eitaa logo
• الشَغَف •
101 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
92 فایل
بـسـمـ ربـــ یوسف الــزهـرا♥ شـروعــ مــونـ : ¹¹'⁹'¹⁴⁰⁰ "الشَغَفْ" یعنی نهايتِ مرحله‌ىِ عشق؛ نفوذِ عشق تا پرده‌یِ دل { یا منجی }♥️ کانال وقف صاحب الزمان♥️ کــپــی؟ فقط از پست هایی که کپی ممنوع نیست حلالت رفیق😉 کانال همسایه @BarayeAgaahi
مشاهده در ایتا
دانلود
مشغول تماشای کتاب بودم که یهویی محدثه اومد داخل.... محدثه:چیکار میکنی؟ -دارم این کتاب رو نگاه میکنم. محدثه:آها.... -این کتاب راجب چیه؟ محدثه:اون خیلی قشنگه....راجب یک دختر باحجاب هست که توی یه کشور اروپایی زندگی میکنه. -آها.... کتاب رو گذاشتم روی میز. یک کتاب دیگه برداشتم.... -این چیه؟ محدثه:کتاب یکی از شهدا. -میشه من این دوتا رو ببرم بخونم؟ محدثه:چرا که نه....برشون دار داشتم با محدثه صحبت می کردم که گوشیم زنگ خورد ....مامان بود. جواب دادم. -بله؟ مامان:سلام دخترم. -سلام مامان:بیا بالا دیگه...‌. -چرا؟ مامان:میخوایم بریم خونه عمت.... -وای مامان:بدو بیا -میشه یکم دیگه بمونم. مامان:ما حاضریم تقریبا -نمیشه من نیام؟ محدثه آروم گفت:چیشده؟ آروم جواب دادم:مامانمه میگه میخوایم بریم خونه عمم اینا. محدثه:نمیشه تو بمونی؟ -دعا کن راضی شه. مامان:پارمیس -جانم مامان:بیا بالا. -من نمیام مامان:عه... -من اینجا پیش محدثه می مونم. مامان:خودت میدونی. -پس من می مونم مامان:باشه. -مرسی مامان:مزاحم شون نشیا....یکم دیگه بیا بالا. -چشم مامان:خداحافظ. گوشی رو قط کردم. ادامه دارد......