیدا شده از خانه دل تا به خدا جان به قربان امامی که خطر را حس کرد تیغ شیطان روی حلقوم بشر را حس کرد تا که اعلام خطر کرد تو بیدار شدی با همان طفل زبان بسته هوادار شدی @AshaareMaddahi کودکت آمده و آمده سرباز شده لشکر روح خدا، لشکر اعجاز شده کل عالم طرفی بود و خمینی طرفی شر شیطان طرفی، شور حسینی طرفی کودکت مرد شد و باج به افلاک نداد سر خود داد ولی یک وجب از خاک نداد هر وصیت رسیده است به دستم ز شهید کلماتیست پر از نور وفا شورِ امید اولین جمله آن نام خداوند و رسول اول و آخر آن خارج از ادراک و عقول بعد از آن بیشترین حرف سلامم به امام پیروی از ولی امر و حمایت ز قیام علم و اخلاق و حیا و وطن اسلامی پیشرفت و شرف و توسعه با خوش نامی مجتهد بود شهیدی که جهادش این بود همه همت او دفع خطر از دین بود آن شیر تو چه کرده است که شمشیر شده لای لای تو همان نغمه تکبیر شده قهرمان کیست، همانی که جوانش داده است پهلوان کیست همان که جهان آزاد است این مهم است خدا قدر تو را میداند نص قرآن نبی وصف تو را میخواند الغرض فاطمیون زینبیون حیدریون حامیان حرم رفته به دریای جنون کشته امنیت و عزت و علم و همت کشته مرز ولاد علوی و امت هر شهیدی، که به آن عالم بالا رفته است شک نداریم ز دامان شماها رفته است @AshaareMaddahi باز گفتی ثمرم هدیه برای تو حسین پدر و مادر عالم به فدای تو حسین تو ندیدی پسرت ... (چجوری بگم این حرفارو، اون پدر شهید بهش گفتن حاج آقا نمیشه بچت رو ببینی جوری نیست که بتونی ببینی، بچش رو مین رفته بود بدن تیکه تیکه پاره پاره همه این بدن رو توی کفن جمع کرده بود، گفتن آقا نمیشه این بدن رو ببینی، دوام آورد دوام آورد تا سر قبر که شد میخواستن این کفن رو تو قبر بزارن گفت نمیشه که من باید ببینم، گفتن حاج آقا نمیشه جوری نیست که شما بتونی بدن رو ببینی گفت نه باید حتما حتما ببینم، گفت اجازه بدین خودم داخل قبر بشم، این پدر شهید رفت داخل قبر، این کفن جوری بود که اگه این کفن رو کج میکردن بدن یه ور جمع میشد، این کفن رو دادن به این پدر شهید، تو بغلش گرفت دیدن هی داره ناله میزنه میگه حسین، هی روضه گوش داده بودم ولی تاحالا ندیده بودم آرزوم بود یبار مثه تو ببینم، بریم جلو تر ...) تو ندیدی پسرت تیغ به ابروش خورد تو ندیدی پسرت نیزه به پهلوش خورد تو ندیدی پسرت اربا اربا بشود بین لشکر لب تشنه تک و تنها بشود تو ندیدی پسرت پا بکشد روی زمین ... 💥بروزترین کانال متن و اشعار مداحی 💥 @AshaareMaddahi 👈

💥سبک: #روضه 🎤مداح: #محمدحسین_حدادیان #امام_حسین #حضرت_علی_اکبر #محرم دیدی شد اونیکه نباید میشد پیش چشم مادرم زمین خوردی تو این همه شدی و من هنوز یک نفرم نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم شده پر از علی اکبر تموم دور و برم نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم "این سخن ورد زبونا افتاد باز دوباره علی از پا افتاد" @AshaareMaddahi ببین حالمو دست و پا نزن بابا تو این هلهله دست و پامو گم کردم اینقدر تنت پاشیده از هم که زیر پیکرت عبامو گم کردم کنارِ جسمِ تو بابا شبیه محتضرم نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم نرو که ولوله افتاده بین اهل حرم نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم "روی این خاک نشستم چه کنم پسرم رفت ز دستم چه کنم" دنبال صدای دلبرم افتادم  با سر به کنار اکبرم افتادم  تا پهلوی نیزه خورده اش را دیدم  یک دفعه به یاد مادرم افتادم  💥بروزترین کانال متن و اشعار مداحی 💥 @AshaareMaddahi 👈