کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ #ادامه👆 🔺ولى در اجتهاد به معناى دوّم محور خاصّى وجود ندارد که مجتهدان، گرد آن جمع شو
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_خطبه_18_نهج_البلاغه؛#نکوهش اختلاف
📜 #ادامه_خطبه در يك نگاه:
✅نکته ها:
⭕️2ـ پيامدهاى اعتقاد به تصويب و بسته شدن باب اجتهاد
مفاسدى که بر اعتقاد به تصويب و تمسّک جستن به رأى و اجتهاد به معناى قانونگذارى فقها مترتّب مى شود فراوان است که ذيلا فهرست وار به آنها اشاره مى شود:👇👇
1️⃣ اعتراف به نقصان دين (العياذ بالله) از نظر احکام و استمداد از آراى فقها و افکار انسانهاى غير معصوم و خطا کار براى تکيل احکام شريعت!
2️⃣ انسداد باب اجتهاد يعنى اعتقاد به اين که بعد از فقهاى چهارگانه اهل سنّت، هيچ کس حقّ اجتهاد ندارد! چرا که گشوده بودن اين باب، سبب مى شود که گاه در يک مسأله ده ها رأى و فتواى مختلف به وجود آيد; و مى دانيم اين انسداد باب اجتهاد، راه را به روى فقهاى اسلام در مسائل مستحدثه بکلّى مى بندد و مسلمين جهان را از نظر احکام شرع در بن بست قرار مى دهد.
انحصار مذاهب در چهار مذهب، تاريخچه دردناک و عبرت انگيزى دارد و نشان مى دهد که اين بدعت بى سابقه در اسلام، که استقلال فقهاى اسلام را سلب کرد طىّ چه حوادثى واقع شد. بنابه نوشته «مقريزى» در کتاب «الخطط المقريزته» و همچنين نوشته «ابن فوطى» و نوشته ديگران، هيچ ضابطه مشخصى براى انتخاب مذاهب چهارگانه نبود جز اين که از يک سو کثرت مذاهب فقهى، زمامداران مناطق مختلف کشورهاى اسلامى را به وحشت انداخت و موجب هرج و مرج فراوان شد; و از سوى ديگر اين مذاهب چهارگانه به علل سياسى و اجتماعى در تمام جهان اسلام انتشار يافته بودند; به همين دليل حذف آنها ممکن نبود; همان گونه که شيوع مذاهب ديگر نيز موجب مشکلات فراوانى مى شد.
🔺لذا فقها و حکّام وقت دست به دست هم دادند که با هرکس که سخنى از غير اين چهار مذهب بگويد به شدّت مقابله کنند; و عجب اين که اين مسأله در قرن هفتم اتّفاق افتاد.
در مصر در سال 665 و در بغداد در سال 631، شروع شد به طورى که در سال 645 مدرّسان مدرسه معروف «مستنصريّه» تصميم گرفتند که غير از اين چهار مذهب را نپذيرند و آنچه غير از آن است تحريم کنند.
💢بدين ترتيب هفت قرن بعد از ظهور اسلام و گرم بودن بازار اجتهاد و آزادى فقها، درهاى اجتهاد بسته شد و همه فقها به صورت مقلّدانى براى اين چهار فقيه درآمدند; و استقلال فقهى خويش را از دست دادند. و اين نبود مگر به خاطر انحرافى که در همان قرن اوّل واقع شد. عترت و اهل بيت که يکى از دو ثقل عظيم بودند کنار گذاشته شدند و باب قياس و استحسان و اجتهاد به رأى، گشوده شد و آن همه آراى ضدّ و نقيض و پر از هرج و مرج ظاهر گشت و همه به عنوان حکم الله تلقّى شد و حتّى با نهايت تأسّف، مکتب اهل بيت در رديف يکى از مذاهب چهارگانه نيز قرار نگرفت.(6)
در حقيقت آن انحراف نخستين سبب پيدايش اين بدعت بزرگ شد; بدعتى که چاره اى جز آن نبود.
3️⃣ـ هرج و مرج فقهى و قضايى که از وجود آراى متضاد و متعدّد، گاه به عدد مجتهدين، در يک مسأله به وجود مى آيد; و بى شک مشکلات آن از مشکلات مجالس قانونگذارى در عصر ما بسيار بيشتر است; چرا که در مجالس قانونگذارى در عصر ما، حدّاقل نمايندگان يک کشور و يک منطقه از جهان در يک جا جمع مى شوند و با اکثريّت آراء خود، نظر واحدى را حدّاقل براى مدّتى نسبت به مردم آن منطقه ابراز مى دارند; ولى اجتهاد به رأى و تصويب، به هر فردى از مجتهدان اجازه مى دهد که به تنهايى به قانونگذارى بنشيند و از آن عجيب تر اين که هرچه به نظرش رسيد به عنوان حکم الله واقعى ابراز دارد; و برخلاف مجالس قانونگذارى عصر ما که حکم آنها حکم بشرى است، پيروان مجتهد مجبور باشند از آن به عنوان يک حکم الهى تبعيّت کنند.
✅تصديق مى کنيم که با اين توضيحات نسبتاً مشروحى که درباره مسأله تصويب داديم، از روشى که در تفسير شرح نهج البلاغه گزيده ايم کمى دور شديم; ولى چون مسأله بسيار مهم و سرنوشت ساز بود چاره اى نداشتيم، بعلاوه فرازهاى آينده خطبه نيز با تبيين اين بحثها روشنتر مى شود. در عين حال براى توضيح بيشتر درباره اين مسأله مهمّ است به منابع زير مراجعه نماييد.(7)
* * *
.#ادامه_دارد #قسمت_ششم_بخش_اول_خطبه_18_نهج_البلاغه📃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍