💠روزمان را با آیات قرآن نورانی میکنیم:
🌟 ألَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ✨
🍃آیا به کسانی که از ترس مرگ از خانه های خود در حالی که هزاران نفر بودند، بیرون آمدند [با دیده عبرت] ننگریستی؟ پس خدا به آنان فرمود: بمیرید [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده کرد [تا بدانند رهایی از چنگ مرگ ممکن نیست]. خدا نسبت به مردم دارای فضل و احسان است، ولی بیشتر مردم سپاس نمی گزارند.
📗ســـــــــوره بـــــقره آیـــــه 243
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#حدیث
💚 امام رضا علیه السلام:
🔷امام، همدمی رفیق و پدری مهربان و برادری همانند است. امام به امت خویش مهر میورزد، همانند مادری که به فرزند خردسال خود مهربان و نیکوکار است، و پناهگاه بندگان خدا در مصیبتها و دشواریهای عظیم است.
📚کافی جلد 1ص200
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
عالی.mp3
4.71M
🎙استاد عالی
در پناه امام رضا علیه السلام
#امام_رضا
🔺قصه اسماعیل بی نماز و امام زمان علیه السلام
🔷 توسل زائر امام رضا علیه السلام
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊
🌷🍁🌾
🥀🍂
🌱
🌴#ادامه #ترجمه_و_شرح_خطبه_11_نهج_البلاغه؛ دستورات جنگی
💠در اين خطبه امام (ع) رموز مهمّى از فنون جنگ و نكته هايى را كه از نظر روانى و جسمى در يك سرباز مسلمان اثر مى گذارد و او را شجاع و آماده براى پيكار مى كند، بيان مى فرمايد.
📖اين كلام مشتمل بر هفت جمله است: در جمله اوّل يك دستور كلّى در باره مقاومت در ميدان نبرد مى دهد و سپس در پنج جمله ديگر انگشت روى جزئيات و ريزه كاريها و امورى كه تأثير در استقامت و پيروزى دارد مى گذارد و در هفتمين و آخرين جمله، توجّه به پروردگار و توكّل بر ذات پاك او و اين كه پيروزى در هر حال از سوى اوست را مطرح مى فرمايد تا با قدرت و قوّت ايمان، مشكلات و سختيهاى جنگ قابل تحمّل شود و روحيّه نبرد در حدّ اعلى براى مبارزه با دشمن قرار گيرد.
همچون کوه استوار باش!
❇️همان گونه که در بالا اشاره شد، اين خطبه نيز ناظر به جريانات جنگ «جمل» است. آن جا که امام(عليه السلام) پرچم را به دست فرزند شجاعش «محمّد بن حنفيه» مى سپارد و در عباراتى کوتاه و مؤثّر و دلنشين، قسمت مهمّى از دستورات جنگى را براى او در هفت جمله بيان مى دارد:
1️⃣نخست مى فرمايد: «اگر کوه ها متزلزل شود، تو تکان مخور!» (تَزُولُ الجِبالُ وَ لا تَزُلْ).(1)
🌀در واقع مهمترين مسأله در ميدان جنگ، مسأله استقامت و پايمردى است که رسيدن به پيروزى بدون آن غير ممکن است; و امام(عليه السلام) نيز در آغاز، روى همين مسأله انگشت مى گذارد. اين جمله مى تواند اشاره اى به مضمون حديث معروفى باشد که درباره مؤمن نقل شده است که مى فرمايد: «اَلْمُؤمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ; فرد با ايمان همچون کوه پابرجاست که طوفانها و تندبادها آن را تکان نمى دهد»!
🔖در حديث ديگرى از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى خوانيم: «اَلْمُؤمِنُ اَشَدُّ فِى دينِهِ مِنَ الْجِبالِ الرّاسِيَةِ وَ ذلِکَ اَنَّ الْجَبَلَ قَدْ يُنْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤمِنُ لا يَقُدِرُ اَحَد عَلى اَنْ يَنْحَتَ مرنْ دينِهِ شَيْئاً; مؤمن، در دينش از کوه هاى پابرجا محکمتر است! چرا که کوه را گاهى مى تراشند، ولى از دين مؤمن چيزى کم و تراشيده نمى شود»!(2)
سپس از اين دستور کلى فراتر رفته و به جزئياتى که در اين زمينه مؤثر و کار ساز است مى پردازد; و در دوّمين جمله مى فرمايد: «دندانهايت را به هم بفشار» (عَضَّ عَلى ناجِذِکَ).
💢«ناجذ» گاه به معناى دندانهايى که بعد از دندان «انياب» واقع شده، تفسير گرديده و گاه به معناى دندان عقل و گاه به معناى همه دندانها و يا همه دندانهاى آسياب. و در اين جا مناسب معناى سوّم است. گفته مى شود فشار آوردن روى دندانها دو فايده دارد: نخست اين که ترس و وحشت را زايل مى کند و به همين دليل هنگامى که انسان از ترس بلرزد اگر دندانها را محکم بر هم بفشارد لرزش او ساکت يا کم مى شود و ديگر اين که استخوانهاى سر را محکم نگاه مى دارد و در برابر ضربات دشمن آسيب کمترى به آن مى رسد و شبيه اين معنا در خطبه ديگرى از «نهج البلاغه» آمده است آن جا که مى فرمايد: «وَ عَضُّوا عَلَى الاَضْراسِ فَاِنَّهُ اَنْبى لِلسُّيُوفِ عَنِ الْهامِّ; دندانها را روى هم فشار دهيد که اين کار تأثير شمشير را بر سر کمتر مى کند».(3)
✅در سوّمين جمله با تعبير بسيار زيبايى مى فرمايد: «جمجمه خويش را به خدا عاريت ده!» (اَعِرِ اللهَ جُمْجُمَتَکَ).
اشاره به اين که آماده ايثار، جانبازى و شهادت در راه خدا باش که اين آمادگى مايه شجاعت و شهامت و پايمردى است! بعضى از شارحان «نهج البلاغه» از اين جمله، پيشگويى و بشارت نسبت به سرنوشت «محمّد بن حنفيّه» در ميدان جنگ «جمل» استفاده کرده اند داير بر اين که تو از اين ميدان سالم برون خواهى آمد چرا که در مفهوم عاريت، باز پس گرفتن نهفته شده است.
✅در چهارمين جمله مى فرمايد: «قدمهايت را در زمين ميخکوب کن!» (تِدْ في الاَرْضِ قَدَمَکَ).
📚1. به گفته بعضى از شارحان «نهج البلاغه» عبارت فوق از نظر معنا، يک جمله شرطيه است و در تقدير «لو زالت الجبال لا تزل» مى باشد. (شرح «ابن ميثم»، ج 1، ص 287).
2. «سفينة البحار»، ماده «امن».
3. «نهج البلاغه»، خطبه 124.
#ادامه_دارد #قسمت_دوم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
1_81576238.mp3
15.21M
🖤🍃
ڪبوترمـ هوایـے شدمـ...
ببین عجـب گدایـے شدمـ...
دعای مادرم بوده ڪہ...
منمـ امام رضایـے شدمـ...
#حامد_زمانی
#عبدالرضاهلالی
#اشک_بریزیم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍁🌱🍂🌷🥀🍂🕊
🌷🍁
🥀
⚫️ خبر از غیب و خرید کفن :
علیّ بن احمد وشّاء ( که یکی از أهالی کوفه و از دوستان و موالیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است )
🔖 حکایت کند:
🌀روزی به قصد خراسان عازم مسافرت شدم و چون بار سفر بستم، دخترم حُلّه ای آورد و گفت: این پارچه را در خراسان بفروش و با پول آن انگشتر فیروزه ای برایم خریداری نما.
پس آن حُلّه را گرفتم و در میان لباس ها و دیگر وسائل خود قرار دادم و حرکت کردم، وقتی به شهر مرو رسیدم در یکی از مسافرخانه ها اتاقی گرفتم و ساکن شدم.
هنوز خستگی راه از بدنم بیرون نرفته بود که دو نفر نزد من آمدند و اظهار داشتند: ما از طرف حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام آمده ایم، چون یکی از دوستان ما فوت کرده و از دنیا رفته است، برای کفن او نیاز به حُلّه ای داریم که شما همراه آورده ای؟
و من به جهت خستگی راه آن را فراموش کرده بودم، لذا گفتم: من چنین پارچه و حُلّه ای همراه ندارم و آن ها رفتند؛ ولی پس از لحظاتی بازگشتند و گفتند: امام و مولای ما، حضرت رضا علیه السلام سلام رسانید و فرمود: حُلّه مورد نظر ما همراه تو است، که دخترت آن را به تو داده تا برایش بفروشی و انگشتر فیروزه ای تهیّه نمائی؛ و تو آن را در فلان بسته، کنار دیگر لباس هایت قرار داده ای .
پس آن را از میان وسائل خود خارج گردان و تحویل ما بده؛ و این هم قیمت آن حُلّه است، که آورده ایم.
پس پول ها را گرفتم و آن حُلّه را بیرون آوردم و تحویل آن ها دادم، آن گاه با خود گفتم: باید مسائل خود را از آن حضرت سؤال نمایم و سؤال های خود را روی کاغذی نوشتم و فردای آن روز، جلوی درب منزل حضرت رفتم که با جمعیّت انبوهی مواجه شدم و ممکن نبود که بتوانم از میان آن جمعیّت وارد منزل حضرت شوم.
در نزدیکی منزل حضرت رضا علیه السلام کناری ایستادم و با خود می اندیشیدم که چگونه و از چه راهی می توانم وارد شوم و نوشته خود را تحویل دهم تا جواب آن ها را مرقوم فرماید؟
در همین فکر و اندیشه بودم، که ناگهان شخصی که ظاهراً خدمت گذار امام رضا علیه السلام بود نزدیک من آمد و اظهار داشت:
ای علیّ بن احمد! این جواب مسائلی که می خواستی سؤال کنی.
وقتی نوشته را دریافت کردم، دیدم جواب یکایک سؤال هایم می باشد که جواب آن ها را برایم ارسال نموده بود، بدون آن که آن ها را تحویل داده باشم، حضرت از آنها اطّلاع داشته است.
📚مناقب ابن شهرآشوب: ج 4، ص 341
📚کشف الغمّة: ج 2، ص 102
📚 الثّاقب فی المناقب: ص 479، ح 406.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
havamo-dashte-vaghti.mp3
5.43M
حتما قرارِ شاه و گدا هست یادتان
آری، همان شبی که زدم دل به نامتان
مشهد...
حرم...
ورودی باب الجواد...
آقا، عجیب دلم گرفته برایتان💔
#پیشنهاد_دانلود
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍁🌻🌱🌷🥀🍂🕊
🌼🍂🥀
🌱
📕حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری
محمّد جواد صاحبی
🍃مروت و مردانگی
🔷🔹جنگ صفین در آستانه شروع شدن است و می رود تا اوّلین درگیری و برخورد مسلحانه امام علی(ع) با معاویه آغاز شود دو لشکر در اطراف رود فرات به هم می شوند.
معویه به یارانش دستور می دهد پیش دستی کنید و آب را بر روی علی و سپاهیانش قبل از آنکه به محل کارزار برسند ببندید.
آب به روی سپاهیان اسلام بسته می شود و تازه معاویه و لشکریانش خیلی هم خوشحال می شوند و می گویند: از وسیله خوبی استفاده کرده ایم، زیرا وقتی که علی و پیروانش بیایند آب به چنگ نمی آورند و مجبور می شوند فرار کنند و آن وقت بهترین پیروزی را ما به دست آورده ایم .
علی(ع) به معاویه پیام داد که بهتر است ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم، بلکه بتوانیم با مذاکره مشکل را حل کنیم و گره ای که می شود با دست باز کرد
نباید ما دندان باز کنیم و تا ممکن باشد از کاری که میان دو گروه از مسلمانان جنگ و خونریزی راه بیانداز و بپرهیزید، هنوز ما به محل نرسیده شما آب را بستید.
پس از این پیام معاویه شورای نظامی تشکیل داد و مسئله را با سران خودش مطرح کرد و گفت: شما چه صلاح می دانید، اینها را آزاد بگذاریم یا نه؟
بعضی گفتند: آزاد بگذارید برای این که اگر آزاد نگذارید با زور و قدرت از شما می گیرند و آبرویتان بر باد می رود.
دیگران گفتند: خیر ماآزاد نمی گذاریم و آنها هم نمی توانند از ما بگیرند و آزاد نگذاشتند.
بالاخره جنگ را به علی(ع) تحمیل کردند.
آن وقت علی(ع) آنجام آمد و ایستاد و یک خطابه حماسی در مقابل لشکر خود خواند که از هزار طبل و شیپور و نغمه های نظامی مارش های ارتشی اثرش بیشتر است.
صدا زد: ای مردم! معاویه گروهی از گمراهان را دور خودش جمع کرده است و آنها آب را بر روی شما بسته اند!
حالا می دانید چه باید بکنید؟ یکی از دو راه را انتخاب نمایید:
الان شما تشنه هستید و سراغ من آمده اید که آب نداریم و تشنه هستیم و آب می خواهیم، پس بنابراین اوّل باید این شمشیرهای خودتان را از خونهای پلید سیراب کنید تا آنوقت خودمان سیراب بشوید بعد یک جمله ای فرمودند که هیجانی در همه ایجاد کرد، علی موت و حیات را از جنبه حماسی و نظامی در این گفتار تعریف می کند:
ایها الناس حیات یعنی چه؟ زندگی یعنی چه؟ مردن یعنی چه؟ آیا زندگی یعنی راه رفتن بر روی زمین و غذا خوردن و خوابیدن؟
آیا مردن یعنی رفتن زیر خاک؟ خیر، نه این زندگی است و نه آن مردن.
فالموت فی حیاتکم مقهوین والحیاة فی موتکم قاهرین (48)
زندگی این است که بمیرید و پیروز باشید و مردن این است که زنده باشید و محکوم و مغلوب دیگران.
ببینید این جمله چقدر حماسی است! چقدر اوج دارد! این جمله از صد مارش نظامی بیشتر اثر کرد، لشکر علی را باید زورتر جلوشان را نگه داشت!
حمله کردند و دشمن را تا چند کیلومتر آن طرف تر عقب راندند، شریعه را در اختیار گرفتند جلو آب را بستند، معاویه بی آب ماند، نامه ای التماس آمیز نوشت.
اصحاب علی(ع) گفتند: محال است زیرا که ما چنین کاری را ابتداء شروع نکردیم، شما اوّل این کار را کردید و گفتید آب به شما نمی دهیم ولی امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: نه هرگز چنین نمی کنیم این عملی است ناجوانمردانه، من با دشمن در میدان جنگ روبرو می شوم ولی هرگز از راه اینگونه تضییقات نمی خواهم پیروزی کسب کنم. این شیوه ها از عمل و شأن من بدور است و از شأن یک مسلمان عزیز و با کرامت هم بدور می باشد.
این را می گویند مروّت و مردانگی، مروّت بالاتر از شجاعت است. چه خوب گفته مولای رومی، این شعر او از بهترین اشعاری است که راجع به علی(ع) گفته شد است. آنجا که خطاب می کند به امیرالمؤمنین(ع) و می گوید:
در شجاعت شیر ربانیستی - در مروت خود که داند کیستی؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍