❇️ گفتار انس بن مالک در مورد اخلاق نیکوی پیامبر (ص)
☑️ انس میگوید:
▫️ هرگاه رسول خدا (ص) سه روز یکی از مسلمین را ملاقات نمیکرد، جویای حال او میشد؛
اگر اطلاع مییافت که او به مسافرت رفته، برایش دعا میکرد؛
و اگر اطلاع مییافت که او در وطن است به دیدار او میرفت؛
و اگر میفهمید که او بیمار است، از او عیادت مینمود.
☑️ و نیز انس میگوید:
▫️ هرگاه کسی با پیامبر (ص) معانقه میکرد و صورت به صورت او میگذاشت، حضرت سرش را دور نمیکرد تا آن شخص سرش را دور نماید،
و هیچکس با آن حضرت دست نمیداد که آن حضرت زودتر از او دستش را بکشد،
و با هیچکس ننشست که جلوتر از او برخیزد،
و هیچگاه زانوانش را نزد کسانی که کنارش نشسته بودند، جلوتر نمیبرد،
و در سلام کردن از دیگران سبقت میگرفت،
و جلوتر با اصحاب خود مصافحه میکرد،
هرگز دیده نشد که پاهایش را نزد اصحابش دراز کند،
آنان را که بر او وارد میشدند، احترام میکرد، و چه بسا فرش زیر پایش را برای آنها پهن میکرد و خود روی خاک مینشست، و تأکید میکرد که آنها روی فرش بنشینند،
و اصحاب خود را با کنیه (نام بزرگشان) صدا میزد و آنها را با محبوبترین نامشان میخواند، تا احترام آنها را رعایت کرده باشد.
آن حضرت هیچگاه سخن شخصی را در وسط قطع نمیکرد بلکه صبر میکرد تا سخن او تمام شود.
⬅️ سیرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و مهربان جلد ۱، صفحه ۱۶۲
🏷 #حضرت_محمد_ص #اخلاق #الگوی_نیکو
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد
✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار میکردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت:
🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید.
▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱)
عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت:
🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه میگیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن میشوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم.
▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد:
🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟!
▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲)
⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸
(۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵.
(۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶.
🏷 #میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه السلام #الگوی_نیکو
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃