کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🌴 #ترجمه_و_شرح_خطبه_18_نهج_البلاغه؛#نکوهش اختلاف ✨و من كلام له (علیه السلام)
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🌴 #ترجمه_و_شرح_خطبه_18_نهج_البلاغه؛#نکوهش اختلاف
📖شرح پیام امیرالمؤمنین علیه السلام:پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج 1، ص: 626-608
📜خطبه در يك نگاه:اين همه اختلاف چرا؟
💎امام(عليه السلام) سخن خود را چنين شروع مى کند: «گاه يک دعوا در حکمى از احکام مطرح مى شود و «قاضى» به رأى خود در آن جا حکم مى کند; سپس شبيه همان دعوا نزد «قاضى ديگرى» عنوان مى گردد; او درست برخلاف اوّلى حکم مى دهد!» (تَرِدُ عَلى اَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ في حُکْم مِنَ الاحْکامِ فَيَحْکُمْ فيها بِرَأيِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِها عَلى غَيْرِهِ فَيَحْکُمُ فيها بِخلافِ قَوْلِهِ).
🔰«سپس همه اين قضّات (با آن آراى ضدّ و نقيضى که در مسأله واحدى داده اند) نزد پيشوايشان که آنان را به قضاوت منصوب کرده، گرد مى آيند; و او رأى همه آنها را تصديق و تصويب مى کند (و فتواى همگان را درست و مطابق واقع مى شمرد); در حالى که خداى آنها يکى، پيامبرشان يکى و کتابشان (نيز) يکى است!» (ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضاةُ بِذلِکَ عِنْدَ الاِمامِ الَّذي اسْتَقْضاهُمْ فيُصَوِّبُ آراءَهُمْ جَميعاً ـ وَ إِلهُهُمْ واحِد! وَ نَبِيُّهُمْ واحِد! وَ کِتابُهُمْ واحدِ).
گرچه اين مسأله براى بسيارى عجيب به نظر مى رسد و شايد باور کردنش براى آنها مشکل باشد که کسانى همه قضاوتها يا آراى ضدّ و نقيض را صواب و درست بشمرند و همه را حکم الهى بدانند; ولى اين يک واقعيّت است که گروهى از مسلمانان اهل سنّت داراى چنين عقيده اى هستند و اگر به علّت گرايش آنها به اين عقيده که بعداً به طور مشروح خواهد آمد توجّه کنيم، باور خواهيم کرد که آنها در تنگناهايى قرار گرفته بودند که براى رهايى از آن چاره اى جز گرايش به عقيده تصويب وجود نداشته است.
⭕️ولى امام(عليه السلام) در جمله آخر، نخستين ضربه را بر پايه اين تفکّر نادرست وارد مى سازد و مى فرمايد: اين همه در حالى است که خداى آنها واحد و پيامبرشان واحد و کتابشان واحد است! بى شک از خداى واحدى براى مسأله واحد حکم واحدى صادر مى شود; چرا که او عالم به همه حقايق است و همه چيز را بى کم و کاست مى داند و طبق مصالح يا مفاسدى که در آن مسأله بوده حکم واحدى در آن تعيين نموده است. نه اشتباه مى کند; نه فراموشى در ذات مقدّسش راه دارد، نه پشيمان مى گردد و نه با گذشت زمان چيز مجهولى براى او آشکار مى شود. پس اختلاف از ناحيه او نمى تواند باشد!
با توجّه به اين که پيامبرشان نيز يکى است و او در همه چيز، به ويژه القاى احکام، معصوم است; حکم الهى را بى کم و کاست و بدون هرگونه تغيير بيان مى کند. پس او نيز منشأ اختلاف نيست!
💢قانون و برنامه و آيين نامه آنها نيز يکى است; کتابى که هيچ گونه تغيير و تحريفى در آن راه نيافته و از سرچشمه زلال وحى نشأت گرفته و در دسترس همه آنهاست و مورد قبول همه، و هيچ اختلاف و تضادّى در محتواى آن وجود ندارد; چرا که از سوى خداست. «وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ الله لَوَجَدُوا فيه اِخْتِلافاً کَثيراً; اگر از سوى غير خدا بود اختلاف و تضادّ زيادى در آن ديده مى شد».(1)
🔺پس اختلاف از ناحيه کتاب آسمانى آنها نيست.
اين سخن در واقع مقدّمه اى است براى شرحى که در فراز دوّم مى آيد و نشان مى دهد که اختلافات از افکار نادرست خودشان برخاسته و نارساييهاى انديشه هايشان سبب بروز چنين اختلافاتى شده و به تعبير ديگر اين سخن يک جواب اجمالى و سربسته براى مسأله تصويب است که شرح تفصيلى آن را امام(عليه السلام) در بحث بعد به نيکوترين بيانى روشن مى سازد.
🔶در واقع اعتقاد به تصويب و صحيح بودن آراى ضدّ و نقيض، انحراف از اصل توحيد و گرايش به نوعى شرک است. توحيد الوهيّت، خدا را يگانه معرّفى مى کند و توحيد نبوت، پيامبر اولوالعزم را در هر عصر يکى مى شمرد; و توحيد شريعت، کتاب آسمانى را يکى مى داند. پس گرايش به تعدد احکام واقعى، که چيزى جز شرک نيست; تضادّ روشنى با اصل توحيد دارد.
***
#ادامه_دارد #قسمت_دوم_بخش_اول_خطبه_18_نهج_البلاغه📃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🌴 #ترجمه_و_شرح_خطبه_18_نهج_البلاغه؛#نکوهش اختلاف ✨و من كلام له (علیه السلام)
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_خطبه_18_نهج_البلاغه؛#نکوهش اختلاف
📜 #ادامه_خطبه در يك نگاه:
🔺اين همه اختلاف چرا؟
🔰امام(عليه السلام) سخن خود را چنين شروع مى کند: «گاه يک دعوا در حکمى از احکام مطرح مى شود و «قاضى» به رأى خود در آن جا حکم مى کند; سپس شبيه همان دعوا نزد «قاضى ديگرى» عنوان مى گردد; او درست برخلاف اوّلى حکم مى دهد!» (تَرِدُ عَلى اَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ في حُکْم مِنَ الاحْکامِ فَيَحْکُمْ فيها بِرَأيِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِها عَلى غَيْرِهِ فَيَحْکُمُ فيها بِخلافِ قَوْلِهِ).
✳️«سپس همه اين قضّات (با آن آراى ضدّ و نقيضى که در مسأله واحدى داده اند) نزد پيشوايشان که آنان را به قضاوت منصوب کرده، گرد مى آيند; و او رأى همه آنها را تصديق و تصويب مى کند (و فتواى همگان را درست و مطابق واقع مى شمرد); در حالى که خداى آنها يکى، پيامبرشان يکى و کتابشان (نيز) يکى است!» (ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضاةُ بِذلِکَ عِنْدَ الاِمامِ الَّذي اسْتَقْضاهُمْ فيُصَوِّبُ آراءَهُمْ جَميعاً ـ وَ إِلهُهُمْ واحِد! وَ نَبِيُّهُمْ واحِد! وَ کِتابُهُمْ واحدِ).
💢گرچه اين مسأله براى بسيارى عجيب به نظر مى رسد و شايد باور کردنش براى آنها مشکل باشد که کسانى همه قضاوتها يا آراى ضدّ و نقيض را صواب و درست بشمرند و همه را حکم الهى بدانند; ولى اين يک واقعيّت است که گروهى از مسلمانان اهل سنّت داراى چنين عقيده اى هستند و اگر به علّت گرايش آنها به اين عقيده که بعداً به طور مشروح خواهد آمد توجّه کنيم، باور خواهيم کرد که آنها در تنگناهايى قرار گرفته بودند که براى رهايى از آن چاره اى جز گرايش به عقيده تصويب وجود نداشته است.
ولى امام(عليه السلام) در جمله آخر، نخستين ضربه را بر پايه اين تفکّر نادرست وارد مى سازد و مى فرمايد: اين همه در حالى است که خداى آنها واحد و پيامبرشان واحد و کتابشان واحد است! بى شک از خداى واحدى براى مسأله واحد حکم واحدى صادر مى شود; چرا که او عالم به همه حقايق است و همه چيز را بى کم و کاست مى داند و طبق مصالح يا مفاسدى که در آن مسأله بوده حکم واحدى در آن تعيين نموده است. نه اشتباه مى کند; نه فراموشى در ذات مقدّسش راه دارد، نه پشيمان مى گردد و نه با گذشت زمان چيز مجهولى براى او آشکار مى شود. پس اختلاف از ناحيه او نمى تواند باشد!
🔶با توجّه به اين که پيامبرشان نيز يکى است و او در همه چيز، به ويژه القاى احکام، معصوم است; حکم الهى را بى کم و کاست و بدون هرگونه تغيير بيان مى کند. پس او نيز منشأ اختلاف نيست!
قانون و برنامه و آيين نامه آنها نيز يکى است; کتابى که هيچ گونه تغيير و تحريفى در آن راه نيافته و از سرچشمه زلال وحى نشأت گرفته و در دسترس همه آنهاست و مورد قبول همه، و هيچ اختلاف و تضادّى در محتواى آن وجود ندارد; چرا که از سوى خداست. «وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ الله لَوَجَدُوا فيه اِخْتِلافاً کَثيراً; اگر از سوى غير خدا بود اختلاف و تضادّ زيادى در آن ديده مى شد».(1)
پس اختلاف از ناحيه کتاب آسمانى آنها نيست.
اين سخن در واقع مقدّمه اى است براى شرحى که در فراز دوّم مى آيد و نشان مى دهد که اختلافات از افکار نادرست خودشان برخاسته و نارساييهاى انديشه هايشان سبب بروز چنين اختلافاتى شده و به تعبير ديگر اين سخن يک جواب اجمالى و سربسته براى مسأله تصويب است که شرح تفصيلى آن را امام(عليه السلام) در بحث بعد به نيکوترين بيانى روشن مى سازد.
🔶در واقع اعتقاد به تصويب و صحيح بودن آراى ضدّ و نقيض، انحراف از اصل توحيد و گرايش به نوعى شرک است. توحيد الوهيّت، خدا را يگانه معرّفى مى کند و توحيد نبوت، پيامبر اولوالعزم را در هر عصر يکى مى شمرد; و توحيد شريعت، کتاب آسمانى را يکى مى داند. پس گرايش به تعدد احکام واقعى، که چيزى جز شرک نيست; تضادّ روشنى با اصل توحيد دارد.
***
#ادامه_دارد #قسمت_دوم_بخش_اول_خطبه_18_نهج_البلاغه📃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍